به گزارش ایکنا، مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س)، شب گذشته هفتم دیماه در منزل حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان برگزار شد. در ادامه متن سخنان ایشان را میخوانید.
هدف اصلی بعثت انبیا(ع) و ولایت اولیای الهی و شناساندن پروردگار به مردم است که مردم با شناخت او، خود، جهان، آینده و تکالیف خودشان را بشناسند که اگر از زمان آدم تا الآن ملتها و جوامع به این منبع بینهایت راه پیدا میکردند این همه آشوب و ستم در زندگی پیدا نمیشد. با شناخت او، انسان بینهایت بزرگ میشود و با جدایی از او انسان بینهایت کوچک میشود. در رابطه با همین بینهایت کوچکها است که به پیامبر(ص) میفرماید آنها را رها کن و دور بینداز. یعنی وقتی میبینی که زبان الهی و قلب ملکوتی تو و آن اخلاص بینظیر تو در اینها تأثیر ندارد، یعنی بینهایت کوچک هستند و چیزی برایشان نمانده که تحت تأثیر تو قرار بگیرند که نور تو بر وجود آنها بتابد و این رها کردنها برای این مردم است. در آیه دیگر، قرآن به پیامبر(ص) امر واجب میکند که با مومنان صبر کند. خداوند به پیامبر(ص) میگوید کسانی را رهاکن که به تعبیر امام علی(ع) وجودشان مانند یک تکعلف روی زباله در زباله انواع گناهان روییده است.
اما وقتی خداوند به مردم پاک میرسد، امر میکند که با اینها بمان و استقامت داشته باش، اینها مردمی هستند که شبانهروز عبدالله هستند و در تمام لحظات غیر از ذات او را هدف ندارند. اما انبیا(ع) چطور خدا را به مردم معرفی کردند و چطور به آنها فهماندند که کارگردان و کلیددار و مالک و مربی یکی است؟ اینجا اگر پای دوئیت به وجود آید، انسان را متلاشی میکند و اعمال را نیز انحرافی خواهد کرد و وقتی هر تکه انسان دست یک شیطان افتاد، میخواهد چکار کند؟ صراط مستقیم راهی است که به توحید میرسد و این صراط نیز راه خودش است. تصور نکنید این راه را شخص دیگری پیشروی شما قرار داده و این جاده را باز کرده است، خیر، این کار، کار خدا است.
صانع، مصنوع خود را دوست دارد و یک نجار که یک صندلی بسازد، ولو که آن را بفروشد، اما او را دوست دارد و این اثر به او متصل است. لذا خدا عاشق بندگانش است و به خاطر این عشق، خودش این جاده را پیشروی آنها باز کرده است و واجب کرده که شبانهروز 10 بار نام این جاده را تکرار کنند، یعنی تکرار با توجهی که جاده در وجود آنها تجلی کند. البته آنها که اهل مستحبات هستند، این تکرار چندین بار بیشتر میشود. انسان باید در حال بیداری و بینایی این عبارت را بخواند و قدر بداند که خدا این جاده را باز کرده است.
همه انبیا و اولیا این جاده را نشان دادند که راه این است. در قرآن فرمود هزاران جاده هم هستند که شیاطین و فرهنگهای ایسمدار باز کردهاند که جاده نیست، بلکه سرازیری به طرف جهنم است. اما صراط مستقیم، جادهای است که ائمه(ع) فرمودند از انسان تا پروردگار کشیده شده است و چون خداوند رفعت بینهایت است حرکت در این جاده آدم را به بینهایت بزرگی میرساند و یک حرکت صعودی است و در سوره فاطر نیز این معنا بیان شده است که فرمود صراط مستقیم دارای صعود و بلندی است و اگر انسان بخواهد به خدا برسد باید به حرف انبیا، قرآن و اولیای خدا عمل کند و وقتی وجود انسان به خدا متصل شد، بینهایت بزرگ میشود.
اما آیا امام علی(ع) و صدیقه کبری(س) در ارزیابی میگنجند؟ ارزیابیها اصلا ظرف آنها نیست چون آنها بینهایت بزرگ هستند. اگر اینطور نبود چرا رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمود غیر از من و خدا کسی تو را نشناخت؟ یعنی معرفت تو گنجایش قلبها را ندارد و مقداری که امام(ع) را میشناسیم دورنمایی از شخصیت او است و به قدری است که بانگ جرسی میآید و آنها که همین مقدار شناخت را نیز ندارند، تمامشان گیر انواع سامریها افتادند. «بر امت روزگارت افسوس، چون گشت عقول جمله معکوس، دادند تو را ز دست یکبار، گشتند به سامری گرفتار» این تعبیر سامری از اهل بیت(ع) صادر شده است که از پادشاه اول پس از پیامبر(ص) به سامری تعبیر کردند.
چه ظرفی در این عالم برای ارزیابی علی (ع) یا صدیقه طاهره (س) وجود دارد؟ ما که در روایات صحیح داریم که اگر خداوند امام علی(ع) را نمیآفرید، برای فاطمه کفوی وجود نداشت، یعنی هموزن نداشت و اگر هم زهرا(س) را نمیآفرید برای علی(ع) در این عالم هموزنی نبود. کدام ترازو میتواند اینها را بسنجد؟ اینها خود ترازوی خدا هستند و ترازو خودش یک وجود مستقل است و نمیشود با ترازوی دیگر او را سنجید. در زیارت وجود مقدس حضرت امیر(ع) نیز هست که میگوییم سلام بر تو ای میزان اعمال. کل اعمال امت را در قیامت با وجود او میسنجند.
در رساله آیتالله بروجردی در باب نماز جماعت این روایت آمده بود که اگر نماز جماعت از 10 نفر بگذرد، دریاها مرکب شوند و جن و انس بخواهند ثواب آن را بنویسند، عمر اینها تمام میشود و مرکبها نیز تمام میشود اما آن نماز ارزیابی نمیشود. میلیاردها نماز جماعت امت را با علی(ع) میسنجند و شما ببینید گنجایش او چقدر است. در این ترازو بینهایت جا میگیرد و کفو او فاطمه(س) است و هرچه در مورد علی میگویید در مورد زهرا(س) نیز بگویید. در این زمینه روایاتی وارد شده که حداقل امروزه انسان جرات گفتنش ندارد، چون میترسد کسی بارو نکند.
انبیا و اولیا یعنی ائمه(ع) آمدند، راه خدا یعنی صراط مستقیم را نشان دهند، اما برخی نیز راههای انحرافی برای پر کردن جیب خود ساختند و نیت دیگری هم نداشتند. این افراد به قدری کارهای انحرافی را انجام دادند که هزار سال نوح(ع) با وحی و منطق و ... با مردم حرف زد، اما وقتی طوفان شد خدا فرمود مومنان را سوار کشتی کن که در نهایت 80 نفر مومن شدند، چون آن طرف، مکتبهای اباحهگری است؛ یعنی انواع شهوات را به کسانی که گرایش به آنها پیدا میکنند، آزاد میکنند و این است که مشتری زیادی دارد.
اما ائمه(ع) صراط مستقیم را نشان دادند که مردم به جاده بیفتند و به توحید برسند و برای رسیدن به این توحید خداوند میلیاردها نشانه قرار داده که هر موجودی در کل جهان و عالم ملکوت نشانه است که مردم راه را با این نشانهها گم نکنند و خود را به خدا برسانند. اعظم نشانههای خدا که خیلی سریع انسان را به توحید میرساند امیرالمومنین(ع) است.
انتهای پیام