میراث سعدی عشق به بشریت است
کد خبر: 3966202
تاریخ انتشار : ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۸
حسن انوری در گفت‌وگو با ایکنا:

میراث سعدی عشق به بشریت است

حسن انوری، چهره ماندگار ادبیات فارسی معتقد است: عشق، بالاترین و مهم‌ترین موضوعی است که در  آثار سعدی موج می‌زند و آنچه امروز می‌توان از سعدی یاد گرفت، همین عشق است؛ عشق به کار، زندگی، انسان‌ها، بشریت و به آنچه والا و متعالی است. این بزرگ‌ترین درسی است که می‌توان از سعدی آموخت.

سعدی

امروز، یکم اردیبهشت‌ماه، سالروز بزرگداشت مُشرف‌الدین مصلح ‌بن عبدالله، ملقب به سعدی شیرازی است. با اینکه هفتصد سال از زمانه سعدی می‌گذرد، ولی همچنان شعر و اندیشه این شاعر شهیر برای ایرانیان و حتی دوستداران ادب فارسی در دیگر کشورهای جهان تازگی دارد. خبرنگار ایکنا در اصفهان، در سالروز بزرگداشت سعدی، گفت‌وگویی با حسن انوری، استاد پیشکسوت زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تربیت معلم تهران، سرپرست تألیف فرهنگ بزرگ سخن، مصحّح گلستان سعدی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی و چهره ماندگار در رشته ادبیات داشته است که متن آن را در ادامه می‌خوانید:

ایکنا ـ ویژگی‌های شاخص شعر سعدی چیست؟

شکوهمندی و زیبایی شعر غنایی فارسی درخشش بی‌مانند خود را در غزل سه شاعر بزرگ یعنی مولوی، سعدی و حافظ بازیافته است. غزل حافظ بدان سبب که به ژرفای درد انسان‌ها رسیده و معنای زندگی را در کلامی که حد طاقت بشری است، باز گفته، با ذهن و عواطف فارسی‌زبانان آمیزشی حیرت‌انگیز دارد. در مقابل، غزلیات مولوی خوانندگان خاص خود را دارد. وی فارغ از سودای زندگی انسان‌های عادی سر به آسمان‌ها سوده و دست در افلاک انداخته و با کل هستی و هستی کل معاشقه و هم‌آغوشی می‌کند. عشقی که به قول خودش، عشق‌های اولین و آخرین در آن غرق است.

برخلاف مولانا، سعدی توانسته است از عام‌ترین عواطف آدمی با زیبایی بسیار ساده، روان و موجز سخن بگوید و محتوای ضمیر پرنشاط، جمال‌جو و عشق‌پرور خود را در مصرع‌ها و بیت‌هایی که قدرت القایی بی‌نظیر می‌یابند، بیان کند، تا جایی که ناقد ادب متحیرانه می‌پرسد چه قانونی بر شعر سعدی حکومت می‌کند و پاسخ روشنی نمی‌یابد. اگر بتوانیم کشف کنیم نسیم ملایم با جان سودازده‌ای که خود را سحرگاهان در طبیعت می‌جوید، چه می‌کند، در این صورت می‌توانیم راز سخن سعدی را نیز کشف کنیم.

قانون طبیعت و نسیم بر شعر سعدی و به‌ویژه بر غزل او جاری است. همچون نسیم، لطیف و گذرنده و در عین حال، ملموس و درک کردنی است. در شعر سعدی، با کسی روبرو نیستیم که سعی می‌کند اندیشه‌ها و عواطف خود را منظم کند، بلکه با خود جریان سیال ذهن روبرو هستیم. غزل سعدی خواننده خاص ندارد، بدان علت که عمیق‌ترین عاطفه طبیعی و عشق و دلدادگی میان دو انسان را به رساترین زبان و در زیباترین طرز شاعری بیان کرده است؛ نغمه‌هایی که زمزمه‌های وصال و شب‌های فراق یک هزاران، بلکه میلیون‌ها عاشق سودازده در پی بروز بوده است. بنابراین می‌توان گفت سعدی در طول تاریخ خوانندگان بسیاری داشته، ولی هنر او در این نیست که سخنان زیبا گفته، بلکه در این است که این سخنان را به زیباترین وجهی که بالاتر از آن ممکن نیست، بیان کرده است.

مثلاً گلستان نامدارترین اثر منثور در زبان فارسی محسوب می‌شود و چون گوهری درخشان بر تارک نثر فارسی می‌درخشد و در درازنای قرون متمادی که از عمر زبان فارسی می‌گذرد، نه پیش و نه پس از آن، هیچ نویسنده‌ای نتوانسته است اثری همانند آن به وجود آورد و در طول قرونی که از زمان سعدی می‌گذرد، کتاب محبوب فارسی‌زبانان و الهام‌بخش نویسندگان بوده و ژرف‌ترین تأثیر را بر زبان فارسی گذاشته است. به نظر می‌رسد که سعدی در گشت‌وگذارهای دور و دراز خود که جابه‌جا در گلستان و آثار دیگرش به آنها اشاره می‌کند، هر جا نکته یا حکایتی می‌شنیده یا می‌خوانده یا از دیده‌های خود به تجربه تازه‌ای دست می‌یافته، آن را با نثر زیبا و دل‌انگیز خود به‌صورت قطعه‌ای کوتاه یادداشت می‌کرده است. وقتی به شیراز برمی‌گردد، در سال 355 این یادداشت‌ها را به‌صورت گلستان تنظیم می‌کند. نثر گلستان صورت کمال‌یافته نثر فنی و شیوه مقامه‌نویسی نویسندگان پیش از سعدی است. تقسیم‌بندی آن نیز تا حدودی مانند بوستان است، یک مقدمه و هشت باب دارد. استخوان‌بندی باب‌ها را حکایت کرد، اشعار فارسی و عربی و آیات و احادیث و افعال و امثال جابه‌جا در کتاب گلستان و در حکایات گنجانیده شده و علاوه بر این، سخنان حکمت‌آمیز و لطیفه‌های بسیار نغز و ظریف، به‌خصوص باب هشتم را آراسته است. گلستان با وجود حجم اندکش، به‌لحاظ تنوع موضوع دامنه وسیعی دارد.

سعدی از همه چیز سخن می‌گوید. ظرف آن به هشت باب، دلیل بر آن نیست که نویسنده فقط در موضوع عناوین باب‌ها سخن گفته، از غرایز پست آدمی تا صفات متعالی انسان‌ها، موضوع گلستان است و برخلاف بوستان که دنیایی آرمانی را به نمایش گذاشته، گلستان زشتی‌ها و پلیدی‌ها را در کنار زیبایی‌ها نشان می‌دهد؛ در واقع سندی است بر زندگی و شیوه اندیشگی و رفتار مردم در قرن هفتم. از این‌رو، اخلاق در گلستان مفهوم اصطلاحی پیدا می‌کند و تنها به‌معنی مثبت آن نیست. از رفتار ماکیاولیستی که نوعی اخلاق است، می‌توان در گلستان نشانه‌هایی یافت، ولی باید گفت آنچه به گلستان ارزش داده و آن را پرآوازه ساخته، نه محتوای حکایات، بلکه مهارت حیرت‌انگیز نویسنده در پرداخت نثر و القای بالاترین درجه رسانندگی و بلاغ، واژه‌ها و جمله‌ها است.

کتاب با دیباچه‌ای دل‌انگیز و بدیع آغاز می‌شود که نه تنها یکی از زیباترین دیباچه‌هایی است که در زبان فارسی نوشته شده، بلکه شاید بتوان گفت علی‌الاطلاق زیباترین دیباچه‌ای است که در طول تاریخ زبان فارسی به رشته تحریر درآمده است. نویسنده نبوغ هنری خود را در پرداختن عبارات، التقاط نظم و نثر، آوردن سجع‌های ملایم و جمله‌های آهنگین و تلفیق ویژگی‌های دو شیوه مشخص نثر پیش از خود، یعنی نثر مرسل و نثر فنی و نزدیک کردن این دو شیوه متمایز به یکدیگر و استفاده به‌موقع از محاسن و مزایای هر یک از این دو و به‌کار بردن آرایه‌های بدیعی به‌صورت طبیعی در عین آسانی و سادگی عبارات و سلامت و روانی نثر و رعایت حد اعتدال و کنار هم گذاشتن همه عناصر ادبی به شکل زیبا، به‌خوبی نشان داده است.

ایکنا ـ به نظر شما، سیر و سفرها و گشت‌وگذارهای سعدی چه تأثیری بر شعر و اندیشه او داشته است؟

سعدی در این گشت‌وگذارها که به قول خودش، سال‌ها طول کشیده و بعضی از پژوهندگان آثار وی حدس می‌زنند که نزدیک به شش سال طول کشیده است، زمانی که جوان بوده، از شیراز برای تحصیل به بغداد رفته و در مدرسه نظامیه بغداد تحصیل کرده است و از آنجا به‌جای اینکه به شیراز بازگردد، به گشت‌وگذار در آفاق و انفس پرداخته و به مکان‌های مختلف مثل شمال آفریقا، عربستان، شام و حتی به نظر برخی، تا چین نیز سفر کرده است و در این سفرها، تجربه‌های خود را با نثری بسیار زیبا به رشته تحریر درآورده و گلستان را پرداخته و در مواقعی که عواطف و احساساتش غلیان داشته، این آثار را به‌صورت غزل درآورده است. بنابراین می‌توان گفت که آثار سعدی تا حدودی نتیجه این گشت‌وگذار و معاشرت با انسان‌ها در اقصی نقاط جهان بوده است.

ایکنا ـ آیا اندیشه‌ای که در شعر سعدی وجود دارد، می‌تواند پاسخگوی نیازهای امروز ما باشد؟ برای پاسخگویی به نیازهای روز، چه بهره‌ای از شعر سعدی می‌توان برد؟

مهم‌ترین ویژگی غزل سعدی، عشق است. عشق، بالاترین و مهم‌ترین موضوعی است که در  آثار سعدی موج می‌زند و آنچه امروز می‌توان از سعدی یاد گرفت، همین عشق است؛ عشق به کار، زندگی، انسان‌ها، بشریت و به آنچه والا و متعالی است. این بزرگ‌ترین درسی است که می‌توان از سعدی آموخت. هنر سعدی به‌خصوص در گلستان، در این نیست که به انسان‌ها درس اخلاق داده است. شاید بعضی از افراد عادی درس‌های اخلاقی بهتری از وی داده باشند. هنر سعدی در پرداخت زیبای نثر این حکایات و پند و اندرزها و نیز تسلط بی‌نظیر بر زبان فارسی است که نه قبل و نه بعد از او، در طول این هزار و دویست سالی که نثر سعدی به وجود آمده، کسی مانند او نتوانسته است هم در شعر و هم در نثر به زیبایی وی سخن بگوید. اغلب شاعران در یک رشته شهرت پیدا کرده‌اند، مثلاً حافظ با این همه عظمتش دو سطر نثر از خود باقی نگذاشته و مولانا اگرچه از خود آثار منثور به جا گذاشته، ولی آثاری درجه دوم و حتی جسارت کرده و بگویم، درجه سوم است، فقط عزل و مثنوی او است که به مولانا اهمیت می‌دهد. برخلاف این دو، سعدی هم در نثر و هم در شعر، بالاترین و زیباترین و بهترین و سودمندترین اثر را به وجود آورده است.

 

انتهای پیام
captcha