روایت انس خبرنگار شهید فارس با قرآن + مروری بر وصیت‌نامه
کد خبر: 3966411
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۱۱

روایت انس خبرنگار شهید فارس با قرآن + مروری بر وصیت‌نامه

شهید «عزیز‌الله نیكوبخت»، یكی از شهدای استان فار ساست كه طی تحقیق و پژوهش‌های یك خبرنگار شیرازی مشخص شده است كه خبرنگار بوده است و هرچه بیشتر درباره این شهید تحقیق و تفحص می‌شود، ابعاد بیشتری از شخصیت ایشان معین می‌شود از جمله انس و الفت بی‌نظیر این شهید بزرگوار با قرآن.

در تاریخ 30 فروردین‌ماه سال جاری یك خبر مبنی بر شناسایی یكی از شهدای خبرنگار استان فارس بعد از گذشت 30 سال بر روی خروجی ایكنا قرار گرفت كه در آن یكی از خبرنگاران شیرازی كه در عرصه دفاع مقدس و ادبیات و داستان قلم می‌زند این خبر را به ایكنا داده بود كه این خبر با عنوان «شناسایی یك خبرنگار شهید استان فارس بعد از 30 سال» منتشر شده است.

شهید «عزیز‌الله نیكوبخت» در سال ۱۳۳۵ در ابرکوه به دنیا آمد و در ۲۷ شهریور سال ۶۰ در منطقه دهلاویه به شهادت رسید و هنوز هم مادر این سردار شهید، او را در میان پیکرهای شهدای جاویدالاثر جست‌وجو می‌کند.

رحیم میرعظیم، نویسنده مجموعه کتاب‌های «روایت ماندگار» كه در حال تحقیق و پژوهش درباره زندگی این شهید بزرگوار است به خبرنگار ایكنا اعلام كرد كه این خبرنگار شهید، انس و الفت خاصی هم با قرآن كریم داشته است یعنی علاوه بر جای داشتن در زمره خبرنگاران شهید، شهید قرآنی کشور هم به حساب می‌آید.

وی افزود: در طی پژوهش‌هایی که در مورد این شهید والامقام صورت گرفت و منجر به معرفی این شهید به‌عنوان یکی از خبرنگاران شهید کشور شد خاطرات بسیاری از تلاش‌های قرآنی وی که مربی عقیدتی سپاه نیز بود به‌دست آمد.

میرعظیم بیان كرد: فعالیت‌هایی که این شهید برای گسترش فرهنگ قرآنی صورت می‌داد طرف وسیعی از فعالیت‌هایی است که از خانواده وی تا سطح مساجد را گسترش می‌دهد.

نویسنده مجموعه کتاب‌های «روایت ماندگار» گفت: رفتارهای منطبق با آموزه‌های قرآنی نیز در رفتار آن شهید حتی در مقابل گروهک‌هایی که در آغاز انقلاب فعالیت می‌کردند، متبلور است.

این خبرنگار شیرازی یادآور شد: یکی از نکات بارز در زندگی این شهید که گویای توجه ویژه شهید به قرآن است و وصیت نامه عرفانی شهید نیکوبخت است.

در ادامه این مطلب وصیت نامه شهید نیکوبخت را به نقل از کتاب نیک بخت به قلم رحیم میرعظیم مرور می‌کنیم:

بسم‌ الله الرحمن‌ الرحیم‌

در اندرون‌ من‌ خسته‌ دل‌، ندانم‌ چیست ‌كه‌ من‌ خموشم‌ و او در فغان‌ و در غوغاست‌.

معبودا، تو را شكر می‌گویم‌ كه‌ مرا به‌ صراط‌ خویش‌ رهنمون‌ فرمودی‌.

انسانی‌ بودم‌ غافل،‌ خود را سرگردان‌ و گیج‌ به‌ حساب‌ می‌آوردم‌، یأس‌ سراپای‌ مرا گرفته‌ بود در میان‌ مردمی‌ كه‌ همه‌ دارای‌ مال‌ و منال‌ و شغل‌ آبرومند و راحت‌ بودند همیشه‌ احساس‌كوچكی‌ و آرزوی‌ رسیدن‌ به‌ این‌ چیزها را داشتم‌.

اما یك‌ میل‌ باطنی‌ و یك‌ كشش‌ فطری‌ مرا به‌ سمت‌ دیگری‌ كشید ناگاه‌ متوجه‌ شدم‌ كه‌ به‌خود وا نهاده‌ نیستم‌، نیرویی‌ است‌ كه‌ به‌ من‌ عنایت‌ دارد و من‌ در خانه‌ و محل‌ سكونت ‌نیستم‌ بلكه‌ در منزلی‌ هستم‌ كه‌ مزرعه‌ای‌ است‌ برای‌ دیگر منازل‌، این‌ بودكه‌: إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِی لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِیفًا وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِینَ

اما راه‌ بی‌ رهبر نتوان‌ رفت‌ و مرید را بی‌ مراد نشاید.

(طی)ترک این‌ مرحله‌ بی‌ همرهی‌ خضر مكن

‌ظلمات‌ است‌ بترس‌ از خطر گمراهی

برای‌ انتخاب‌ مرید نیز به‌  «او» رجوع‌ كردم‌ جواب‌ داد:

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِیرًا

در این‌جا فهمیدم «اسوه» چه‌ كسی‌ است‌ و چه‌ خصوصیاتی‌ دارد زیرا اگر ندانم‌ كه‌ چگونه‌ است‌ و او را ستایش‌ كنم‌ نه‌ پیروزی،‌ به‌ مقصد نخواهم‌ رسید. خداوند می‌فرماید اسوه‌ی شما امید و ایمانش‌ به‌ خدا و روز قیامت‌ است‌ و پیوسته‌ به‌ یاد خداست‌ و از او شنیدم‌ كه‌ فرمود:

إنّی تارِکُ فیکُمُ الثِّقلَین کتابَ الله و عترتی.

به‌ كتاب‌ رو آوردم‌ ولیّ مرا عترت‌ رسول‌الله معرفی‌ نمود و اطاعت‌ ایشان‌ را واجب، به‌ عترت‌ متوسل‌ شدم‌ همگی‌ فرمودند كه‌ ولی‌الله الأعظم‌ قائم‌ آل‌ محمد صلی‌ الله علیه‌ امروز امام‌ و مقتدای‌ من‌ است‌ به‌ این‌ بزرگوار متوسل‌ شدم‌ فرمود:

أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا

روایت‌ احادیث‌ اهل‌ بیت‌ را پی‌جویی‌ نمودم‌ دیدم‌ امام‌ صادق علیه السلام‌ می‌فرماید:

فَأمّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائنا لنفسِهِ حافِظا لِدینِهِ مُخالِفا على هَواهُ مُطِیعا لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن یقَلِّدُوهُ

در میان‌ فقهای‌ زمان‌ خویش‌ خیلی‌ زود توانستم‌ شخصیتی‌ را با آن‌ ملاك‌های‌ معین‌ شده‌ دركتاب‌ و سنت‌ پیدا كنم‌ به‌ ویژه‌ كه‌ از اقبال‌ نیك‌ در عصری‌ هستم‌ كه‌ مرجعی‌ زعامت‌ امت‌ اسلام‌ را به‌ عهده‌ دارد كه‌ در مبارزه‌ با نفس‌ یك‌ عارف‌ بلكه‌ مراد عارفان‌ است‌ و هم‌ در فقه‌ اصیل‌ شیعی‌، بینشی‌ بسیار گسترده‌ دارد و هم‌ در زمینه‌ سیاسی‌ مشت‌ همه‌ سیاستمداران‌ را باز كرده‌ وآمریكای‌ ابرجنایتکار را به‌ رسوایی‌ و ذلت‌ سیاسی‌ انداخته‌ است و ... .

چه‌ بگویم‌ كه‌ زبان‌ و قلم‌ از وصفش‌ عاجز است‌ و عشق‌ تنها با اشك‌ سخن‌ می‌گوید نه‌ با بیان‌. و امروز او رهبر، مرجع‌، زعیم‌ و مراد من‌ است‌ مقتدایی‌ است‌ كه‌ در هر كاری‌ به‌ او اقتدا می‌كنم‌ و از خداوند سلامتی‌اش‌ را تا ظهور مهدی‌ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف  خواستارم‌ و امیدوارم‌ كه‌ كاش‌ هزار جان‌ داشتم‌ و همه‌ را فدای‌ او می‌كردم‌ او روح‌ خداست‌ او شیرین‌ترین‌ كلمه‌ در فرهنگ‌ سیاسی‌ مستضعفین‌ و تلخ‌ترین‌ واژه‌ در گوش‌ مستكبرین‌ یعنی‌ خمینی‌ است و ... ‌.

به خدا دست‌ زدامان‌ امامم‌ نكشم

‌اگرم‌ دست‌ ببرند و بكنندم‌ پوست‌

اما كوتاه‌ كنم‌ چند كلمه‌ با چند مخاطب‌:

1- پدرم‌ حلالم‌ كنید كه‌ پسر خوبی‌ نبودم‌، مادرم‌ حلالم‌ كن‌.

به‌ تمام قومان‌ و خویشان‌ و دوستانم ‌نمی‌گویم‌ كه‌ اگر انشاءالله توفیق‌ یافتم‌ و كشته‌ شدم‌ در مرگ‌ من‌ گریه‌ نكنید اما گریه‌ آگاهانه ‌بنمائید. برای‌ من‌ و بچه‌هایم‌ از روی‌ ترحم‌ و به‌ حال‌ من‌ گریه‌ كردن‌ ازجهل‌ و ناآگاهی‌ است‌. بلكه‌گریه‌ كنید كه‌ سرباز امام‌ زمان‌ كشته‌ شد (اگر چه‌ من‌ لیاقت‌ سربازی‌ آن‌ بزرگوار را ندارم‌ اما دشمن ‌مرا به‌ این‌ جهت‌ می‌كشد كه‌ در صف‌ سربازان‌ امام‌ زمان‌ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف یعنی‌ در سپاه‌ پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی ‌هستم‌) گریه‌ بر مظلومیت‌ امام‌ زمان‌ عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف بكنید.گریه‌ بر مظلومیت‌ شیعه‌ بكنید، گریه‌ بر مظلومیت‌ اهل‌بیت‌ بكنید، گریه‌ بر مظلومیت‌ حق بكنید، گریه‌ بر مظلومیت‌ قرآن‌ و اسلام‌ بكنید، گریه‌ بردردهای‌ دل‌ مؤمنین‌ بكنید، گریه‌ بر مظلومیت‌ امام‌ خمینی‌ بكنید، گریه‌ بر مظلومیت‌ پیروان ‌راستین‌ امام‌ بكنید، گریه‌ بر مظلومیت‌ بهشتی‌ بكنید، گریه‌ بر مظلومیت‌ دولت‌ اسلامی‌ بكنید،گریه‌ بر مظلومیت‌ رئیس‌ جمهور مكتبی‌ آقای‌ رجایی‌ بكنید، كه‌ به‌ جرم‌ مسلمان‌ بودن‌ و به‌ خاطر این‌كه‌ به‌ غیر از اسلام‌ به‌ هیچ‌ چیز فكر نمی‌كند این‌ همه‌ تهمت‌ و افترا باید از همه‌ بشنود.

پدر عزیزم‌، حسن‌ و سمیه‌ را كه‌ بعد از من‌ شما ولی‌ّ آنها هستید تربیتشان‌ را بر طبق‌ اصول‌ اسلام‌ تمنا دارم‌.

 2ـ حسن‌ و سمیه‌ گوش‌ كنید یكی‌ بود یكی‌ نبود غیر از خدا هیچ‌ كس‌ نبود اما شیطان‌هایی‌ پیدا شدند كه‌ خود را خدا می‌خواندند. بابا رفت‌، با عموها و دائی‌ها، به‌ دستور آقا به‌ جنگ‌ اون‌ بدجنس‌ها اگر كشته‌ شد یك‌ تفنگ‌ دارد و یك‌ كتاب‌ آن‌ دو را بردارید و از آن‌ها خوب‌ مواظبت ‌كنید تا وقتی‌ بزرگ‌ شدید بتوانید با اون‌ بدجنس‌ها بجنگید. بابا آدم‌ بخصوصی‌ نبود مثل‌ همین‌ پاسدارها بود می‌توانید به‌ این‌ پاسدارها بابا بگوئید وقتی‌ بزرگ‌ شدید شما هم‌ بابا و مامان ‌می‌شوید و هر كدام‌ می‌توانید پاسداری‌ برای‌ اسلام‌ باشید.

3ـ همسرم‌ مرا حلال‌ كن‌ و بدان‌ كه‌ خداوند مرا نیافریده‌ كه‌ فقط‌ بالا سر بچه‌ها باشم‌ خیلی ‌پیش‌ می‌آید كه‌ باید بچه‌ها را هم‌ در این‌ راه‌ داد و مسلمان‌ واقعی‌ كسی‌ است‌ كه‌ به‌ دستور اسلام‌ حضرت‌ ابراهیم‌ علیه‌السلام را «اسوه» قرار می‌دهد و اگر در راه‌ خدا لازم‌ باشد كارد بر گلوی‌ فرزند خویش‌می‌گذارد.

4ـ برادران‌ هم‌سنگر اگر شما نبودید كشور هم‌ نبود اما توجه‌ داشته‌ باشید كه‌ بر حسب ‌روایات‌ هفته‌ای‌ دو بار نامه‌ اعمال‌ ما خدمت‌ امام‌ عصر ارواحنا فداه‌ برده‌ می‌شود كاری‌ نكنید كه‌وقتی‌ پرونده‌ كارهای‌ ما پاسداران‌ را می‌بینند نعوذ بالله نزد خدا شرمنده‌ شوند. و شما امت‌ روح‌الله روحی‌ و ارواحنا له‌ الفداه‌ بدانید كه‌ تنها راه‌ تداوم‌ انقلاب‌ و پاسداری‌ از خون‌های‌ پانزده ‌خرداد تا 22 بهمن‌ و بعد از آن،‌ حركت‌ در محور اسلام‌ بر مبنای‌ ولایت‌ فقیه‌ است‌.

و ان‌ عدتم ‌عدنا؛ اگر از این‌ مسیر كه‌ مسیر حركت‌ انقلاب‌ است‌ دور شدید مسلماً خداوند نعمتی‌ را كه‌ داده پس‌ می‌گیرد اما شما بارها امتحان‌ دادید ثابت‌ كردید كه‌ بر نمی‌گردید و در انتخابات‌ ریاست‌ جمهور ثابت‌ شد كه‌ هر چه‌ آمریكا بریسد یكشبه‌ پنبه‌ می‌شود و تهمت‌ها و افتراها و شایعات‌ درشما اثر ندارد و نیز ثابت‌ كردید كه‌ تا خون‌ در رگتان‌ است‌ خمینی‌ رهبرتان‌ است‌.

دست‌ شما را می‌بوسم‌ و از شما امت‌ قهرمان‌ التماس‌ دعا دارم‌.

و آخرین‌ خطابم‌ به‌ دشمنان‌ اسلام‌ است‌:

ای‌ بی‌چاره‌ فلك‌ زده‌ تو كور خوانده‌ای‌ می‌خواهی‌ نور خدا را خاموش‌ كنی‌ تو فكر می‌كنی‌ با فشار خارجی‌ و تحریم‌ اقتصادی‌ و اغتشاش‌ داخلی‌ و بمب‌ گذاری‌ و ترور بهشتی‌ها وخامنه‌ای‌ها و زدن‌ برچسب‌ها، با خدا و به‌ تعبیر خودت‌ با ارتجاع‌ مبارزه‌ كنی‌. آنچه‌ را كه‌ تو ارتجاع‌ می‌نامی‌ همان‌ آرمان‌ها و ایدآل‌های‌ الهی‌ مردم‌ است‌ كه‌ علی‌رغم‌ کراهت شما، بر جهان‌ مسلط‌ خواهد شد و دنیا را از عدل‌ و داد پر خواهد كرد و شما را به‌ زباله‌دان‌ جهنم‌ خواهد فرستاد.

ارتجاعی‌ شما هستید كه‌ از افكار پوسیده‌ رنسانس‌ اروپا كه‌ هجویاتی‌ بیش‌ نبود ارتزاق‌ می‌كنید. ارتجاعی‌ شما هستید كه‌ انسان‌ را تا مرز حیوانیت‌ نزول‌ می‌دهید ارتجاع‌ و مرتجع‌ شما اشراف‌زادگان‌ و سرمایه‌دارزادگان‌ و فئودال‌زادگان‌ هستید كه‌ برای‌ دفاع‌ از اشرافیت‌ و خان‌ خانی ‌مدرك‌ گرای‌ جدید، روحانیون شیعه‌ را كه‌ همیشه‌ ضد اشرافی‌گری‌ بوده‌اند را مخالف‌ منافع‌ خویش‌ می‌بینید و آیین‌ اسلام را كه‌ ضد اشرافی‌گری‌ است‌ نمی‌توانید تحمل‌ كنید. شما نمی‌توانید انقلاب‌ اسلامی‌ ما پابرهنگان‌ را درك‌ كنید شما نمی‌توانید خمینی‌ را درك‌ كنید. چشم‌ شما كور است‌ گوش‌هایتان‌ كر است‌ شما نمی‌توانید این‌ همه‌ معجزه‌ را ببینید اما بدانید كه‌ مرگ ‌شما نزدیک است‌ و خداوند وعده‌ كرده‌ مستضعفین‌ را بر زمین‌ وارث‌ و پیشوا گرداند.

والسلام‌ علی‌ من‌ اتبع‌ الهدی‌

درود بر امام‌ خمینی‌ مظهر اسلام‌ راستین‌ و امید مستضعفان‌ جهان‌.

درود بر شهدای‌ اسلام‌ از بدر تا انقلاب‌ مهدی‌ عجل‌الله‌تعالی‌ فرجه‌الشریف .

مرگ‌ و نفرین‌ باد بر آمریكا و اسرائیل‌ و دیگر ابرقدرت‌های‌ جنایت‌كار.

به‌ امید ظهور مهدی‌ ارواحنا له‌ الفداء.

عزیزالله نیكوبخت‌

انتهای پیام
captcha