زهره نجفی، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، با اشاره به 28 اردیبهشتماه، روز بزرگداشت خیام، اظهار کرد: بسیاری از رباعیاتی که دیگران سرودهاند، بهعنوان جزوی از رباعیات خیام مشهور و باعث شده نوعی آشفتگی و اشتباه در برداشت نسبت به اندیشه خیام بهوجود بیاید که خوشبختانه با پژوهشهای صورتگرفته، رباعیات خیام تصحیح و منتشر شده است.
وی افزود: علیرغم اینکه برخی فکر میکنند خیام اندیشهای پوچگرایانه داشته است، خلقت جهان را بیهوده میدانسته و افراد را به لاابالیگری توصیه میکرده، در واقع اینطور نیست. خیام بیشتر یک دانشمند، فیلسوف، ریاضیدان، ستارهشناس و صاحب اندیشه بود و اینکه در اشعارش از ناپایداری جهان سخن میگوید، در واقع پرسشهای خودش است که ذهن فلسفیاش با مشاهده تولد و مرگ انسانها درباره علت و اساس هستی مطرح کرده و برای بسیاری از آنها پاسخی نداشته است. این سؤالات ممکن است ذهن هر کسی را درگیر کند و خیام این پرسشها را مطرح میکرده، ولی منظورش این نبوده که جهان ارزشی ندارد و انسان باید لاابالی و پوچگرا باشد.
عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه اصفهان اضافه کرد: اگر خیام در شعر خود زیاد به بادهنوشی اشاره میکند، این اشارات همچون اشعار حافظ جنبه انتقادی دارد و در واقع به کسانی که بادهنوشی را کار درستی نمیدانند، اعتراض میکند که شما گناهان بسیار زیادی مرتکب میشوید که بادهنوشی در برابر آنها چیزی به حساب نمیآید. از طرف دیگر، این اندیشه را به انسان متذکر میشود که حیات و زندگی نعمت خداوند است و انسان باید از این نعمت استفاده کند. تفکر رایج مبنی بر پوچگرا بودن خیام صحیح نیست و با توجه به اینکه وی دانشمند و فیلسوف بوده است، هیچ وقت نمیتوانسته پوچگرا باشد، چون پوچگرایی انسان را به سمت ناامیدی و افسردگی سوق میدهد، در حالی که خیام تا آخرین لحظات زندگی خود مشغول مطالعه و تحقیق بود و نظرات بسیار ارزشمندی ارائه داد. قطعاً وی پوچگرایی را ترویج نمیکرده، بلکه تلاش میکرده تا انسانها را به فکر کردن و شک و تردید وادارد، چراکه شک مقدمه یقین و رسیدن به پاسخ سؤالات است.
نجفی درباره برداشتهای متفاوت و متضاد از رباعیات خیام، گفت: مطالعات گستردهای که انجام شده، نشان میدهد خیام فردی نبوده که اهل کفر ورزیدن باشد، البته وی را فردی عارف که به مقامات خاصی رسیده باشد نیز در نظر نمیگیرند. اتهام کفر به خیام که بعد از وی شکل گرفت و نجمالدین رازی در کتاب مرصادالعباد به آن اشاره میکند، ناشی از شیوه بیان مطالب از سوی خیام است و مورد بیسابقهای نیست. در طول تاریخ، افرادی بودهاند که اندیشههای خود را با زبانی بیان میکردند که برای دیگران قابل فهم نبود یا باعث سوءبرداشت شده و منجر به تکفیر آن افراد میشد، در صورتی که آنها حرف کفرآمیزی بر زبان نمیراندند یا برخلاف اعتقادات و باورها سخن نمیگفتند.
وی تصریح کرد: اگر خیام تأکید داشته که باید درباره زندگی فکر کرد و اینکه انسان از کجا آمده است و به کجا میرود، بهگونهای این مطالب را بیان کرده است که او را به کفر ورزیدن متهم کردهاند، در صورتی که این برداشت غیرقابل قبول است و تحقیقات انجام شده نیز این مطلب را تأیید میکند. خیام بیشتر دانشمند و فیلسوف بزرگی بوده که بهدلیل ذهن جستوجوگر و نقاد خود، درباره همه چیز فکر میکرده و شک میورزیده و در جستوجوی پاسخ بوده است. این شاید چهره واقعیتری از خیام باشد تا اینکه به اوج عرفان یا پایینترین مرتبه کفر برده شود که هیچ یک از این دو صادق نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان بیان کرد: اصطلاح تفکر خیامی بهمعنای صحیح آن رواج ندارد، بلکه این اصطلاح با برداشتی سطحی از رباعیات وی که حاکی از مسئولیتناپذیری است، رواج دارد؛ در صورتی که خیام بیشتر به اندیشه کردن توصیه میکند، ولی بهدلیل سطحینگری که نسبت به اشعار وی وجود دارد، باید درباره اصطلاح تفکر خیامی بازنگری و تجدیدنظر کرد و این موضوع را روشن ساخت که این تفکر حاکی از پوچگرایی، مسئولیتناپذیری و لاابالیگری نیست، بلکه همراه با اندیشه کردن، شک و تردید، حقیقتیابی و جستوجوگری برای رسیدن به حقیقت است.
انتهای پیام