به گزارش ایکنا، نخستین همایش ملی فرهنگ با تأکید بر جنبههای فرهنگی و اجتماعی کرونا، امروز ۳۰ اردیبهشت به میزبانی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی برگزار شد.
رهام شرف، استادیار دانشگاه زنجان در این همایش با موضوع «کرونا و چالشهای اخلاقی و روانشناختی ناشی از آن در حوزه آموزش دانشگاهی» به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: در این بحث از منظر فلسفی کلینگر به موضوع نپرداختهام، بلکه مباحث در سطح مسائل عینیتر و واقعیتر که با آن روبهرو هستیم مطرح میشود؛ یعنی به نحوی این بحث محصول تجربیات بنده و اطلاعاتی است که در حوزه بحثهای اخلاقی دارم تا بتوانم به راهکاری عملیاتی برسم.
وی افزود: موضوع بحث این است که ما با کرونایی روبهرو شدهایم که همه ساحات زندگی انسان را تحت تأثیر قرار داده است. یکی از ساحتهای مهم زندگی ما مدرسین که تدریس است نیز به شدت تحت تأثیر قرار گرفته؛ وقتی با همکاران صحبت میکردم، میدیدم چالشهای بنده را بسیاری از دوستان نیز دارند؛ چون در حوزه آموزش دانشگاهی، آموزش حضوری را تجربه کردهایم اما آموزش مجازی خیلی محدود بوده است و این تجربه بسیار جدید است و قاعدتاً امکانات و فرصتها و همچنین کاستیها و مشکلات آن نیز جدید و نوظهور است و باید بازنگری جدی در این زمینهها داشته باشیم.
این استاد دانشگاه گفت: وقتی نسبت به زندگی عادی خود برمیگردیم و نگاه میکنیم که در شرایط عادی بحث تدریس را داشتیم، مواجهه چهره به چهره با دانشجو را داشتیم و در فضای مجازی آن فرد را به صورت زنده نمیبینیم، بلکه با لپتاپ و موبایل مواجه هستیم؛ این اولین گام در اخلال مسیر آموزش است. در این بین برخی مسائل اهمیت دارند؛ یکی از مسائل، انگیزش است که در آموزش مجازی کرونایی اهمیت دارد، دیگری، انتقال مطالب و سومین مسئله نیز رابطه استاد و دانشجو است که در هر سه مقوله، ما تفاوتهای بسیار مهمی را بین آموزش حضوری و مجازی میبینیم. وقتی در شرایط مجازی قرار گرفتیم اتفاقات جدیدی را میبینیم که موجب میشود مواجهه دیگری داشته باشیم.
وی تصریح کرد: اولین مطلب، همان طور که اشاره شد، مسئله فعالسازی انگیزش است و این بحث، مختص به آموزش مجازی نیست و همه مطلع هستند که ما در آموزش حضوری نیز انگیزش را به عنوان یک مسئله بنیادین مورد توجه قرار میدهیم که فضای کلاس نباید اضطراب را به دانشجو القا کند و دانشجو باید جذب گفتههای استاد شود تا در فرایند کلاس، یادگیری خوبی را داشته باشد و برای اینکه این اتفاق بیفتد، موتور انگیزشی دانشجو باید روشن شود و این وظیفه استاد است.
شرف بیان کرد: وقتی وارد فضای مجازی میشویم، این مسئله خیلی گستردهتر میشود؛ یعنی انگیزه، اولین مسئله مورد توجه است؛ چون وقتی آموزش مجازی چهره به چهره نیست، انگیزه را پایین میآورد. وقتی ما در یک جلسه و کارگاه به عنوان استفادهکننده شرکت میکنیم، میبینیم که آموزش مجازی تأثیر کمتری دارد و به نظر میرسد انگیزه دادن به دانشجو در فضای مجازی جدیتر است و باید اضطراب دانشجو را کم کنیم.
وی افزود: برای نمونه قطع و وصلیهای سیستم بسیار زیاد است که موجب نگرانی استاد و دانشجو میشود و مدیر کلاس نمیتواند کنترل کند و برای اینکه توفیقی داشته باشد باید پایداریاش نیز بیشتر باشد تا مدیریت صورت گیرد و بارها دانشجو به خاطر این قطع و وصل شدنها پرخاشگر میشود. دانشجویی که انتظار نداشتید از او رفتار بدی را ببینید، رفتاری را میکند که تعجببرانگیز است. بنابراین کنترل استرس از اهمیت بالایی برخوردار است و نباید اجازه داد فرایند مجازی، کلاس را بر هم زند؛ در این میان نقش اصلی را مدرس بازی میکند.
در بخش دیگری از این پنل حمیدرضا خادمی، عضو هیئت علمی پژوهشکده تحقیق و توسعه علوم انسانی سازمان سمت با موضوع «کرونا و تغییر نگرش به آموزههای دینی» به ایراد سخن پرداخت.
وی بیان کرد: کرونا مهمترین چالش انسان معاصر است و این چالش در حوزههای مختلفی بوده که یکی از آنها دین است. برخی موضوع تضعیف باورهای دینی نزد مردم را مطرح میکنند و برخی سخن از توجه به آموزههای دینی میزنند. در دوران کرونا آموزههای دینی با تجربه زیسته انسان آمیخته شد و از رهگذر این آمیختگی، باورهای دینی از خلوص بیشتری برخوردار شد و کرونا توانست تجربه شگرفی را میان انسانها ایجاد کند و باعث نوعی درک یکپارچگی جدید شد. این دغدغهها در آینده نوعی معنویتگرایی جدید را نیز رقم میزند.
خادمی تصریح کرد: درک آشفتگی دینی در دنیای مدرن از یکسو و تزلزل باورهای دینی مردم از سوی دیگر و فرایند دنیاگرایی باعث میشود تا در مواجهه با پدیده کرونا از منظر متدینین دست به عصا باشیم، اما نکته مهم همانا حفظ یکپارچگی عاطفی و همدردی بین مردم است که به ما جرئت فراروی از تفسیرهای رایج در مورد معنویت را میدهد. بیماریهای فراگیر میتواند زمینهساز انتقال به پیام ادیان باشد که پرداختن به عالم معناست. دین در وسیعترین معنای خود معیار مقدسی است که زندگی براساس آن شکل میگیرد و تأکید بر فطریبودن دین از اهمیت بهسزایی برخوردار است و بر این اساس، نگاه فطری به دین از سویی و از سوی دیگر، نگاه به کرونا، باعث بروز و ظهور درکی جدید از آموزههای دینی به مثابه نوعی توجه به هستی شده است و شاید بتوانیم از کرونا به سونامی بیداری تعبیر کنیم.
وی افزود: در مورد کرونا باید گفت که رویکردهای جدیدی در جوامع غربی در میان الهیدانان شکل گرفته که میتوان از آن به الهیات کرونا تعبیر کرد که به تحلیل عمیقتری از اثرگذاری این پدیده در سبک زندگی میپردازد. براساس گزارشها، یک سوم از مردم آمریکا میگویند کرونا حامل پیامی از جانب خداست و طبق یکی دیگر از گزارشها، محدودیتهای کالیفرنیا از سیاستهای یک بام و دو هوا تبعیت میکند. برای نمونه رفتن به سینما محدودیت ندارد اما تجمعات مذهبی محدود شدهاند.
خادمی گفت: این رویکرد در جوامع مختلف وضع شده و نوعی غرضورزی نیز در آن دیده میشود. اما پاندمی کرونا تأثیر قابل توجهی در ارتقای سطح دینداری در میان افراد داشته و نسبت میان نهاد دین و جامعه و نهاد دین و فرهنگ تغییر یافته است و در این وضعیت، اگر دستگاههای دینی به مخاطره عبور از مرزهای هویتی خود تن ندهند، برای بسیاری از افراد اثر ندارد. این تجربه مشترک میان انسانها نوعی تذکر به ما نیز هست و محصولش نوعی فراروی است. در این تجربه مشترک ذات الهی میتواند از جامد خودش از مرز بگذرد و من از این مسئله به دینداری ناب ویلیام جیمز پُل میزنم که وی نحوه مواجهه انسان با امر قدسی را مطرح میکند. در برخی موارد انسانها نوعی دینداری ناب را تجربه میکنند و شرایط سخت بیماری برای افراد، همانند ساکنان کشتی در حال غرق است که از عمق وجود امر قدسی را فرامیخوانند و کرونا موجب خلوص دینی شده است.
وی افزود: ویلیام جیمز میگوید انسانها با تجربهای که از امر قدسی دارند میتوانند به فراروی فکر کنند که از مهمترین تجلیات آن دعاست. کرونا جامعه جهانی را در معرض امر قدسی قرار داده است و هرچند ممکن است گذرا باشد، اما تجربه مهمی برای انسان مدرن است که نمونههای بسیاری را در جهان شاهد هستیم که از جمله دعاهای دسته جمعی است. شاید بتوان گفت کرونا زمینهساز تولدی دوباره برای انسانهاست؛ به معنای نوعی تحول ایمانی و اخلاقی که در اثر دینداری عمیق به دست میآید.
انتهای پیام