دغدغه دین یا دنیا؛ بازخوانی دلیل دعوت کوفیان از امام حسین(ع)
کد خبر: 3990857
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۰۳
محمدرضا یوسفی بیان کرد:

دغدغه دین یا دنیا؛ بازخوانی دلیل دعوت کوفیان از امام حسین(ع)

استاد دانشگاه مفید ضمن اشاره به نقش اساسی رضایتمندی مردم از حکومت در موفقیت جامعه تصریح کرد: علت قیام مردم علیه حکومت عثمان و معاویه، انگیزه دینی نبود بلکه عوامل اجتماعی و نارضایتی از وضع جامعه بود.

به گزارش ایکنا، ششمین نشست از سلسله‌ نشست‌های «آرامش‌بخشی عاشورا» که به همت کانون توحید برگزار می‌شود، شب گذشته 23 مردادماه، همزمان با شب ششم ماه محرم با سخنرانی حجت‌الاسلام محمدرضا یوسفی؛ استاد دانشگاه مفید با موضوع «نقش نارضایتی مردم کوفه در قیام سیدالشهدا» برگزار شد.

در ادامه متن سخنرانی این نشست از نظر می‌گذرد.

آنچه برای بحث در نظر من است آرامش در درون جامعه است یعنی چه عواملی باعث می‌شود، آرامش جامعه به‌هم بخورد. برای اینکه یک انسان از درون آرامش پیدا کند، برخی عوامل به درون انسان برمی‌گردد ولی برخی عوامل بیرونی هستند. اگر شرایط اجتماعی مساعد نباشد ممکن است درون انسان هم به‌هم بریزد. در قرن اخیر مسئله ثبات و آرامش جامعه بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ از این جهت که اساسا این ثبات را شرط موفقیت خیلی از کشورهای جهان می‌دانند. اگر ثبات وجود داشته باشد زمینه برای موفقیت فراهم می‌شود. البته جامعه بی‌دلیل باثبات نمی‌شود و این امر به رابطه بین مردم و حکومت ارتباط دارد. اگر این رابطه مثبت باشد به طور طبیعی ثبات در جامعه شکل می‌گیرد و حکومت احساس می‌کند در بزنگاه‌های تاریخی می‌شود به این مردم اتکا کرد.

اهمیت مسئله رضایتمندی

اگر در کشوری رضایتمندی مردم از حکومت وجود داشته باشد، این کشور یک کشور قدرتمندی است که می‌تواند آینده را رقم بزند ولی اگر این اتفاق رخ نداد، این کشور یک کشور موفق نخواهد بود. می‌خواهم بگویم در قرن بیست و یکم مسئله رضایتمندی هر روز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند. حالا سوال می‌شود آیا این مختص جوامع غربی است یا می‌تواند در هر کشوری وجود داشته باشد؟ این مسئله، مسئله یک کشور نیست. جوامع دارای قوانینی هستند که بر آنها حاکم است و تفاوتی ندارد جامعه اسلامی باشد یا اسلامی نباشد. اگر بتوانند رضایتمندی را در جامعه ایجاد کنند می‌توانند موفق شوند و سطح رفاه جامعه را بالا ببرند. جالب این است وقتی به متون دینی خودمان مراجعه می‌کنیم، مثل نامه امیرالمومنین(ع) به مالک اشتر، می‌بینیم روی این اصل خیلی دست گذاشته‌اند. مثلا ایشان در نامه به مالک اشتر می‌گویند؛ سه مسئله برای رضایتمندی مردم از شما بسیار لازم است، از جمله سطح رفاه و اینکه چیزی بر آنها تحمیل نکنید. نتیجه‌اش این است که در بزنگاه‌ها می‌توانید بر این مردم تکیه کنید. رسول خدا(ص) و امیرالمومنین(ع) در عمل به این موضوع توجه داشتند که رضایتمندی مردم شکل بگیرد. پس رضایتمندی مردم از حکومت یک اصل اساسی است.

عوامل نارضایتی مردم از حکومت عثمان

اینجا یک سوالی مطرح می‌شود و آن اینکه چه اتفاقاتی باید بیفتد تا مردم نسبت به حکومت راضی باشند و به عکس؛ چه اتفاقاتی رخ می‌دهد که باعث می‌شود مردم از حکومت ناراضی باشند. من برای اینکه این مسئله را تبین کنم می‌توانم به دو تجربه تاریخی اشاره کنم. یکی دوره حرکت مردم علیه عثمان است و یکی هم واقعه کربلاست. در ذهن ما این طور تصویر شده که در زمان امام حسین(ع) یک امر دینی خدشه‌دار شده است، ولی جالب است بدانید وقتی مردم کوفه امام حسین(ع) را دعوت کردند یا علیه عثمان قیام کردند، بحثشان بحث دینداری نبود یعنی مردمی که علیه حکومت عثمان قیام کردند نگفتند آزادی در انجام فرائض وجود ندارد.

امیرالمومنین(ع) در خطبه سوم نهج‌البلاغه عللی که باعث می‌شود مردم ناراضی باشند را بیان می‌کند. یکی اینکه دغدغه‌های حاکم دغدغه‌های مردمش نبود و به خواسته‌های شخصی خودش فکر می‌کرد. دوم اینکه حاکمیت نه بر اساس شایسته‌سالاری بلکه بر اساس روابط شخصی و قبیله‌ای بود. وقتی نظامی مبتنی بر شایسته‌سالاری نباشد، ضریب خطایش بالا می‌رود. سومین مسئله فساد است، آن هم فساد گسترده. نتیجه این سه چه می‌شود؟ وقتی شما نتوانی اندیشه‌های بلند برای مردم داشته باشی، وقتی نظام مبتنی بر شایسته‌سالاری نباشد و حکومت دچار فساد گسترده شده باشد، نتیجه‌اش این است که حکومت ساقط می‌شود. پس امیرالمومنین(ع) این سه مسئله را به طور جدی مطرح می‌کند که وقتی حکومتی این سه را داشته باشد نارضایتی بیشتر می‌شود. این حکومت برای بقای خودش نیازمند استبداد است. امیرالمومنین(ع) به چهارمین عامل هم اشاره می‌کند و آن همین عامل استبداد است، بعد به مردم خطاب می‌کند که شما هم تحمل نکردید و قیام کردید. پس این چهار مسئله باعث شد حکومت عثمان ساقط شود.

نتیجه این چهار مسئله در جامعه چه می‌شود؟ نتیجه‌اش دو چیز است؛ یکی فقر است و یکی نابرابری شدید. وقتی این چهار اصل وجود داشته باشد فقر گسترش پیدا می‌کند و نابرابری تشدید می‌شود. این دو می‌تواند باعث نارضایتی مردم از حکومت باشد.

عوامل نارضایتی مردم از حکومت معاویه

راجع به تجربه دوم صحبت کنیم. معاویه آمده و قدرت را دست گرفته و حالا از دنیا رفته است. حکومت‌هایی که مردم از آنها ناراضی هستند در چند مرحله امکان سقوط دارند. یکی زمانی است که مردم احساس کنند حکومت ضعیف شده است؛ مثلا وقتی حکومت با یک قدرت خارجی درگیر می‌شود. یکی از مواردش هم انتقال قدرت است. طبیعتا وقتی مردم این ضعف را در قدرت حاکم مشاهده می‌کنند علیه آن انقلاب می‌کنند. این اتفاق دوم در زمان حضرت سیدالشهدا(ع) رخ داد. سوال این است مردم کوفه چرا از امام حسین(ع) دعوت کردند؟ وقتی تعابیر را نگاه می‌کنیم سه دسته نامه برای دعوت حضرت وجود داشت ولی یک دسته را بزرگان کوفه نوشتند، در آن نامه‌ها دلایل خودشان برای ناراحتی و نارضایتی از معاویه را نوشتند.

اولین عامل، این بود که معاویه به شکل دموکراتیک حکومت را به دست نیاورد و قدرت را به زور گرفت. دومین مسئله فساد است و اینکه معاویه اموال عمومی را برای خود و نزدیکانش غصب کرد. سومین مورد دیکتاتوری بود. در این شرایط طبیعتا یکسری با این دیکتاتوری مخالفت می‌کنند ولی حکومت معاویه آنها را سرکوب می‌کرد، از آن طرف آدم‌های فاسد آزاد بودند. شما در این مباحثی که بزرگان کوفه مطرح کردند اصلا نمی‌بینید درباره نماز و روزه حرف بزنند. نارضایتی مردم از امور اجتماعی بود. اینها اموری بود که باعث شده بود مردم نارضایتی داشته باشند. در دوره انتقال قدرت مردم احساس کردند می‌توانند اوضاع را به هم بزنند لذا به امام حسین(ع) نامه نوشتند و از ایشان دعوت کردند.

انتهای پیام
captcha