حمید ایماندار، عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در یادداشتی به «الزامات ماهوی عصری و شکلی ترويج هنر تلاوت در ساحت رسانه» پرداخته است که تقدیم مخاطبان میشود.
ضرورت بهروزرسانی محتوایی و شکلی ترويج قرآن كريم در ساحت رسانه بر هیچ صاحبنظری پوشیده نیست؛ پارهای از این تحولات متأثر از مغفول ماندن برخی جوانب ماهیتی فن تلاوت است، پارهای منبعث از عدم عنایت به اقتضائات عصری رسانه و بخشی هم از کمتوجهی به تولیدات روزآمد و جذاب. در این نوشتار ضمن تبیین اجمالی سه ساحت مورد اشاره به اختصار پیشنهاداتی تقدیم میشود اميد آن که با هماندیشی صاحبنظران قرآنی زمینه کاربست آرای مندرج در این نوشتار در عرصه ترویج قرآن فراهم آید.
محتوای رسانهای باید مبتنی بر پارهای واقعیات تولید شود تا اثرگذاری متوقع بر جامعه هدف را نتیجه دهد این واقعیات میتوانند ماهیت اعتقادی روانشناختی و یا جامعهشناختی داشته باشند. در حوزه برنامهسازی قرآنی برخی از این واقعیات که تا حدی مغفول مانده و طبعاً بر توفیق رسانههای تأثیر سلبی داشتهاند از این قرارند:
1- الزامات ماهوی فن تلاوت و تأثیر آن بر سیاستگذاری در عرصه ترویج، رسانه و مسابقات
1-1- بازنگری در تعریف معهود از تلاوت بایسته از منظر شرع
نگارنده در پژوهشهایی پردامنه ضرورت تبیین صحیح روایت قرائت قران با الحان و اصوات عربی را متذکر شده و آن را به قرائت مجودی که با نواهای موسیقایی معهود و مرسوم ملل مختلف قرائت میشود تحویل برده است (نك به: بررسی حليت غنا در تلاوت قرآن مجله: مطالعات قرائت قرآن) پاییز و زمستان 1395 - شماره 7 علمی- ترویجی/ISC (23 صفحه - از 95 تا 117؛ نواهای حرام در اسلوب موسیقایی تلاوت مجله: مطالعات قرائت قرآن» پاییز و زمستان 1393 - شماره 3 علمی-ترویجی/ISC (35 صفحه - از 103 تا 137 ) و...) لذا تأکید زیاد بر تلاوت با الحان موسیقایی عربی چندان وجیه بهنظر نمیرسد. همچنین بر اساس برخی دیگر از مستنبطات علمی تأکید بر تلاوت تحقیق و به حاشیه رفتن تلاوت ترتیل و یا همان تدویر که اتفاقاً به تلاوت محسنه شارع نزدیکتر است از دیگر مؤکدات نه چندان استوار جامعه قرآنی است.
بر این اساس پیشنهاد میشود در پخش تلاوتهای رسانه صرفاً اسلوب مصری مورد توجه قرار نگرفته و میراث ایرانی و عربی و اسلامی مورد توجه قرار گیرد. تلاوتهای مرسوم در برخی مداحی ایران و تلاوت مشهور به اسلوب عراقی از این جملهاند که میتوانند مورد توجه قرار بگیرند به ویژه اینکه این جنس تلاوتها به سبک تدویر به مثابه سبک مورد عنایت شریعت نزدیکترند. گو اینکه غرابت موسیقی عربی برای مخاطب فارسی زبان ضرورت توجه به نواهای اجرا شده در مقامات ایرانی را بیش از پیش طلب میکند. همچنین تلاوتهای پخش تلاوتهای تدویر از رسانه در موعد اذانگاهی دستکم در برخی شبکههای رادیویی و تلویزیونی توصیه میشود.
1-2- توجه به الزامات ماهیت روانشناختی و جامعهشناختی هنر تلاوت
فارغ از ماهیت دینی، مطلوبیت تلاوت تدویر برای عموم مردم جامعه از استقرایات تجربی و پژوهشهای روانشناختی و جامعهشناختی قابل استتناج است و لذا از این منظر نیز سهم بسیار ناچیز این سبک تلاوت در تلاوتهای اذانگاهی محل سؤال بوده و بیتوجهی به ذائقه بخش عمدهای از مخاطبان فارسی زبان است گو اینکه غرابت موسیقی عربی برای مخاطب فارسی زبان ضرورت توجه به نواهای اجرا شده در مقامات ایرانی را بیش از پیش طلب میکند.
1-3- عنايت به توان ذائقهسازی هنر تلاوت برای مخاطب فارسی زبان
یکی از جوانب ماهیتی فن تلاوت توان آن برای ذائقهسازی جهت مخاطب فارسی زبان است اگر کرسیهای تلاوت در سطوح ملی استانی شهرستانی و روستایی در اماکن مذهبی به فرهنگ بدل شده و جای مسابقات کمرمق و کمحاصل فعلی را بگیرد قطعاً مردم فارسی زبان شنوندههای مشتاقتری برای تلاوت خواهند بود. حتی تلاوت به اسلوب مصری که ذائقه ویژهای را نمایندگی میکند مثال بارز در این حوزه طرح بسیار موفق ختمهای پرشمار رسانه ملی در ماه مبارک رمضان است که پس از سالها استمرار توفیق کمنظیری در عنایت و علاقه مردم به مقوله ترتیلخوانی داشته و سبب شده مرتلان برجسته کشور از جایگاه ویژهای در میان بخشهای از مردم برخوردار شوند.
1-4- تأثیر الزامات پیش گفته در پخش رسانهای اذان
در حوزه پخش اذان از رسانه نیز به تبع استدلالات مذکور تأکید بر الحان عربی و محدد کردن ذائقه مخاطب فارسی زبان با کاستن از اذانهای مصوب قابل پخش چندان مطلوب نمیکند.
1-5- علاقه مردم به تلاوت نوجوانان و خردسالان به مثابه سويهای مغفول از فن تلاوت
علاقه مردم به تلاوت نوجوانان و خردسالان یکی دیگر از جوانب مغفول ماهوی فن تلاوت است که از منظر تحقیقات میدانی قابل اثبات است و نمونه بارز آن در مسابقه تلویزیونی اسرا مشهود است، از این منظر باید سهم بیشتری به تلاوتهای منتخب قاریان نوجوان و خردسال در شبکههای پرمخاطب ملی اختصاص داد.
1-6- تنوعبخشی به قاریان مجاز به تلاوت در رسانه با حذف تابوهای برآمده از گزینش مسابقاتی
از دیگر الزامات توجه به ماهیت روانشناختی و جامعهشناختی فن تلاوت تنوع بخشی به قاریان مجاز به تلاوت در رسانه بدون توجه به تابوهای فعلی است چه بسا بسیاری از قاریان سطوح استانی و ملی توانمندی بیشتری در جذب مخاطبان در تلاوتهای اذانگاهی داشته باشند امری که گزینشهای مسابقهای در تشخیص آن ناتوانند.
1-7- الزامات ماهوی فن تلاوت در حوزه مسابقات
بیتردید يكی از مهمترین حوزههای متأثر از الزامات ماهوی تلاوت عرضه ترویج تلاوت بهطور مشخص مسابقات قرآن کریم در سبک و سیاق فعلی است، توضیح اینکه ماهیت هنر تلاوت به گونهای است که میتواند خود را در فضای مسابقات با سازوکارهای فعلی به نحو اتم و اکمل به منصه ظهور بگذارد هنر تلاوت بسان دیگر هنرهای آوایی همچون مداحی و خوانندگی باید در فضایی به دور از استرس و تنگناهای خواص مسابقات اجرا شود، همچنین آییننامه مسابقات توان لازم برای معرفی تلاوتهای تأثیرگذار در فضای عمومی را ندارد چنانکه میبینیم پارهای از خروجیهای مسابقات که تحت عنوان نخبگان مدرسه تلاوت در سالهای اخیر به جامعه معرفی شدهاند، نتوانسته انتظارات لازم را در حوزه تأثیرگذاری بر مخاطب را برآورده کنند و در همین راستا بسیاری از قاریان خوشخوان و حائز توانمندیهای تأثيرگذاری بر مخاطب امكان مطلوب جهت ارائه هنر خود را در اختیار نداشتهاند چراکه عرصه مسابقات به دلایل پیشگفته ظرفیت لازم را جهت تقسیم عادلانه امکانات لازمه جهت عرضه هنر تلاوت به جامعه را ندارد لذا میتوان از این رهگذر تحلیلها و پیشنهاداتی را جهت تصحیح سیاستهای فعلی مسابقات ارائه کرد. با تذکر این نکته که استمرارگونهها گونههایی از مسابقات همچون مسابقات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران به جهت مقتضیات فرهنگی و بازخوردهای بینالمللی آن در جهت معرفی نخبگان و فرهنگ ناب قرآنی ایران زمین میتواند قابل توجیه باشد لکن ساز و كارهای گزینش و معرفی نخبگان قرآنی در قالب مسابقات مختلف در سطح کشور با الزامات پیش گفته منافات داشته و لازم است مورد بازنگری اساسی قرار گرفته و اجمالا با طرح علمی و موفق ارزیابی قاریان جایگزین شود.
در این راستا نکات زیر قابل بررسی است:
1-7-1- لزوم تحليل منصفانه عدم توفیق بایسته قاریان مصری خوان در مسابقات فعلی
احتمالاً همه قاریان ایرانی این عبارات را شنیدهاند که «چه تمیز و سالم میخونه، ساده و مسابقهای خوند، آئیننامه مسابقات تو مشتشه، پرشور و معنوی خوند ولی برای مسابقه خیلی شلوغ و ناکوک بود، صداش بینمکه، مساحت و شدت هم نداره ولی بلده مسابقهای بخونه از همه سره ولی تا آییننامهای نخونه رتبه نمییاره و...» در بیان همین جملات است که ترویج تلاوت تأثیرگذار با مشکل عمده مواجه خواهد شد و اصلاح آئیننامه گامی هر چند کوچک در جهت ترویج کلام الهی و نشاندن آن بر قلوب مستمعین خواهد بود. حتی عادت کردهایم پس از پایان مسابقات داخلی یا بینالمللی در مورد شایستگی صاحبان رتبههای برتر با معیارهای خواصپسند مناقشه کنیم فارغ از اینکه مردم همواره با بُهت به نتایج مسابقات مینگرند، چیزی که حتی متسابقین کارکشته نیز از آن بینصیب نیستند.
در جستجوی یک حلقه گمشده 1-7-1-1
حال باید دنبال حلقه مفقودهای گشت که این مصیبت عظمی را رقم زده است، قاریانی را دیدهایم با معیارهای یک قاری مصری (و نه لزوماً عوامپسند) که سالهاست پشت سد مسابقات تهران و مشهد گیر کرده و حتی آییننامهنویسان حرفهای داوری نیز از این امر در عجب فرو رفتهاند که چرا و چگونه آییننامههایی که چند بار در سال بازنویسی شده و چند سال یکبار هم کامل کنفیکون میشود؛ از عهده بالا آوردن این قاریان مصریخوان برنمیآید؟ جواب در همان جملاتی است که مانند تابو با ذهن و بیان متسابقان و داوران قرآنی خو گرفته و انگار قرار نیست به این زودی از آنها دل کنده شود ولو اینکه مجبور باشیم، سالهای سال خروجی نه چندان دلچسب قاریان آئیننامهایخوان (که البته شاید مصریخوان هم باشند) را ببینیم. اما تا تنور مسابقات داغ هست، باید برای حل مشکل به سراغ همان آییننامهها رفت، البته فعلاً آییننامه داوری و نه اجرایی.
آیتمهایی که به قاریان مصریخوان ضربه میزند 1-7-1-2
سؤال اساسی این است که چه آیتمهایی در آییننامهها به قاریان مصریخوان (نه لزوماً مجلس گرم کن) ضربه میزند؟ برای رسیدن به پاسخ اول باید معیارهای اساسی یک قاری با طبع گرم مصری را که در آییننامه مغفول مانده است، بیان کنیم تا بشود راهکاری به داوران محترم برای اصلاح آییننامه ارائه داد. (با كسب اجازه از محضر خوانندگان از اینجا به بعد برای بیان روانتر و شفافتر مطلب، زبان معیار را اندکی به محاورهای تغییر میدهم).
1- در تلاوت یک قاری مصری چه پارامتری حرف اول را میزند؟ مطمئناً پاسخ همه خواص تلاوت، معیار صوت است. اما مهمترین ارکان صوت بیشک طنین تلاوت است که اگر مرکز ثقل این مقال بر آن قرار بگیرد، جای تعجب ندارد. در پاسخ گفته میشود مثلاً امسال نمره طنین اضافه شد و به ۶ نمره ارتقا یافت. اینجا چند نکته خود را نشان میدهد. اول اینکه نباید برای مهمترین پارامتر یک تلاوت مصری (تأکید میشود مهمترین یعنی قاری نه مساحت داشته باشه نه تحریر و نه انعطاف (در حد خوب) معیار طنین که معمولاً با شدت همراه هست، کار خودش را میکند) سقف تعیین شود. اگر «محمد عمران» هم در مسابقه سراسری شرکت کند و نمره ۱۰ یا ۱۱ از نمره طنین هم به او داده شود، اما دست بسته است نمیتواند، کاری انجام داد، در ثانی داوران محترم نیز با ملاحظاتی نمیتوانند بیش از دو نمره بین اسفل و اعلای طنین قاریان فاصله ایجاد کنند و اساس مشکل از همین دو مسئله شروع میشود، نمره طنین سقف دارد (میشود بگوییم داشته باشد، ولی مثلاً تا ۱۲ نمره) ثانیاً فاصلههای نمرات تمیزدهنده قاری مصریخوان از دیگران نیست. البته لزومی هم نیست که طنین را تنها با صدایی مثل عمران در ذهن خود مرور کنیم. صدای «بدر حسین»، صدای «سعید مسلم»، «عبدالباسط» و «شحات» چه پدر و چه پسر هم نمونههایی از طنینهای برتر هستند با طبایع مختلف مصری. لذا اولین پیشنهاد همین بازنگری در نمره طنین هست.
شاید بگویید کسی که طنین ندارد چه کار کند؟ باید بگویم در این روش خیلی عقب میماند، ولی چارهای نیست. مثل کسی که استعداد یک کار هنری را ندارد و باید اکتسابی عمل کند، لیکن شاید با ابزارهای لحنی هم نشود به مزیت طنین فوقالعاده یک قاری نزدیک شد ولی کار هنری هست و این یکی از لوازم آن است یعنی نعمت خدادادی صوت زیبا که واقعاً نمیشود با ترفندهای اکتسابی به آن دست یافت، ولی ما برای آن جا باز کردیم. آییننامه میگوید اگر صدای خوبی ندارید، میتوانید با چند تا ترکیب لحنی یا تجوید سفت و سخت و امثال آنها جبران کنید و نتیجه میشود، همان که اول کار گفته شد.
2- مساحت و تحریر و انعطاف صدا نیز یکی از مهمترین ابزارها در یک تلاوت با معیار مصری هستند، البته در رتبهای نازلتر از طنین صدا، دلیل هم این است که مساحت و تحریر تنها در قالب یک صدای خوب شنیده و قابل تحسین میشود، لذا ممکن است کسی بهترین تحریرها را داشته باشد و یا بالاترین مساحت صدا را ایجاد کند، اما در فضایی با طنینی نه چندان دلنشین، نکته اینجاست که آییننامه به شما نمره مساحت و تحریر را خواهد داد حتی با کمترین بهره شما از طنین مصری، از سویی حتی اگر تحریر و مساحت را فیذاته بدون لحاظ طنین مثبت بدانید و سخن ما را نپذیرید، اینجا نیز اشکال قبلی پیش میآید، نمرات محدودند و دارای سقف و داوران هم به ملاحظاتی محافظه کار. بنابر این یک ارتفاع دستنیافتنی در تلاوت و یا تحریرهای شگفتانگیز یک قاری نیز شاید حداکثر تا دو نمره بتواند با میانگین دیگر قاریان نخبه فاصله ایجاد کنه که این هم صحیح به نظر نمیرسد. لذا نمرات بخش صوت به عنوان مهمترین بخش یک تلاوت مصری هم محدودند، یعنی از مجموع نمره لحن پایینتر هستند (که امری قابل تأمل است) هم دارای سقف و هم با ملاحظات شاید صحیح و البته عرف جاریه اساتید محترم داور.
3- نمرات لحن از صوت به اندازه ۱۰ نمره بالاتر است، یعنی شما میتوانید به صرف استفاده از برخی ترکیبهای ولو هنرمندانه که در قالب صوتی نه چندان منطبق بر معاییر مصری شکل میگیرد هر آنچه در صوت کم آوردهاید، جبران کنید که معمولاً به استعمال پردامنه و البته بیثمر ترکیبات موسیقایی نه چندان مستعمل در تلاوت (مانند نکریز و شوقافزا و ...) میانجامد که در سایه ابزار صوتی ناکارآمد لااقل برای مستمع حرفهای و یا عوام الناس (و نه داوران که موظفند بر اساس آییننامه امتیاز دهند) چندان خوشایند نخواهد بود.
راز موفقیت در مسابقات 1-7-1-3
4- در همه آنچه گفته شد با یک مشکل عمده دیگر مواجهیم، هرکس سالمتر بخواند و حتی سادهتر، موفقتر است، یعنی اگر شما «شبیب» یا «طاروطی» و یا «طنطاوی» هم باشید در مسابقات ایران طَرفی نخواهید بست، چون بنا به اقتضای صوتتان چندان به سالم خواندن بسیار زیاد عادت ندارید. اگر «غلوش» و یا «حصان» هم باشید چون شلوغ و پرتحریر و به اصطلاح پر و پیمان میخوانید، قطعاً از نمرات کم خواهید آورد. لذا باید خود را با مهمترین اصل مسابقات هماهنگ کنید، سالم بخوانید و ساده و البته با تجوید بسیار سفت و سخت و موردپسند داوران تا در همه دو بخش صوت و لحن حداکثر نمرات را بگیرید، هر چند خواندنتان مصری نبوده و اقتضاء خواندنتان سالم خواندن در حد بسیار سختگیرانه (و نه کوک بودن صوت که اصل است) نباشد. استفاده از ترکیبات کمتر شنیده شده و شاید پرشمار و بهرهگیری از سبکهای متعدد قراء(هر چند با جنس صدا و طبیعت روحی شما ناسازگار باشد) نیز میتواند بدون در نظر گرفتن صوت، نمره لحن شما را تا حد زیادی افزایش داده ضعف شما را در نمره صوت جبران کند. البته وقتی به صوت تأکید میکنیم، نمیگوییم همه صوتمحور بخوانند، لیکن تأکید میکنیم که حتی قاریان لحنمحوری چون «حصان» نیز بر مرکب صوت مقبولی که معدل لازم را داشته است، توفیق یافتهاند به یک نابغه تلاوت تبدیل شود.
لذا حرف اصلی این مقال، نارسا بودن آییننامه کنونی مسابقات در حمایت از تلاوتهای مصری است به گونهای که میتوان با یک تلاوت سالم، ساده، تجویدی (به معنای مسابقهای آن)، سرشار از ترکیبات و سبکهای نه چندان مأنوس و موافق با طبع و صوت قاری و البته یک تلاوت فاخر، به نتیجهای قابل قبول در مسابقات دست یافت. البته تأکید میکنم که حتی اغلب قاریانی که در قالب این آییننامههای نه چندان معتبر به رتبههای بینالمللی نائل شدهاند، نیز قطعاً قادر بوده و هستند تلاوتهایی فراتر از آییننامه و در قالب پارامترهای مذکور ارائه دهند و قطعاً همین آییننامه نیز آنها را به سمت و سوی تلاوتهای کلیشهای و بینمک مسابقهای سوق داده و البته باید گفت براساس آییننامه خواندن نیز قطعاً با تلاشی بسیار طاقتفرسا میسر خواهد بود. لیکن در نهایت با تقدیس و تعصب بر آییننامههای مذکور به این مسیر وارد میشویم که بعضاً تلاوتهایی نهچندان دلچسب و مصری (یعنی فاقد هر دو معیار عوام و خواصپسند به نحوی مقبول) به عنوان تلاوتهای طراز نخبگان قرآنی کشور به جهان اسلام معرفی شده و جامعه مخاطبان پرشمار کلام وحی را از استماع تلاوتهای برخی از برترین قاریان ایرانی (به اعتراف عزیزان داور) در پسِ آییننامههای ناعادلانه مسابقات محروم کنیم.
1-7-2- دایره محدود تصمیمسازان و تسلط سلایق خاص در تدوین آییننامهها
سالهاست تصمیمسازیهای قرآنی در فضای محدود نخبگانی صورت میگیرد به گونهای که بسیاری از قاریان و حافظان درجه اول و بینالمللی به عنوان مهمترین اقشار متأثر از تصمیمات، سهمی در تصویب آئیننامهها اجرایی و فنی ندارند که حاصل آن خروجی عینی نه چندان مطلوب تصمیمات در امر ترویج است؛ آری جلسات بسیاری تحت عنوان هماندیشی و مشورت پیرامون مسائل خرد و کلان انجام میشود، ولی نهایتاً صاحبان مطالبات جدی کمتر میتوانند در تنظیم سیاستهای راهبردی مؤثر واقع شوند و متأسفانه این امر به نوعی انحصارطلبی ناآگاهانه منتهی میشود. لذا ضرورت دارد، برای سهیم شدن حقیقی عموم جامعه قرآنی در ترسیم آینده امر ترویج توجه بیشتری از سوی مسئولان گرامی مبذول شود.(قابلیت اجرایی شدن در فرآیندی کوتاه مدت)
1-7-3- سيطره استرس و ترافیک نخبگانی فاجعهآفرین در مسابقات
زدودن فضای استرسآور و افزایش منصفانه برگزیدگان مسابقات و رفع ترافیک سنگین نخبگان قرآنی که گاه بیست سال در مسابقات شرکت کردهاند نیز هنوز حل نشده باقیمانده است که مشخصاً علت آن به اعطای بسیار محدود عناوین بینالمللی در مسابقات باز میگردد. در این راستا پیشنهاد میشود هر ساله تعداد مشخصی مثلاً ۵ نفر با اعطای عنوان بینالمللی از دایره مسابقات خارج شوند این قرآن میتواند درباره طرح ارزیابی قاریان قرآن که توسط شورای عالی قرآن اجرا میشود صورت پذیرد خاصیت این روش سوق دادن قاریان به سمت تلاوت فنی و علمی به دور از ساز و کارهای معیوب و استرس آفرین مسابقات است همچنین ترافیک نخبگانی سنگین حاصل سیاست مسابقاتی تاریخ فارغ از دوراندیشی بوده به این صورت کاسته خواهد شد در این راستا باید به این نکته توجه شود که یکی از مشکلات عمده طرح ارزیابی استفاده از عناوینی چون درجه یک و درجه دو است که در سطح عام و خاص توان لازم برای مخاطبآفرینی جهت خروجیهای این طرح را نخواهد داشت چراکه در زمانی فعلی تنها عنوان بینالمللی معیار دعوت قاریان به محافل پرمخاطب میباشد این مسئله یکی از عوامل استقبال نهچندان بر دامنه از طرح ارزیابی است با محور قرار گرفتن طرح ارزیابی زمینه لازم برای حذف تدریجی مسابقات فراهم آمده گزینش نخبگانی در قالب طرح ارزیابی قاریان صورت خواهد گرفت که نتایج پرباری برای عموم جامعه قرآنی در پی خواهد داشت تا زمانی که گزینش نخبگانی در قالب اعطای عناوین بینالمللی از رهگذر مسابقات صورت گیرد طرحهای موفقیت طرح ارزیابی به حاشیه رفته و نمیتواند ظرفیتهای موجود در خود را شکوفا سازد. (قابلیت اجراییشدن در فرآیندی میانمدت)
1-7-4- تأکید بر داوری کیفی به جای کمی
توضیح اینکه هنوز برای نگارنده این سطور و بسیاری این سؤال مطرح است که چگونه یک داور لحن یا تجوید میتواند در چند ثانیه مؤلفههای پرشمار مطرح در آئیننامهها را - گاه بالغ بر سی مؤلفه - را در تک تک فرازها و عبارات قاری یا حافظ اعمال کند - به عنوان نمونه تنها امتیازدهی به بخش تکیههای مطلوب قاری یا حافظ در کلمات و عبارات و یا معنامحوری خود یک داور مستقل فارغ میطلبد چنانکه این امر مورد تأکید برخی اساتید گرانقدر قرآنی قرار گرفته است - نتیجه تأکید بیش از حد بر فرآیند کمی داوری، ناراضی بودن متسابقان و حتی داور از نتیجه کلی ردهبندی متسابقان است. لذا پیشنهاد میشود آئیننامه ارزیابی کیفی تلاوتها تنظیم و بخشی از داوران فروع مختلف متکفل ارزیابی به این شکل باشند. با تلفیق ارزیابی کمی و کیفی شاهد عدالت بیشتر در مسابقات و توفیق بیشتر قاریان مصریخوان خواهیم بود.
1-7-5- توجه بیش از اندازه به فروعی چون تجوید و وقف و ابتدا
گاه توجه بیش از اندازه به فروعی چون تجوید و وقف و ابتدا منجر به نتایجی غیر مطلوب در ردهبندی متسابقین میشود توجه به این مسئله مرهون پذیرش سهم حقیقی هر یک از فروع در یک تلاوت فاخر است. حقیقتاً منصفانهترین حالت تعیین حد نصاب برای فروع تجوید و وقف و ابتدا است به این صورت که ارزیابی قاریان برتر با داشتن نصابی مطلوب از این دو بخش بر جنبه موسیقایی تلاوت متمرکز شود، راهکار دیگر این است که ناظران محترم مسابقات با جدیت سهم و تأثیر هر یک از این فروع را در تلاوت تعدیل کرده و تخطی داوران از این امر را برنتابند، چرا که گاه در سطح مسابقات سراسری و بینالمللی شاهد بودهایم، اختلافات زیاد متسابقان برتر در تجوید و وقف و ابتدا متأثر از نگاه نامتعادل داوران نتایجی غیرمنصفانه را رقم زده و قاریان خوشخوانتر و هنرمندتر از کسب رتبههای برتر بازماندهاند.
1-7-6- ارزیابی قاریان کشور در قالب ارائه آثار ضبط شده در طول سال
ارزیابی قاریان کشور در قالب ارائه آثار ضبط شده در طول سال به دلایلی بسیار مشهود میتواند نتایج مسابقات را به عدالت نزدیکتر کند.
2-7-7- روزآمد کردن و توجه به طرحهای ارزیابی قاریان
اما راهبردیترین استراتژی در گذر از فضای نه چندان مطلوب، فعلی کمرنگتر کردن توجه بیش از اندازه به مقوله مسابقات با عنایت به ظرفیت مشخص و محدود آن در گسترش فضای ترویج است - چنان که با ارزیابی مسابقات طی ۴۰ سال گذشته به راحتی به این ظرفیت پی خواهیم برد. روزآمد کردن و توجه به طرحهای ارزیابی حافظان و قاریان، که خود میتوانند به تنهایی مسئله استرسزا بودن و ترافیک سنگین مسابقات را حل کند.
1-7-8- افزایش کرسیهای تلاوت سراسری استانی و محلی جهت پیشبرد سیاست ذائقهسازی فن تلاوت برای مخاطبان عام.
2- الزامات عصری هنر تلاوت در ساحت رسانه
در حوزه نقشآفرینی نهادها و فعالان قرآنی در حوزه فضای مجازی و بینالمللی میتوان به 3 حوزه عمده اشاره کرد:
2-1- غفلت از ظرفیت الگوسازی قرآنی برنامههای پرمخاطب رسانه ملی
در شرایطی که همگان به تأثیر بیبدیل رسانه بر تعمیق فرهنگ دینی و الگوسازی تأکید دارند سهم جامعه قرآنی به عنوان یکی از ستونهای اصیل تبلیغ و ترویج دین در برنامههای پرمخاطب رسانه ملی بسی اندک است. کافی است در سیر چندین ساله برنامههایی چون ماه عسل، خندوانه، عصر جدید، حالا خورشید و...نگاهی به شمار مدعوین منتسب به جامعه قرآنی بیندازیم تا واقعیت مورد اشاره تصدیق شود به ویژه اینکه جامعه روحانیت و مداحان اهل بیت(ع) از حضور در این برنامهها سهم مقبولی داشتهاند. به نظر میرسد علت اصلی چنین مسئلهای به رویکردهای کلان متولیان قرآنی بازگردد که مسابقات را اولویت محوری قرار دادهاند بهرغم اینکه خود متسابقان و متولیان بر کمرنگ بودن استقبال مردمی در همین رویداد کم رمق و کماثر اذعان دارند.
غفلت از تأثیر رسانه میتواند از همین رویکرد حداقلی و به دور از حزم و وسعت اندیشه ناشی شود البته که باید واقعیت دیگری را هم منظور داشت اینکه سطح تأثیر هنر تلاوت با روح موسیقایی خاص و زبان نا آشنا برای مخاطب فارسی زبان آن هم در فضای توسعه انفجاری موسیقیهای کممایه محدود است و البته با علم به ضرورت و امکان ذائقهسازی بخشی از این غرابت موسیقایی هنر تلاوت را میشد و میشود با توسعه کرسیهای تلاوت ملی و استانی و شهرستانی کاست که البته این مقوله در سایه پررنگ بودن مسابقات به حاشیه رفته است. اما به نظر میرسد نسخه زودبازده تحرک منسجم و اجتنابناپذیر مدیران قرآنی در گرفتن سهم جامعه قرآنی خصوصاً قاریان و حافظان و موذنان پر آوازه و نوجوان و خردسال در برنامههای رقابتی و ترکیبی پر بیننده رسانه ملی است.
2-2- حمایت معنوی و تشکیلاتی نظاممند از فعالان فضای مجازی
حمایت معنوی و تشکیلاتی و نهادی از فعالان قرآنی فضای مجازی به ویژه رسانه اینستاگرام چرا که این رسانه توان کاربست و ترویج ویژه کارکردهای هنری فن تلاوت را به خوبی داراست رسمیت بخشیدن به فعالان متعهد این رسانه و برگزاری هماندیشی با این صنف از فعالان قرآنی در راستای تقریب افقهای ذهنی متولیان و فعالان این حوزه الزامی است به نظر میرسد تأکید بسیار بر تجلیل از مسابقات و پیشروان این حوزه عرصه را بر حمایت از فعالان فضای مجازی تنگ کرده و موجبات دلسردی ایشان را فراهم آورد در حالی که عنایت به فضای مجازی و تلاش در متعهدسازی و جهتدهی فعالان قرآنی در این ساحت از الزامات اجتناب ناپذیر عصری فن تلاوت بوده و میتواند ضعف عمیق و پردامنه ترویج تلاوت در میان عامه مردم را تا حد زیادی جبران کند لذا ساماندهی و تشکیل اتاق فکر و هماندیشی فعالان و سلبریتیهای قرآنی در نهادهای قرآنی کشور پیشنهاد میشود.
3- رابطه تقدمی و تبعی الزامات ماهوی و الزامات عصری
چنان که از بندهای پیشین روشن است در امر برنامهسازی قرآنی حوزه الزامات ماهوی به مراتب بر ساحت عصری فن تلاوت مقدم است. عدم توجه به مقوله ترتیل و محدود کردن نواهای غیر عربی و اسلوبهای مختلف قاریان با سنین و اصوات گوناگون و... نتایج غفلت از جوانب ماهیتی فن تلاوت است که تجدیدنظر در آنها تلاشی همهجانبه و تابوشکنانه را طلب میکند اما تغییرات شکلی و تلاشهای رسانهای برای الگوسازی و معرفی نخبگان قرآنی مسیری سادهتر را پیش روی متولیان قرآنی قرار میدهد که البته همین حوزه هم با کمتحرکی متولیان همراه بوده و نشانه بارز هم عدم حضور نخبگان تلاوت و حفظ و تفسیر جمهوری اسلامی ایران در برنامههای پربیننده رسانه ملی است به امید توفیق بیش از پیش آحاد جامعه قرآنی در تبلیغ معارف دین مبین و قرآن حکیم.
انتهای پیام