ماه مبارک رمضان جایگاه والایی در فرهنگ اسلامی و زندگی مسلمانان دارد و به همین دلیل، از گذشتههای دور، آداب و رسوم و آیینهای ویژهای برای آن تعریف شده است که بخش زیادی از آنها با گذشت زمان و تغییر و تحول در فرهنگ و سبک زندگی مردم به دست فراموشی سپرده شدهاند. ارنواز فیروزیان، دکترای ادبیات تطبیقی و پژوهشگر فرهنگ و ادب عامه در سلسله یادداشتهایی که بهمناسبت ماه مبارک رمضان در اختیار خبرگزاری ایکنا قرار داده است، به آداب این ماه در فرهنگ اصفهان قدیم میپردازد.
قسمت سوم: بیدار کردن مردم در سحر
سحر بخشی از شبهنگام و پیش از سپیدهدم است.
در گذشته، مردم برای آنکه بفهمند وقت سحر است، به آسمان چشم میدوختند و از روی تجربه، زمانی که ماه به نقطهای معین میرسید، میتوانستند زمان سحر را تشخیص دهند. در اصفهان که از جمله مناطق کویری ایران است، با شناختن ستارههای سحری و جای آنها در آسمان، سحر را تشخیص میدادند.
یکی از راههای بیدار شدن در سحر، بانگ خروس و راه دیگر، روشن کردن چراغ بوده است. خادمهای مساجد و نیکوکاران محل یکی دو ساعت مانده به سحر، چراغهای دستی روشن میکردند و در بلندترین نقطههای شهر و یا گلدستههای مساجد میگذاشتند تا مردم از دیدن چراغها وقت سحر را تشخیص دهند و به محض آنکه صدای اذان بلند میشد، چراغها را خاموش میکردند.
یکی دیگر از راههای بیداری مردم، نقاره زدن بوده است. نقاره دو مرتبه نواخته میشد، یک مرتبه نزدیک سحر و یک مرتبه غروبِ آفتاب. در اصفهان در میدان نقش جهان، طبقه دوم بازار قیصریه، سالها پیش در زمان سحر و افطار نقاره میزدند.
کوبیدن به دیوار خانه همسایه هم از دیگر راههای بیداری هنگام سحر بوده است.
نزدیک به دو ساعت مانده به سحر، اهل خانه از خواب بیدار میشدند، وضو میگرفتند، دعای سحر میخواندند و بعد از دعا و مناجات، با نوشیدن استکانی قند داغ، سحری میخوردند. در گذشته، پیش از خواب، پلو را دم میکردند تا غذا برای سحر گرم باشد. سحریهای مرسوم در اصفهان، انواع گوشت از جمله گوشت و لوبیا، گوشت و نخود آب و گوشت و عدس بوده و همچنین قیمهریزه نخودچی، سرگنجشکی، تاسکباب و اگر میخواستند پلو درست کنند، بیشتر دمپخت عدس و ماش بوده است.
کسانی که به کشیدن سیگار، چپق و تریاک اعتیاد داشتند، بعد از خوردن سحری در آخرین لحظات، به استفاده از این مواد مشغول میشدند و مناجاتخوانها، اذانگویان و شبگردها لحظاتی پیش از اذان میگفتند: آب است و تریاک؛ به این معنا که فقط به اندازه نوشیدن جرعهای آب و کشیدن دود فرصت باقی است و در این لحظه، صدای نقاره و در این اواخر، صدای توپ، مردم را از هنگام اذان آگاه میکرده و رسم بوده که هر کس در خانهاش با صدای بلند اذان بگوید، چون این کار را مستحب میدانستند.
انتهای پیام