جلسات مکتب قرآنی امام زمان(عج) همدان را همه با نام بنیانگذار آن یعنی حاج رحیم مسکین میشناسند، مردی قرآنی و دلنشین که در دل هیئتیها و قرآنیان همدان جا دارد فردی که بعد از فوتش منزل او به عنوان محل اصلی مکتب همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. این منزل به دلیل قدمت در حال بازسازی است و به مدت دو سال مکان اصلی مکتب به منزل شهید امیر رستمی منتقل شده است.
وارد منزل این شهید و یا مکتب امام زمان(عج) میشویم ساختمانی که بافت قدیمی آن با چیدمان وسایل مکتب همخوانی دارد، تنها یک اتاق که به عنوان استودیو در نظر گرفته شاید با این فضا همخوانی ندارد که آن هم نشانه به روز بودن مکتب و البته وجود یک عضو بازنشسته از صدا و سیما در آن است.
آفتاب از پنجره تا وسط هال پهن شده و ما در همین مکان پای سخنان جواد مجتهدی از مسئولان مکتب مینشینیم تا این بار بر خلاف گفتوگوهایی که تاکنون با او داشتهایم مفصل برایمان از چگونگی راهاندازی مکتب، خاطرات تلخ و شیرین 58 ساله مکتب و از شهدایی که از این جلسات پر کشیدند بگوید.
جواد مجتهدی، مسئول واحد جلسات مکتب امام زمان(عج)، در گفتوگو با ایکنا از همدان، صحبتهای خود را اینچنین آغاز میکند: از 7 سالگی به عنوان شاگرد قرآن حاج رحیم مسکین در جلسات مکتب امام زمان(عج) بودم، بازنشسته صداوسیما هستم در شبکههای مختلف ازجمله شبکه همدان، خراسان، بینالمللی جام جم، امریکا، اروپا و اقیانوسیه به عنوان مشاور مشغول بودهام.
جلسات مکتب دارای چارت تشکیلاتی است که مسئول اجرایی و مسئول پشتیبانی و مسئول فوقبرنامه و مسئول واحد جلسات از اعضای اصلی آن هستند و بنده به عنوان مسئول واحد در خدمت قرآنیان هستم.
این جلسات از سال 1343 آغاز شده و حدود 58 سال است که سابقه فعالیت دارد بنیانگذار این جلسات مرحوم مسکین با توجه به الگوهای مختلفی که از جلسات قرآن دیده بود در حرم امام رضا(ع) با استعانت از این امام معصوم میخواهد که در برگزاری این جلسات موفق باشند. تا قبل از پیروزی انقلاب 14 جلسه با نام 14 معصوم که با نامهای محمدیه، علویه، فاطمیه و ... تا عسکریه و مهدویه برقرار بود و یک جلسه مرکزی هم برای تمام جلسات 14 گانه صبحهای جمعه برگزار میشد.
یک جلسه دیگر هم عصرهای جمعه با قرائت دعای سمات از سوی خود حاجآقا مسکین برگزار میشد که این جلسه پرچم مخصوصی داشت که بر در هر خانهای که جلسه در آن برگزار میشد نصب میشد، این پرچم پس از 58 سال همچنان موجود است، چشمهای مطهری از جمله 150 شهید عصرهای جمعه دنبال این پرچم برای پیدا کردن جلسه خانگی بوده است.
تعداد شهدایی که در این جلسات شرکت داشتهاند آماری بیش از 150 است اما این تعداد از طریق برخی لیستهای پویندههای قرآنی که در دسترس بوده به دست آمده است.
مرحوم مسکین به هیچیک از این شهدا در زمان دفاع مقدس نگفت که به جبهه بروند اما خود آنها با تربیت قرآنی که داشتند در بزنگاه تصمیم درست گرفته و وظیفه خود دانستند که در جبههها حاضر شوند.
یکی از اصول این جلسه توجه همزمان به قرآن و اهلبیت علیهمالسلام بوده و هست، در آن زمان برگزاری مراسمهایی مثل دعای کمیل و دعای ندبه مثل امروز رواج نداشت، شاید در همدان فقط یک مراسم دعای ندبه در مسجد مهدیه برگزار میشد، اما 14 مراسم دعای ندبه همزمان در 14 نقطه همدان، از سوی مکتب در صبحهای جمعه برگزار میشد. عصرهای جمعه هم دعای سمات جز اولین جلسات برگزاری دعا در همدان بود.
رویکرد جلسات مکتب امام زمان اغلب تربیت محور است و هیچگاه به دنبال تربیت قاری بینالمللی و رشد یک بعدی قرآنیان خود تنها در زمینه قرائت یا حفظ نبوده است بلکه به دنبال این است که در قدم اول دستورات قرآنی در زندگی قرآنیان جاری شود.
بعد انقلاب مربیان مکتب که برخی از مسئولان بودند نتیجه گرفتند که با آمدن جمهوری اسلامی و شکلگیری نهادهایی چون تبلیغات اسلامی، وزارت ارشاد و آموزش و پرورش نیازی به برگزاری جلسات خانگی همچون مکتب وجود ندارد، چراکه این تشکیلات و مدارس بعد از انقلاب ایجاد شدهاند تا افراد را قرآنی بار بیاورند، تصمیمی که کاملاً اشتباه و شاید در اصل یک توهم بود که در اوج فعالیتهای اوایل پیروزی انقلاب اینطور گمان میکردیم.
پس از آن خلأ این جلسات مرتب احساس میشد تا در سال 1392 با توجه با اوضاع فرهنگی جامعه در بین مربیان مکتب که تنوع بالایی از تجارب آموزشی و جایگاههای اجتماعی وجود داشت نیاز به احیای جلسات احساس شد.
یکی از جلسات مکتب امام زمان به نام «حسنیه» در زمان تعطیلی مکتب تبدیل به 70 جلسه شده بود، به این صورت که شاگردان مکتب هر یک خودجوش جلسات مختلفی را راهاندازی کرده بودند.
بهرحال در سال 92 با مرحوم مسکین برای راهاندازی جلسات صحبت کردیم که خیلی استقبال کرد، در آئین جلسات مکتب هر یک از جلسات یک پرچم یا نماد دارد که سر در کوچهای که جلسه قرآن در آن برگزار میشود نصب میشود، این پرچمها قدیمی و کهنه شده بود و قرار بر این شد پرچمهای جدید تهیه شود، پرچمها با الگوگیری از قبل دوباره تهیه و نوشته شد.
در این بین اشتباهی اسم جلسه «جعفریه» که آخرین مربیاش شهید حسن ترک بود، «صادقیه» نوشته شد موضوع را با کمی نگرانی به حاج رحیم مسکین اطلاع دادیم و او گفت مشکلی ندارد «ائمه علیهمالسلام کلهم نور واحد هستند». بعدها متوجه شدیم اصلاً این جلسه جعفریه هم تعطیل نشده بوده و آقای الست بنا به وصیت شهید حسن ترک آن را برپا نگه داشته و اصلا تعطیل نکرده و همچنان برگزار میکردند.
جلسات مکتب همه مخصوص پسران بود، 10 روز قبل از برگزاری مراسم افتتاحیه و فعالیت دوباره مکتب، دنبال یک مکان و منزل برای برگزاری جلسه بودیم که با یک آقایی به نام صناعتی از دبیران بازنشسته برخورد کردیم و موضوع را که گفتیم گفت جلسه فاطمیه را به منزل ما بیاورید به این شرط که مخصوص دختران باشد، در اینجا جلسات دخترانه مکتب متولد شد که تا آن روز به فکر خودمان نرسیده بود، این هدیه الهی بود از سوی خدا که میشود به برپایی جلسه دخترانه هم فکر کرد.
پس از مطرح کردن با حاجآقا سریعاً 14 پرچم جدید با همان نامهایی که مطرح شد تهیه شد و به دنبال تهیه سایر ملزومات از جمله صندوق مخصوص هر جلسه و کتاب قرآن و رحل و ... افتادیم. برای افتتاحیهای که قرار بود برگزار کنیم به لطف خدا 14 جلسه دخترانه هم افتتاح شد.
هر ساله مهمانانی از سایر استانها برای الگوبرداری از سیستم مکتب داریم، چند سال پیش از قرارگاه خاتمالاوصیا(ص) برای الگوبرداری از جلسات قرآنی مسجدمحور که در سراسر کشور راهاندازی شود سمیناری در مشهد به این منظور برگزار کردند، در این سمینار قرار شد نماینده مکتب امام زمان با لوازم مکتب، عملکرد خود را توضیح دهد، بعد از سمینار یکی از روحانیون از مازندران گفت در این سمینار چند روزه فقط صحبتهای شما به کار ما آمد چراکه همه در مورد اهمیت پرداختن به قرآن میدانیم اما آنچه شما ارائه دادید مباحث اجرایی است که با این تجربهها میتوانیم کار قرآنی انجام دهیم.
حدود دو یا سه سال گذشته نیز از آستان قدس رضوی برای الگوگیری از جلسات مکتب به بنده زنگ زدند و جلسهای نیز با آنها به این منظور تشکیل شد.
برای 8 یا 9 هزار نفر از فرزندان طلاب خارجی که در ایران در جامعةالمصطفی در حال تحصیل بودند جلسهای برگزار شد تا با الگوگیری از مکتب قرآنی امام زمان جلساتی برای آنان برگزار شود که البته تا حدودی با آمدن کرونا آنطور که باید جلسات برگزار نشد.
در حال حاضر ظاهر جلسات مکتب شاید 160 باشد اما خیلی از شاگردان مکتب در استانهای دیگر در حال برگزاری این جلسات هستند که گاهی با مراجعه به مکتب به ما از بودن چنین جلساتی اطلاع میدهند.
یک روز به دیدارد یکی از قدیمیان مکتب که به عنوان مدافع حرم در سوریه حضور داشت و جانباز شده بود رفتیم، آقای محمدعلی دلگرم که از جهادگران جهاد سازندگی است. وی در دهه اول سال 60 برای اقدامات جهادی که در روستاهای محروم حضور داشت. با او در مورد تعداد جلسات فعال آن زمان مکتب صحبت میکردیم که 120 جلسه است، او گفت جلسات مکتب بیش از این است 120 نیست.
لیست جلسات در دستم بود و به او نشان دادم اما گفت اینطور نیست و من جریان را برایت میگویم؛ در اوایل جنگ که برای محرومیتزدایی به روستاها میرفتیم تصمیم گرفتیم در یکی از روستاها جلسه قرآن راه بیندازیم از آنجا که برای انجام کار خیر و جهادی به روستا رفته بودیم اهالی خیلی به ما احترام میگذاشتند، یک روز که در منزل یکی از روستاییان بودیم در هنگام برگزاری جلسه قرآن متوجه یک صدای خنده و سرو و صدایی از منزل بغلی میآید، اهالی اعلام کردند منزل کناری متأسفانه اهل قمار و شرب خمر هستند.
برای جلسه بعدی به اعضای مکتب گفتم قرآنهایتان را بردارید تا برای جلسه به منزلی برویم، به همان خانه که اهل قمار بودند رفتیم در زدیم و مردی سن بالا جلو درآمد از او سؤال کردیم آیا پدر و مادرش فوت کرده است؟ گفت بله به او گفتیم آمدهایم امشب اینجا در منزل شما چند آیه قرآن بخوانیم و ثواب آن را به پدر و مادر شما هدیه کنیم. او را در موقعیتی قرار دادیم که نمیتوانست بگوید تو بیخود کردهای و نمیخواهد برای آنها قرآن بخوانی، از من اجازه خواست تا خانه را سامانی بدهد. بساطشان را جمع کرد و به ما گفت بفرمایید، اعضای مکتب یکی در میان در بین اهالی منزل نشستیم، یک قاری قرآن و یک قمارباز، هر قرآن خوان آیاتی را که میخواند آن را هدیه به روح پدر و مادر بغلدستیاش میکرد. و اینطور بساط قمار و مشروب از آن روستا جمع شد، دلگرم از من سؤال کرد آیا آمار چنین جلساتی در لیست شما هست که گفتم نه. آقای حیدری دلگرم همچنین در زمانی که در پاکستان بوده است نیز از این جلسات قرآن در بین مردم پاکستان هم راه انداخته بود.
یک مراجعهکننده داشتیم به نام دکتر زمانی تحصیل کرده رشته اقتصاد از ایتالیا است، در آن زمان در بانک مرکزی مشغول بود، مشخص شد آقای علی اسدی مربی او بوده که خود اسدی نیز از شاگردان مکتب و جلسه حسنیه بوده است، دکتر زمانی نمیدانست خودش شاگرد نسل سوم مکتب است. این عضو مکتب نیز زمانی که در ایتالیا بوده یک مؤسسه قرآنی بینالمللی در آنجا راهاندازی کرده است.
هر سال یک پرستار در کل دنیا به عنوان پرستار نمونه انتخاب میشود، در سال 2001 این فرد از اعضای مکتب بود دكتر «هادی غروی» پرستار نمونه جهان در سال 2001 و دارنده مدال «فلورانس نایتینگل»، تندیس بشردوستی هلال احمر را با عنوان «نخستین استاد بشردوست» دریافت كرد. فردی که در دوران بچگی یک خودنویس از حاجآقا مسکین هدیه گرفته است که هنوزم که هنوز است آن را با خود دارد به عنوان پرستار نمونه جهان انتخاب شد.
یک بار هم فردی نزدیک اربعین بود به مکتب مراجعه کرد و گفت روز اربعین میخواهد به تعدادی از پویندههای قرآنی جلسه ناهار بدهد، دستهای تحت عنوان «مشق عشق» با حضور این نونهالان در سطح شهر برای اولین بار راه افتاد و مراسم در حسینیه علیاصغر(ع) برگزار شد. سال بعد اربعین نیز دوباره همان فرد مراجعه کرد تا طبق روال سال پیش بچهها بعد از جلسه قرآن دسته برگزار کنند و ناهار را مهمان او باشند، وقتی از او سؤال کردم که چرا با توجه به اینکه در اربعین تمرکز اکثر خیرین به سمت موکبها است او به سراغ بچههای قرآنی آمده جواب داد من به مکتب امام زمان(عج) بدهکار هستم چراکه وقتی کوچک بودم شاگرد جلسه جعفریه مکتب بودم و از دست شهید حسن ترک یک زیرپوش هدیه گرفتم، حالا که دستم به دهانم میرسد باید آن هدیه را جبران کنم.
این سیستم اقتصادی مکتب است در طول این سالها تنها چیزی که از دولت گرفتیم یک دستگاه پنکه بوده و تمام نیازهای مالی مکتب به صورت مردمی تأمین میشود.
رویکرد مکتب تربیت محور است، در خلال برنامههای قرآنی که برای پویندگان برگزار میشود اردوهای تفریحی هم اجرا میشود یک بار این اردو در باغ دانشگاه بود که معمار و مهندس ساخت آن یکی از قدیمیان مکتب بود در آن اردو این مهندس دقایقی برای بچهها صحبت کرد و بچهها با دیدن او دانستند که میشود قرآنی بود و در هر شغلی وارد شد، به طور مثال آنها هم میتوانند یک مهندس قرآنی باشند. در بین مربیان مکتب، از استاد دانشگاه تا بازاری، دانشجو یا پزشک و... وجود دارند.
یک روز که در حال چک کردن پروندهها بودم، جلسات بعد از شهادت مربیان شهید به نام آنها اسمگذاری شد، پرونده جلسات را چک می کردم و با دیدن نامهای آنها منقلب و دلتنگشان شدم، با خود گفتم شهدا آیا شما میدانید ما به نام شما جلسه داریم آیا به مکتب سر میزنید؟ به پرونده شهید کیمیای اسدی که از شاگردانم بود رسیدم، با خود گفتم این شاگرد من بود الآن کجاست و من کجا؟ در همان حال یک مراجعهکننده پسر 12 یا 13 ساله از اعضای مکتب آمد چند روز گذشته برای مراسمی از پشتیبان مکتب پولی گرفته و برای پذیرایی بستنی تهیه کرده بودند، گفت بعد از برگزاری مراسم 3 بستنی اضافی آمده و آن را در یخچال مادربزرگم گذاشتم، نگاه کردهام تاریخ مصرفش هم هنوز نگذشته، آمدم ببینم این بستنیها را چه کار کنم بیارم مکتب یا پولش را بدهم، با دیدن این صحنه و تعهد این نوجوان قرآنی فهمیدم شهدایی که من دنبالشان هستم همین بچههایی هستند که امروز در مکتب حضور دارند، اگر اینها تربیت درست قرآنی شوند در قالب همان 150 شهید مکتب تکرار میشوند. البته این به آن معنا نیست که اگر در مکتب 3 هزار قرآنی داریم همه این مدلی هستند اما پرورش چنین افرادی هرچند کم برای مکتب امتیاز و افتخار است.
خاطره دیگری از بروز تربیتمحوری بودن مکتب در بین پویندهها بگویم، سال گذشته که مسابقات حافظون به صورت تلفنی در حال برگزاری بود و به هر حال شرایط تقلب هم برای پویندهها وجود داشت بعد از مسابقه یکی از حائزان رتبه تماس گرفت و اذعان کرد تقلب کرده است و از گرفتن جایزه امتناع کرد و گفت هنگام یک سؤال، قرآن را گشوده و از روی آن نگاه کرده، جایزه مسابقه را از او گرفتم اما از طرف خودم یک هدیه برای تشویق راستگویی او دادم.
در مکتب جعبهای برای هر جلسه وجود دارد که حکم تریبون مربی قرآن را دارد و هر آنچه برای جلسه لازم است در آن قرار میگیرد از جمله پرچم برگزاری جلسه با نام مخصوص خود، قرآن رحل قرآن، جوایز، تابلوی وایت برد، کتابچههای آموزشی و ... .
در مکتب امام زمان(عج) اگر کسی به عنوان مربی درخواست بدهد روال مشخصی دارد و مراحل را باید طی کند، در سرفصلهای آموزشی مکتب، هرکس به ما مراجعه کند فرقی ندارد مبتدی باشد یا حافظ قرآن اولین سرفصل نماز است، متأسفانه بودهاند افرادی که به مکتب مراجعه کردهاند و بالاترین مدرکهای قرائت قرآن را داشتهاند اما اذکار نماز را اشتباه تلفظ میکردهاند، هستند افرادی که قرآن را خوب و عالی تلاوت میکنند اما چون از بچگی نماز را با اشتباه خواندهاند همان اشتباه تکرار شده است.
برای برگزاری جلسات مکتب معمولاً خود افراد به سراغ مکتب میآیند، مربیان مکتب ریالی بایت برگزاری کلاسها دریافت نمیکنند بلکه از خودشان هم مایه میگذراند. دادن جایزه یکی از روشهای مرسوم و تشویقی مکتب بوده و هست. در هر جلسه معمولاً سه نفر حضور دارند یک مربی، یک کمک مربی و در بعضی جلسات یک پشتیبان. در مکتب یک استودیو هم راهاندازی شد تا در ایام کرونا در فضای مجازی فایلهای موردنیاز و بر اساس سرفصلهای آموزشی ضبط و منتشر شود.
در شیوه مکتب برگزاری مسابقات یکی از روشهای تبلیغی و جذب افراد است که در این مسابقات خیلی فضا را رقابتی نمیکنیم تا کسی آرزو کند نفر رقیب خود از او کمتر نکات قرآنی را بداند، چراکه این برای جلسات قرآنی تربیت محور یک آفت است، از این رو برای سنجش قرآنیان امتیازی را به عنوان حدنصاب در نظر گرفتیم، در مسابقات به طور مثال پیش میآید 600 نفر شرکتکننده داریم و نزدیک 400 نفر هدیه اهدا شد.
هر پویندهای که مستوجب تشویق میشود به او کارت تفکر میدهند که این کارتها برای سنین مختلف متفاوت است و شامل نکات قرآنی است پویندهها با جمع کردن 3 کارت، 7 کارت یا 14 کارت میتوانند جایزه بگیرند، مربی با گرفتن کارتها و سؤال از آنها به بچهها اجازه میدهد جایزه موردعلاقه خود را از قفسه مربوط به تعداد کارتها انتخاب کنند.
برای تشویق پویندگان به مطالعه و کتابخوانی در جوایز 14 کارتی هدیه را برخی از کتابهای خاص قرار دادیم و 4 کارت برای آنها تخفیف دادیم تا تشویقی برای خواندن کتاب باشد.
در ایام کرونا جوایز از سوی دو تن از اعضای مکتب مانند پستچی به درب منازل برندگان برده میشد و تقدیم آنها میشد.
شاید دغدغه بسیاری از پدران و مادران در دورهای که هیچکس نمیتواند تهاجم فرهنگی و حمله به اعتقادات مسلمانان را انکار کند تربیت فرزند قرآنی است. مکتب امام زمان یکی از روشهای تربیت قرآنی است که تجربیات آن بسیار ارزشمندتر از صدها ساعت مطالعه یا صحبت در حوزه تربیت کودک است و نمونه عملی خوب در پرورش افراد قرآنی است.