به گزارش خبرنگار ایکنا، همایش «اخلاق آموزش و پژوهش در فضای مجازی» امروز سهشنبه 26 مهر از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد.
رضا مهدی، عضو هیئت علمی گروه مطالعات آیندهنگر موسسه مطالعات فرهنگ و اجتماعی، در این همایش با موضوع «مسئلهشناسی اخلاق کنشگران دانشگاهی در فضای دیجیتال؛ تجربه دو ساله کووید 19» به سخنرانی پرداخت.
گزیده سخنان وی در ادامه میآید؛
فضای دیجیتال یک ابزار و مکمل برای دنیای واقعی و دنیایی متاخر از فضای واقعی است. در موقعیتها و حوزههایی که کنش و واکنش در میدانِ عمل ضرورت دارد نمیتوان فضای مجازی را جایگزین فضای واقعی در نظر گرفت، بلکه میتوان راهکارهایی را برای بهبودی اخلاق در فضای مجازی تجویز کرد. بنده تجربه زیسته و مدیریتی در موقعیت مجری، راهبر و تنظیمگر در ایام شیوع کرونا در کشور داشتهام و به عنوان راهبر در جریان بسیاری از جزئیات آموزش الکترونیکی در دانشگاههای کشور هستم. لذا نوعی تطبیق کیفی بین شرایط مجازی و آموزش حضوری انجام دادهام. در این راستا به چند مسئله کلیدی که به مدرسان و دانشجویان در زمان شیوع کرونا مربوط میشود اشاره میکنم که بر اساس برخی دادههای میدانی از دانشگاههای سراسر کشور به دست آمده است.
مسئله اول، ترس از خطر جانی ناشی از شیوع ویروس کرونا و تأکید بر آموزش مجازی است که بسیاری از اساتید و دانشجویان از آن استقبال کردهاند. یکی از مشکلات این بود که اساتید و دانشجویان حتی برای حضور در کلاسی که در بیابان برگزار شود یا کارگاهی که فقط چند نفر در آن حضور دارند و امن هم بود، بهانه آورده و سر کلاس حاضر نمیشدند، اما همان افراد در زمانی که ویروس کرونا در اوج بود در خیابانها و بازار و وسایل نقلیه عمومی حضور پیدا میکردند، در حالی که قطعاً اتوبوس و بازار خطر بیشتری از کلاس درس دارد. لذا بنده چنین کاری را با عنوان بیاخلاقی تلقی میکنم، در حالی که اساتید و دانشجویان میتوانستند در کلاسها حضور یابند.
مسئله دوم حضور نیافتن برخی استادان در دفاتر کار برای کارهای تخصصیشان بود. در یک خانواده هم چند نفر حضور دارند. پس چگونه آنجا امن است، اما اتاق اختصاصی استاد که فقط خودش هم در آن حضور دارد برای حضور ناامن است، در حالی که بسیاری از اساتید با این توجیه که برای ما خطرات جانی دارد در دفتر کار خود حضور پیدا نمیکردند. این هم نوعی سوء استفاده از فضای مجازی برای فرار از مسئولیت و حضور نیافتن در محیط کار و دانشگاه بود.
مسئله دیگر عدم انجام منظم و موثر تکالیف در فضای دیجیتال از سوی استاد و دانشجوست، چراکه نه استاد حضور دقیق و منظم در کلاس درس داشت و درسها و تمرینها را به موقع بارگذاری میکرد و نه دانشجویان به موقع تمرینها را انجام میدادند و بارگذاری میکردند و گاه به جای اینکه هفده جلسه را بارگذاری کنند یک کتاب را هفده را بارگذاری میکردند یا یک تمرین را که باید طی چند هفته بارگذاری میکردند یکجا این کار را انجام میدادند و این از بیاخلاقیهایی است که در دوران کرونا اتفاق افتاد که تبعات آموزشی زیادی را در پی دارد.
مسئله چهارم که در سراسر کشور شناسایی شد که رنجآور است؛ ورود به اشتغالات دیگر و عدم تمرکز کامل بر فرایند یادگیری از سوی برخی اساتید و دانشجویان است. برخی از استادان و بسیاری از دانشجویان اشتغالات دیگری غیر از تحصیل داشتند و به بهانه آموزش مجازی به جای اینکه واقعاً در کلاس حضور داشته باشند در همان لحظه به محل کار پدر یا تعمیرگاه یا خیاطی یا رستوران میرفتند و کار میکردند و به شکل مجازی هم در کلاسها حضور مییافتند یا افراد دیگری به جای آنها حضور پیدا میکردند. البته باید به استاد هم حق داد که این موضوع را درک نکند، چراکه نمیتواند همزمان صدای سی یا چهل دانشجو را کنترل کند.
مسئله پنجم کمتوجهی و بیمیلی به تجهیز ابزارهای دیجیتال در فضای مجازی از سوی برخی اساتید و دانشجویان است. وقتی من نخواهم یاد بگیرم هزار بهانه دارم که از یادگیری فرار کنم؛ مثلا میگویم تبلت یا کامپیوتر یا موبایل من خراب است و حتی برخی از اساتید و دانشجویان کار با آن را بلد نبودند و بسیاری از آنها هنوز این را یاد نگرفتهاند. این هم نوعی بیاخلاقی است که از سوی اساتید و دانشجویان رخ میداد، در حالی که موظف بودند چنین مسائلی را یاد بگیرند و این موضوع سبب میشد که دانشی را فرانگیرند.
مسئله ششم عدم حساسیت برخی کنشگران به جلوههایِ بصریِ تعامل در فضای مجازی بود. مثلاً متوجه میشدیم که فرد از خواب بیدار شده و با همان زیر پیراهن پشت سیستم نشسته یا پشت سر وی عکسی نامناسبی قرار دارد یا در حین صحبت دائما کودکی در اطراف وی حرکت میکرد، در حالی که به خاطر حضور در جمع باید برخی موارد را رعایت میکرد و حتی برخی جملات رکیک در حین آموزش الکترونیکی پخش میشد.
برای اخلاقیتر شدن فضای دیجیتال و فرایند یادگیری و یاددهی، همه کنشگران از جمله وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مجلس شورای اسلامی، برنامهریزان، دانشجویان، کارفرمایان که نرمافزار لازم را برای آموزش الکترونیکی فراهم میکنند، ارائهدهندگان خدمات اینترنتی و خانوادهها باید برای حل این مسائل ششگانه همکاری کنند. امیدوارم مباحث این همایش به دایرهالمعارفی برای بهبود کیفیت آموزش مجازی در آینده تبدیل شود. بنابراین، تجربه آموزش مجازی در ایران در زمان شیوع کرونا تجربه موفقی نبود و باید اصلاح شود.
انتهای پیام