اضطراب پایه همه اختلال‌های انسان است + صوت
کد خبر: 4121439
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۵
احمدرضا اخوت:

اضطراب پایه همه اختلال‌های انسان است + صوت

مدیر مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با بیان اینکه اضطراب پایه همه اختلال‌های انسان است و هر گناهی که انسان انجام می‌دهد، حتماً یک پایه اصلی‌اش اضطراب است، گفت: آن سوی اضطراب ذکر است که جلوی اضطراب را می‌گیرد، ذکر یک مرتبه‌ صوتی دارد که ایجاد اطمینان می‌کند.

دوره توحید در مراتب رشدبه گزارش خبرنگار ایکنا، بیست و چهارمین جلسه از سلسله‌جلسات دوره «توحید در مراتب رشد» ویژه مربیان، فعالان فرهنگی، فارغ‌التحصیلان، دانشجویان و دانش‌آموزان پایه دهم به بالای مساجد، بیست و دوم بهمن‌ماه با سخنرانی احمدرضا اخوت، مدیر مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با موضوع شیطان برگزار شد.

اخوت با بیان اینکه در بعضی از سوره‌ها روی بحث شیطان خیلی خوب بحث شده است، گفت: وقتی به پراکندگی سوره‌ها نگاه می‌کنید می‌بینید غیر از جزء 30 که سوره‌هایش خیلی کوتاه است، در جزءهای دیگر بحث شیطان در اغلب سوره‌ها مطرح می‌شود. در هر سوره‌ای هم به بحثی از آن می‌پردازد.

وی ادامه داد: در بعضی از سوره‌ها مثل بقره، اعراف و حجر بحث ابلیس خیلی اهمیت پیدا می‌کند. در هر جا به فلسلفه حیات، عبودیت و منطق عبودیت پرداخته می‌شود، بحث روی ابلیس می‌رود و هر جایی که به سمت اینکه انسان موانعی بر سر راه تعالی دارد، صحبت می‌شود بحث روی شیطان می‌رود. پس بحث شیطان مربوط به تعالی و رشد است و به عنوان یک مانع اصلی در پیشرفت انسان مورد توجه قرار می‌گیرد و از این جهت بحث خیلی مهم می‌شود که همه اختلال‌های انسان یک تشدیدکننده بیرونی دارد که به آن شیطان می‌گویند. آنی که تیر می‌اندازد و انسان را از کار می‌اندازد، اسمش را شیطان می‌گذارند، شبیه اینکه یک تلویزیون جلویتان گذاشته‌اید و شبکه‌های ناجور به وسیله گیرنده‌ای که دارید قابل رؤیت می‌شود ولی تولیدکننده آن فرد دیگری است ولی اثرکننده‌اش شمایید اما فرد دیگری تدبیر می‌کند، شیطان آن برنامه‌ریز بیرونی جهت لطمه‌ زدن به انسان و انسان هم گیرنده می‌شود.

سوره‌ای خاص در بحث ابلیس

مدیر مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با بیان اینکه یکی از سوره‌هایی که به صورت خاص بحث شیطان را مطرح کرده سوره اسرا است و سوره خاصی درباره معراج پیامبر(ص) است، گفت: در این سوره انسان قابلیت پیدا کرده تا بتواند حقایق عالم را مشاهده کند، از همان ابتدای سوره، بحث معراج پیامبر را ذکر می‌کند «سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ؛ منزه است آن [خدايى] كه بنده‏‌اش را شبانگاهى از مسجد الحرام به سوى مسجدالاقصى كه پيرامون آن را بركت داده‏‌ايم سير داد تا از نشانه‏‌هاى خود به او بنمايانيم كه او همان شنواى بيناست»، (اسراء/1) بعد کم کم یکسری اوامر و نواهی و بحث ابلیس مطرح می‌شود.

وی بیان کرد: از آیه 61 تا 65 خیلی تأمل‌برانگیز و خاص است. علتش هم این است که اولش با ابلیس شروع و آخرش هم با شیطان تمام می‌شود. «وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِمَنْ خَلَقْتَ طِينًا ﴿۶۱﴾ قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِی كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۶۲﴾ قَالَ اذْهَبْ فَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَوْفُورًا ﴿۶۳﴾ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۶۴﴾ إِنَّ عِبَادِی لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا ﴿۶۵﴾» ابلیس هرجا هست طعنه می‌زند به خاطر جنس انسان که طین است، وقتی می‌خواهد رهبری انحراف را برعهده بگیرد، اسمش می‌شود ابلیس. این آیات جمع‌بندی کاملی از بحث اغوای شیطان است، همه مطالبی که راجع به ابلیس گفته شده را دربردارد.

اخوت اظهار کرد: این چهار کلمه خیلی مهم هستند، «اسْتَفْزِزْ، أَجْلِبْ، شَارِكْهُمْ و وَعِدْهُمْ»، استفزز به معناى هل دادن به آرامى و به سرعت است‏، و جلب به طورى كه در مجمع ‌ دو‌ گفته سوق دادن به وسيله سائق است و جلبه به معناى صوت است. كلمه «خيل» به طورى كه گفته شده به معناى اسبان است، و از اين ماده كلمه‏‌اى كه به معناى يك اسب باشد نيامده، ولى گاهى مجازاً به اسب سوار هم اطلاق می‌شود. كلمه رجل، به فتح راء و كسر جيم، به معناى راجل «پياده» است، هم چنان كه «حذر و حاذر» و «كمل و كامل» به يك معنا است، و رجل مقابل راكب «سواره» است‌ و ظاهر مقابله رجل با خيل اين است كه مراد از آن پياده‌نظام باشد.

وی افزود: پس معناى آيه شريفه اين می‌‏شود كه با آوازت از ذريه آدم هركس را می‌توانى گمراه و به معصيت وادار كن. البته به حكم آيات سوره حجر كسانى خواهند بود كه ابليس را دوست داشته و پيرويش كنند و گويا «استفزاز با آواز» كنايه از خوار كردن آنان با وسوسه‏‌هاى باطل و خالى از حقيقت است، و اينكه وضع شيطان و پيروانش وضع چوپان و رمه را دارد كه با يك صدا به راه می‌افتند، و با صدايى ديگر می‌ايستند و معلوم است كه اين صداها آوازهايى بی‌معنى است.

اخوت اظهار کرد: شركت جز در ملكيت و اختصاص تصور نمی‌شود، و لازمه‌‏اش اين است تا شريک در استفاده از آن ملك كه غرض از تحصيل آن همان استفاده است سهيم باشد، جزء تعبیرهای خیلی عجیبی است که شیطان می‌تواند در مال‌ها و اولاد شرکت داشته باشد و این خیلی عجیب است؛ چرا كه مال عينى است خارجى و جداى از انسان و همچنين فرزند موجودى است مستقل و جداى از پدر و مادر و اگر غرض از مال و فرزند استفاده از آن‌ها نبود هرگز انسان ماليتى براى مال و اختصاصى براى فرزند قائل نمى‏‌شد. پس شركت كردن شيطان با آدمى در مال و فرزند سهم بردن از منفعت و اختصاص است، مثل اينكه آدمى را وادار كند به تحصيل مال كه خداوند آن را مايه رفع حاجت آدمى قرار داده از راه حرام، زيرا در اين صورت هم آدمى از آن مال منتفع شده به غرض طبيعى خود نائل مى‏‌شود، و هم شيطان به غرض خود رسيده است يا آنكه از راه حلال كسب كند و ليكن در معصيت به كار برند، و در اطاعت خدا صرف نكند، پس هر دو از آن مال منتفع شده‌‏اند با اينكه او از رحمت خدا تهى دست است. يا آنكه از راه حرام فرزندى براى آدمى به دنيا آيد، يا از راه حلال به دنيا آيند و ليكن به تربيت دينى و صالح تربيتش نكند و به آداب خدايى مؤدبش نسازد، در نتيجه سهمى از آن فرزند را براى شيطان قرار داده و سهمى را براى خودش، و همچنين چيزهاى ديگر.

وی با اشاره به آیه «وَ عِدْهُمْ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيْطانُ إِلَّا غُرُوراً» (آیه 64)، گفت: يعنى شيطان به ايشان وعده نمى‏‌دهد مگر وعده دروغين و گول‌زننده به اين معنا كه خطا را در نظرشان صواب و باطل را به صورت حق جلوه مى‏‌دهد، بنابر اين كلمه «غرور» مصدر به معناى اسم فاعل است‏.

شیوه‌های گمراهی انسان

اخوت ضمن بیان شیوه‌های گمراه کردن شیطان بر اساس سوره مبارکه اسراء، آن‌ها را به این ترتیب برشمرد: یک. استفزاز به صوت، تحریک کردن با صدا است. صدا عاملی است که شنیده می‌شود و بر روی گزاره‌ها اثر دارد، دو. جلب به خیل و رجل به معنای یک مدل وادار کردن است. سه. شرکت، صلح کردن است. چهار. وعده به معنای طمع برانگیختن است.

مدیر مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران عنوان کرد: فزّ به کارهایی می‌گویند که در دل فرد برود. خیلی روی قلب کار می‌کند و به نوعی روی ایجاد ترس و تو دل خالی کردن است. تطیّر و اضطراب است وقتی می‌شود استفعال یعنی فرد را در معرض فال بد زدن و نوعی اضطراب قرار دادن است.

نقش اضطراب در گناه

وی ادامه داد: اضطراب پایه همه اختلال‌های انسان است و هر گناهی که انسان انجام می‌دهد، حتماً یک پایه اصلی‌اش اضطراب است. آن سوی اضطراب ذکر است «أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»، (رعد/28) ذکر جلوی این صوت را می‌گیرد که البته ذکر یک مرتبه‌اش صوتی است و ایجاد اطمینان می‌کند، اگر بگوییم مقابله با فزه یا استفزاز چیست؟ ذکر با صوت است و خیلی وقت‌ها از آن غافل هستیم، تقویتش هم انس با ذکر می‌شود.

اخوت گفت: عذاب وجدان تشدید اضطراب قبلی است، بعد که اضطراب تشدید می‌شود تبدیل به عذاب وجدان می‌شود تا انسان دوباره بی‌خیال شده و مجدد گناه می‌کند. اضطراب یعنی تردیدهایی که در قلب وجود دارد و فرد را به چیزهایی که می‌داند کارش اشتباه است، ترغیب می‌کند و در آخر خودش را قانع و متقاعد برای گناه کردن، می‌کند و بعد اثرات گناه روی او می‌آید و دوباره اضطراب روی آن می‌آید و سعی می‌کند اضطرابش را سرکوب کند اینجا می‌شود تا انسان به موسیقی و مثلاً به مواد مخدر میل پیدا می‌کند. غفلت ممکن است اضطراب را ظاهراً خاموش کند، اما یک جایی خودش را نشان می‌دهد.

یادآور می‌شود، این جلسات شنبه‌های هر هفته ساعت ۲۰ برگزار می‌شود و علاقه‌مندان به منظور بهره‌مندی از آن‌ می‌توانند از لینک https://www.skyroom.online/ch/elmshahr/rahbarenojavan استفاده کنند یا به صورت حضوری به مسجد امام حسین(ع) واقع در تهران، طرشت، بالاتر از میدان مرحوم حسن حسینی، خیابان شهید حبیب‌الله مراجعه کنند.

کد
انتهای پیام
captcha