حسن حیدری، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در گفتوگو با ایکنا، درباره شرایط به وجود آمده برای بازار ارز و تأثیر آن بر رفتارهای اقتصادی مردم گفت: برخی میگویند این هیجانات در بازار ارز کاذب است، درصورتیکه واژهای به نام هیجان کاذب در بازار ارز و سکه و طلا وجود ندارد و همه اینها واقعی است. در سالهای گذشته همیشه با شوک ارزی مواجه بودهایم و مردم به خوبی چنین شوکهایی را درک کردهاند و لذا ترجیحشان این بوده سرمایههایشان را در بازار ارز، طلا یا سکه سرمایهگذاری کنند، پس نمیتوان برروی این رفتارها عنوان کاذب را گذاشت.
وی ادامه داد: مردم برای اینکه سرمایههایشان را از نوسانات و شوکهای اقتصادی در امان نگاه دارند در واقع دست به چنین کاری میزنند و این یک رفتار طبیعی است و هرکه در شرایط بیثبات اقتصادی چنین رفتاری از خود بروز داده موفق بوده، ولی آنهایی که داراییهایشان را به طلا و ارز تبدیل نکردهاند متضرر شدهاند.
این کارشناس اقتصادی با تأکید بر این موضوع که انتظارات تورمی در ایران به شدت تشدید شده و مردم هرروز انتظار گران شدن کالا، خدمات و اقلام را دارند، گفت: اتفاقاً مردم درست فکر میکنند و هیچگاه تصمیم غلط اقتصادی نگرفتهاند، ولی متأسفانه باور مسئولان برخلاف باور مردم است.
حیدری بیان کرد: تا زمانی که شوکهای اقتصادی متوقف یا حداقل کنترلشده نباشند مطمئن باشید مردم هرگز پول و سرمایههایشان به حوزه تولید و ارائه کالا و خدمات وارد نمیکنند و حتی بورس مانند قبل رنگ پولهای کلان را نخواهد دید.
وی درباره راهکارهای مؤثر در مقابله با شوکهای اقتصادی گفت: یکی از این راهکارها ریشه در روابط خارجی دارد. باید پذیرفت اقتصاد ایران به شدت از اتفاقات سیاست خارجی تأثیرپذیر است، ولی برخی نمیخواهند این را بپذیرند. خواسته یا ناخواسته سیاست خارجی ما متلاطم است و وقتی تحت تحریم قرار داریم و حتی تشدید هم میشود و هیچ حرکتی برای اصلاح آن صورت نمیپذیرد قطعاً باید هم تجارت و نقل و انتقال پول سختتر شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس یکی دیگر از راهکارها را هدایت نقدینگی و سرمایه به سمت بورس عنوان کرد و در این باره متذکر شد: همه ما قبول داریم بورس محل خوبی برای تأمین مالی و هدایت نقدینگی به سمت تولید و بازارهای مولد اقتصادی است، ولی متأسفانه برخی رفتارهای عمدی یا غیرعمدی سبب شده تا بورس در ایران به طور واقعی و شفاف به کار خود ادامه ندهد.
حیدری اضافه کرد: به عنوان مثال اخیراً در اخبار خواندیم رئیس ایران خودرو عزل شد یا تغییر کرد. مگر ایران خودرو شرکت بورس نیست؟ اگر این شرکت در بورس حضور دارد سهامدارانش باید بتوانند در روند مدیریتی آن تأثیرگذار باشند. درست است دولت بزرگترین سهامدار ایران خودروست، ولی مردم هم که سهامدارش هستند. همچنین آیا دولت به اندازه سهامش در امور شرکتها دخالت میکند؟ ایران خودرو تنها مثالی از مثالهای بسیار زیاد است که وجود دارد. مثلاً این رفتار در روند تصمیمگیری بانکهای حاضر در بورس هم مشاهده میشود، طوری که شاهد دخالت به حد و حساب دولت هستیم و مردم به عنوان سهامدار، حقی در تصمیمگیریهای بانکی ندارند.
وی گفت: وقتی مردم نقشی در بورس نداشته باشند و نتوانند برای آینده شرکتی که سهامش را در اختیار دارند اظهار نظر کنند، آیا توقع دارید سرمایهها به بورس بازگردد؟ مردم میگویند وقتی پول و سرمایه من ارزش ندارد و نظر من به عنوان سهامدار شنیده نمیشود چرا باید سهام خریداری کنم؟ پس طبیعی است در این شرایط مردم ارز، سکه و طلا خریداری کنند یا اینکه پول را وارد بازارهای مالی بینالمللی کنند. میدانید مشکل کجاست؟ مشکل در نبود اعتماد است و اینکه مردم هنوز به دولت و بورس اعتماد ندارند و وقتی اعتمادی وجود نداشته باشد مردم کار خود را میکنند و دولت هم کار خود را و کاملاً یک رویه متضاد از هم را شاهد خواهیم بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس راهکار سوم را کنار گذاشتن قیمتگذاری دستوری عنوان کرد و در این رابطه گفت: قیمتگذاری دستوری به نوعی انکار تورم در ایران است و سرکوب واقعیتها و خواستههای سهامداران.
حیدری در بخش دیگری از این گفتوگو به نبود شفافیت و عدالت در بورس ایران اشاره کرد و گفت: در بورسهای حرفهای جهان همه چیز شفاف و عادلانه صورت میپذیرد، ولی در ایران آمدهاند ابزاری به نام محدودیت دامنه نوسان و حجم مبنا را قرار دادهاند که هم جذابیت بورس را کاسته و هم اینکه مانع اصلاح سریع شاخص قیمتها شده است. به عنوان مثال در این دو سالی که بورس ریزش داشته شاهد چندین برابر شدن قیمتها بودیم، ولی بورس همچنان درجا میزند، چرا؟ چون آفتی به نام محدودیت دامنه نوسان و حجم مبنا وجود دارد! درصورتی که اگر این دو آفت در بورس ایران وجود نداشت امروز قیمت سهام متناسب با تورم افزایش مییافت و مردم دیگر سمت طلا و دلار نمیرفتند، چون میدانستند بورس شیوه مطلوب سرمایهگذاری برای حفظ ارزش پول است.
کارشناس اقتصادی با بیان اینکه بورس ایران را کاملاً سیاسی کردهاند و یک وزیر وقتی روی کار میآید افتخارش این است اجازه نداده شاخص از یک عددی پایینتر بیاید، تأکید کرد: باید اجازه دهند بورس راه طبیعی خود را طی و به فلسفه وجودی خود که شفافیت و کمک به تولید است عمل کند. نبود آزادی عمل در اقتصاد ایران به بورس هم سرایت کرده، درصورتیکه اگر آزادی عمل وجود داشت امروز بورس بهترین شیوه سرمایهگذاری و خروج پول از بازارهای غیرمولد بود و اینکه رفتارهای هیجانی را کنترل میکرد.
حیدری با بیان اینکه اعتبار سیاستگذار میان مردم کاهش پیدا کرده و این کاهش اعتبار مباحث مرتبط با انصاف و اخلاق را در جامعه تحت تأثیر قرار داده است، گفت: یعنی سیاستگذار هرچه میگوید مردم آن را باور نکرده و عکس گفتار سیاستگذار عمل میکنند. در طول زمان مردم به این نتیجه رسیدهاند که نباید به سخن سیاستگذار اعتنایی کرد و باید اقدامات واقعی را در نظر گرفت.
وی بیان کرد: اگر میخواهیم اعتبار سیاستگذار افزایش پیدا کند باید یک سری اقدامات مهم در دستورکار قرار گیرد. ابتدا باید بانک مرکزی به معنای واقعی کلمه مستقل شود. دوم باید بودجه دولت قاعدهمند شود و تعارفات و چانهزنی موقع بررسی بودجه لحاظ نشود و سوم باید رشد پایه پولی طبق اصول و منطق باشد.