به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین امین شمشیری، استاد حوزه علمیه در ادامه جلسات تفسیر آیات عرفانی قرآن که از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) فارس برگزار شد، به بررسی برخی آیات پرداخت که شرح آن را در ادامه میخوانید:
اولین آیه که به آن میپردازیم آیه 46 سوره مبارکه سبأ است. قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ؛ بگو شما را به یک چیز پند میدهم؛ شما دو نفر دو نفر و یک نفر یک نفر برای خداوند قیام کنید. در این آیه سخن از قیام برای خداوند است و فرموده است، شما را به یک چیز اندرز میدهم که برای خدا قیام کنید و این قیام میتواند اجتماعی یا سیاسی و ... باشد.
یک معنای واژه قیام در قرآن، قیام برای تهجد و شبزندهداری است. أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِی الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ. کسی که شب و روز به کفر و عصیان و گناه مشغول است، بهتر است یا کسانی که قائم در لیل و روز و در حالت سجده هستند و ساعاتی از شب را به طاعت خدا مشغولند.
یا آیه «وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا؛ کسانی که برای پروردگارشان قیام کرده و شب را به صبح میرساند. قیام با تهجد فرق دارد؛ اگر فرد، کلا شب را برای عبادت بیدار بماند قیام است ولی تهجد عبادت پراکنده در طول شب است و البته اگر کسی بدون علت شبها را بیدار بماند و مثلاً وقت خود را صرف فضای مجازی و با گوشی سپری میکند، شرعا اشکال دارد و مرتکب حرام شدهاند بماند که چقدر آسیبهای مختلفی هم دارد.
قیام در برابر غفلتها و برخاستن از خواب غفلت، هدف و مراد این آیه شریفه است و اگر ماه مبارک از خواب غفلت بیدار نشویم چه زمان دیگری بیدار خواهیم شد. آیه فرموده است ان تقوموا لله؛ اگر در دنیا قیام نکنیم در آخرت به زور مجبور به قیام خواهیم شد، زیرا آن سرا، سرای قیامت است و یوم القیامه یعنی روزی که همه از قبر برمیخیزند؛ راغب اصفهانی آن را قیام ناگهانی میداند. قیامت 70 مرتبه در قرآن آمده و در همه موارد هم همراه با یوم است و اگر بیدار نشویم ما را به زور بیدار خواهند کرد.
عرفان مراحلی دارد و اولین آن یقظه یا بیداری است؛ خواجه عبدالله انصاری، یقظه را از این آیه شریفه ان تقوموا لله الگو گرفته است. از منظر عرفا، بیشتر مردم در خواب غفلت قرار دارند؛ الناس نیام فاذا ماتوا انتبهوا. یعنی وقتی مردند بیدار میشوند.
اولین پرسش این است که چه چیزی مانع بیداری و یقظه است و جواب ما غفلت است؛ چه چیزی سبب غفلت میشود؟ حب مال و حب نفس و دنیا و این حب نفس نمیگذارد حواس ما جمع شود ولی برخی فکر میکنند با یوگا و ... میتوانند. دعوتکنندگان به غفلت کدامند؟ درونیها هوای نفس و امیال و شهوات و بیرونیها، شیطان انسی و جنی.
راهکار بیداری چیست؟ گاهی فردی دچار فروپاشی در زندگی شده و تحقیر میشود، همسر یا پدرش از دنیا میرود و متوجه میشود که هیچ کسی جز خدا نمیتواند به فریاد او برسد و به او تکیه کند، یعنی یکی از این راهکارها، جبری است. فردی ممکن است لباس شیک و گران قیمت بپوشد و وقتی میبیند برخی دیگر لباس برای پوشش ندارند و همین مسئله سبب تغییر و تحول در این فرد میشود با زلزله و سیل و ... عامل این موضوع است. این خیلی ارزش ندارد ولی باز هم خوب است.
ولی گاهی خود فرد با اراده خودش دنبال اصلاح و بیداری خودش میرود و از دنیا خسته شده و حب دنیا و نفس را کنار میزند.
خواجه عبدالله، سه طریق را برای بیداری از خواب غفلت ذکر کرده است؛ اول نعمتشناسی؛ یعنی انسان با نور عقلش نعمات را میبیند و متذکر آن میشود، مثلا وقتی یک فردی را روی ویلچر دید متوجه نعمت سلامتی میشود. دوم گناهشناسی زیرا گناه رزق مادی و معنوی انسان را تنگ میکند، البته درست است زیاد نیست ولی میرسد. برخی هم وقتشناس هستند یعنی میبینند که ماه روزه و شعبان و ... یک ملکوتی دارد که از سایر ماهها متفاوت است. راهکار امام هم تمرکز بر روی مسافر بودن است زیرا مسافر بودن باعث تنبه و بیداری است. از دید امام، انسان تا درک نکند که مسافر است و باید به سوی مقصد حرکت کند عزم و اراده برای سفر پیدا نخواهد کرد. او میداند بهشت و دوزخی وجود دارد ولی باز غیبت و تهمت و گناه را ترک نمیکند، چنین انسانی وقتشناس نیست و تنبه پیدا نکرده است؛ علامه طباطبایی هم رویکردی شبیه امام(ره) دارند.
انسانها چند دسته هستند؛ برخی غافل واقعی هستند و دنبال دنیاگرایی افراطی و شهواتاند و دشمنان هم با ابزار رسانهای خود میخواهند، جوانان را غافل واقعی کنند، لذا برخی رو به بیحجابی میآورند و برخی به گناهان دیگر و به این دلیل به تدریج قوای نفسانی و میل شهوانی این افراد به تدریج گرفتار غفلت بیشتر میشود.
غافلان حقیقی مصداق این آیه هستند؛ يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ. اینها فقط زندگی ظاهری دنیا را میدانند و از آخرت غافل هستند و فکر میکنند هستی فقط همین عالم ماده است در صورتی که این عالم ماده بخش کوچکی از جهان است؛ اینها قیمت موبایل و مسکن و بازیهای کامپیوتری را خوب بلد هستند ولی از آخرت غافلاند؛ وقتی بگوییم حجاب و اخلاص یعنی چه خبر ندارند.
برخی درجات کمتری از غفلت دارند یعنی باور دارند دین و خدا وجود دارد و عنادی هم ندارند، ولی تنبلی میکنند؛ برخی هم اقدام به حرکت کردهاند ولی به زمین خوردهاند لذا گاهی در غفلت و گاهی در بیداری هستند و بیشتر هم در غفلت و مشغول سرزنش خود هستند. عدهای از غفلت بیدار شده و اهل تهجد هستند و به باطن و ملکوت اعمال توجه دارند.
دسته دیگر هم از غفلت خارج هستند و با سرعت در حال حرکتند؛ حاج قاسم سلیمانی مصداق چنین گروهی بود که میز و صندلی و پست و مقام و ثروت او را غافل نکرد.
دسته اول باید موعظهگر داشته باشند تا بیدار شوند لذا نقش مبلغان در اینجا خیلی مهم است؛ جوانی که کشف حجاب کرده است غافل است و ما باید او را از غفلت بیرون بیاوریم؛ مشکل این جوانان این است که متوجه عالم غیب نیستند.
دو دسته دیگر باید توحید خود را تقویت و گروه دیگر هم مجاهده خودشان را بیشتر کنند.
در تعابیر دینی به کسی که غافل است مست گویند یعنی میل به دنیا و مال و جوانی و ... عقل او را پوشانده است و جوانی چند ساعت مقابل آینه ایستادن و ... میپردازد. دخترانی که آرایشهای سنگین دارند و کشف حجاب میکند قصد دارند خودشان را نشان دهند تا کمبودهای روحی آنان جبران شود.
ممکن است کسی مسئول در کشور باشد و به جای اینکه برای مردم کاری بکند به صندلی چسبیده است و با رقیبش درگیر است. این آدم ظاهرگراست و خیال میکند به صندلی رسیده است یعنی به جای رسیده است ولی غافل از اینکه در قیامت پوست او را خواهند کند. چنین کسی چندین دهه در خواب غفلت بوده است و وقتی مرد هم در غفلت خواهد مرد و برزخ او هم غفلت شدید دارد و با زور او را بیدار میکند. دنیا آرامگاه نیست برعکس آن چیزی که روی مقابر مینویسند، قبر نسبت به دنیا ارامگاه است ولی نسبت به آخرت، آرامگاه نیست بلکه بهشت و دارالقرار آرامگاه حقیقی است.
رفع این غفلت هم با برگزاری دوره چند روزه چگونه نماز صبحم قضا نشود و دوره ترک فلان گناه و ... میسر نیست بلکه باید عجز وجود داشته باشد.
در مناجات شعبانیه میخوانیم: «اِلهي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَانْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ اِلا فِي وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ وَكَما اَرَدْتَ أَنْ أَكُوْنَ كُنْتُ فَشَكَرْتُكَ بِاِدْخَالِي فِي كَرَمِكَ وَلِتَطْهِْيرِ قَلْبَي مِنْ أَوْسَاخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ؛ خداوندا، من قدرت نداشتم كه از معصيت و نافرمانی تو فاصله بگيرم جز در هنگامی كه مرا متوجه محبت خود نمودی و بيدار ساختی، و آن گونه شدم كه ميل تو بود. پس تو را سپاس میگويم كه مرا در دايره كرمت وارد ساختی و قلبم را از چركهای غفلت پاك نمودی.»
خدايا عمری را به غفلت و بیخبری و مستی جوانی گذراندم، آن وقتی كه در لجنزار معصيت فرورفته بودم، و هوسهای نفسانی و وساوس شيطانی بر من مسلط شده بودند، در چنين حالتی نمیتوانستم خودم را نجات دهم و از حالت معصيت به اطاعت و عبادت برگردم، مگر آن وقتی كه تو مرا از خواب غفلت بيدار نمودی و هشدار دادی و ...
انتهای پیام