شنیدن مشتاقانه آیات و برخورداری از رحمت خاص خداوند
کد خبر: 4145952
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۲۷
همگام با تلاوت تأثیرگذار قرآن/ 4

شنیدن مشتاقانه آیات و برخورداری از رحمت خاص خداوند

گوش دادن همراه با تمایل درونی به سخن، می‌تواند نشانه نوعی شیفتگی نسبت به گوینده سخن نیز باشد و در تلاوت حق نیز این مهم خود را می‌نمایاند؛ شرط برخورداری از رحمت خاص خداوند توجه به قرآن و شنیدن مشتاقانه آیات است که در تلاوت حق به این رحمت خاص خداوند می‌رسیم.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی‌اکبر حسینی، عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآنحجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی‌اکبر حسینی، عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در یادداشتی که در اختیار ایکنا از قم قرار داده است، نوشت: در شماره قبلی بیان کردیم که نکته درخور توجه درباره «تلاوت حق» آن است که همراه با قرائت و تلاوت، زمینه فهم قرآن و پایبندی به دستورات آن را نیز فراهم آوریم و آثار قرآن را در گستره زندگی خود احساس کنیم و به اصطلاح رایج در «رایانه»، قرآن را در وجود خود نصب و فعال کنیم و از پیش‌نیازهای انس با قرآن و تلاوت حق، آن است که آدمی وجود جهان غیب را باور داشته باشد و در پی یافتن پاسخی خردپذیر به چهار پرسش اساسی درباره انسان، خدا، قیامت و جهان باشد. 

در این شماره به این می‌پردازیم که بالاترین لطف خداوند به بندگان خود، زمانی است که قرآن را تنها کتاب هدایت و سعادت خویش بدانند؛ خواندن قرآن را دوست داشته باشند و این کتاب الهی را انیس خود بداند. امام سجاد(ع) احساس خود نسبت به قرآن را این‌گونه بیان می‌کند: «اگر همه انسان‌ها و همه موجودات روی کره خاکی زمین نابود شوند و هیچ‌کس در جهان نباشد، در حالی‌ که قرآن با من است، وحشت و هراسی نخواهم داشت.»، این روایت از زبان زینت عبادت‌کنندگان (زین‌العابدین)، آقا و سرور سجده‌‏کنندگان است. آن حضرت در پناه قرآن و در خلوت حضور خدا چنان غرق آرامش است که هرگز احساس تنهایی نمی‌کند و هیچ چیزی موجب اضطراب وحشت ایشان نمی‌شود.


بیشتر بخوانید:


تجلی عام و خاص خدا در آیات قرآن

براساس آموزه‎های قرآنی و تعالیم معصومان، رحمت و حکمت خداوند در عالم، به دوگونه عام و خاص جلوه‌گر شده است و خداوند با دو چهره عام و خاص خود را به ما نشان می‌دهد. 

تجلی عام خداوند شامل همه پدیده‎هایی است که جهان هستی را فراگرفته و به تعبیر قرآن، اگر همه درختان قلم شوند و همه اقیانوس‎ها مرکب، هرگز نمی‌توانند این جلوه‎های عام الهی را ‌شمارش کنند «وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ» (لقمان/ 27). ناتوانی بشر از شمارش نعمت‎های الهی بارها در قرآن تکرار شده است «وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا» (ابراهیم/ 34).

در برخی آیات قرآن از این جلوه عام، به نعمت خدا «نِعْمَتَ اللَّهِ» تعبیر شده است و در شماری دیگر از آموزه‌های قرآنی از جلوه عام به کلمه‎های خدا «كَلِماتُ اللَّهِ» تعبیر می‌شود و نیز در برخی آیات جلوه‎های عام خدا آیه «لَآياتٍ» نامیده شده‌اند «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ» (آل عمران/190). مضمون این آیه در سوره بقره در آیه 164 نیز تکرار شده است.  هریک از واژگان «نعمت»، «کلمه» و «آیه» در معنایی مشترک، جلوه‌‎گری عام خداوند را نشان می‎دهند؛ اما تفاوت‎هایی نیز در میان این واژه‎ها وجود دارد. به‌کارگیری واژه «نعمت» از این‌رو است که احساس سپاسگزاری را در ما برانگیزد و ما را به شکرگزاری ترغیب کند. با واژه «کلمه»، جهان هستی به کتابی تشیبه شده است که بُعد تربیتی و هدایتی پدیده‎های جهان را یادآور می‎شود. از این‌رو برخی اندیشمندان مسلمان، جهان هستی را کتاب تکوین و وحی قرآنی را جهان تشریع نامیده‌‌اند. واژه آیه به‌معنای نشانه است؛ این کاربست قرآنی به ما می‌آموزد که همه پدیده‌های عالم به‌مثابه نشانه‎ها و تصویرهایی هستند که ما را به سوی آفریننده این تصویرها، هدایت و دلالت می‎کند. 

برگ درختان سبز در نظر هوشیار     هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

براساس مضامین آیات قرآن(انفال/ 24 و حشر/21)  و نیز روایات معصومان قرآن، تجلی‌گاه خاص خداوند است. امام صادق(ع) در روایتی می‌فرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّى اَللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلاَمِهِ وَ لَكِنْ لاَ يُبْصِرُونَ، بدون تردید، خداوند در كلام خود تجلی يافته؛ اما انسان‌ها‎ این حقیقت را به خوبی درک نمی‌كنند.»  

آیات قرآن حیات انسانی را در گروی پذیرش وحی الهی و تسلیم شدن در برابر دستورات فرستادگان خدا می‌داند «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌‏ايد، خدا و فرستاده او را اجابت نماييد هنگامى كه شما را به سوى حقایق و معارفی می‌خواند كه به شما زندگى می‌بخشد» (انفال/ 24). 

مخاطب این آیه مؤمنان هستند؛ یعنی انسان‌هایی که به خدا و پیامبرش ایمان آورده و گوش جان به دستورات الهی سپرده‌اند و با اشتیاق به آیات قرآن گوش فرامی‌دهند «وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ: و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهيد و خاموش باشيد» (اعراف/ 204). در پایان آیه آمده است «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ؛ امید است كه در رحمت بیکران خدا غرقِ شوید»، تا این حقیقت را بازگوید که شرط برخورداری از رحمت خاص خداوند توجه به قرآن و شنیدن مشتاقانه آیات است که در تلاوت حق به این رحمت خاص خداوند می‌رسیم. در تعالیم معصومان نیز این نکته بیان و بر آن تأکید شده است که اولین گام پذیرش یک دستور و شرط عمل به آن، شنیدن و گوش سپردن به آن دستور، همراه با میل و رغبت است.

امام باقر(ع) در این باره می‌فرماید: «مَن أصغى إلى ناطِقٍ فقَد عَبَدَهُ، فإن كانَ النّاطِقُ يُؤَدّي عَنِ اللّه ِعَزَّوجلَّ فقَد عَبَدَ اللّه و إن كانَ النّاطِقُ يُؤَدّي عنِ الشَّيطانِ فقَد عَبَدَ الشَّيطانَ: هركه به گوينده‌اى گوش سپارد، او را بندگى كرده است؛ اگر آن گوينده از خداوند عزوجل بگويد شنونده خدا را عبادت كرده و اگر از طرف شيطان بگويد شيطان را عبادت كرده باشد.» واژه «اصغاء» به معنای شنیدن و گوش دادن است؛ اما در معنای این واژه تمایل و شوق نیز نهفته است؛ یعنی گوش دادن همراه با تمایل درونی به سخن که می‌تواند نشانه نوعی شیفتگی نسبت به گوینده سخن نیز باشد و در تلاوت حق نیز این مهم خود را می‌نمایاند.

آیات و روایاتی که بر اهمیت جایگاه هدایتی و تربیتی قرآن (جلوه خاص خداوند)، تصریح و تأکید شده، با تنوع بیانی فراوانی همراه است. در برخی آیات و روایات بر اهمیت و ضروت هدایت آسمانی تأکید شده است و قرآن با عنوان کتاب هدایت و سعادت معرفی می‎کند مانند آیه «ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ» (بقره/ 2) و آیه «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ‏» (بقره/ 185).

 هدایت‌جویی از کتابی جز قرآن گمراهی است

در شماری از آموزه‎های قرآنی و روایی، با زبانی سلبی و با صراحت، مخاطبان از دل بستن به هدایت غیرقرآنی منع می‌شوند و هدایت‌جویی از کتابی جز قرآن را گمراهی می‌دانند؛ چنان‎که در سخنی از امام رضا(ع) می‌خوانیم: «كَلَامُ اللَّهِ، لَا تَتَجَاوَزُوهُ وَ لَا تَطْلُبُوا الْهُدَي فِي غَيرِهِ فَتَضِلُّوا؛ قرآن كلام خداست. از آن نگذريد (قدم فراتر ننهيد) و از غير قرآن راه مجوييد كه گمراه خواهيد شد.»

در برخی آیات و روایات انحصاری بودن قرآن مدار توجه و تأکید قرار گرفته است «تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ؛ اينها آيات خداست كه بر تو به راستى و درستى می‌خوانيم، پس به كدام سخن پس از سخن‏ خداى و آيات او ايمان می‌آورند؟ (جاثیه/ 6). این پرسش توبیخی خداوند «فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ» (مرسلات/50) تکرار شده است. 

دعوت مؤمنان به وحی (جلوه خاص خدا) و دعوت به بندگی خدا و تسلیم شدن در برابر فرامین الهی و ایمان به غیب، رسالت مشترک همه فرستادگان الهی است «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ: و پيش از تو هيچ رسولى را نفرستاديم جز آنكه به او وحى ‏كرديم كه معبودى جز من نيست پس تنها مرا پرستش كنيد.» (انبیاء: 25). 

براساس روایات معصومین، 124 هزار پیامبر از سوی خداوند مبعوث شده‌اند تا انسان را به بندگی فراخوانند. پس از پیامبران هدف جانشینان انبیا نیز دعوت به خدا و بندگی خدا براساس هدایت الهی (جلوه خاص) است. این حقیقت در قرآن با بیان‎های متنوع، بارها و بارها تکرار شده است، تا اهمیت و ضروت انس و ارتباط با هدایت آسمانی و نقش قرآن در  سعادت و رستگاری را یادآور شود.

در برخی آیات بر این نکته تصریح و تأکید شده است که فرستادگان الهی، پیوسته و پی در پی برای هدایت انسان‎ها مبعوث شدند. سنت هدایت وحیانی، از الطاف ویژه و جلوه‌ خاص خداوند نسبت به انسان است. به همین دلیل است که در تعالیم اسلامی آمده که زمین هیچگاه از حجت و هدایت الهی خالی نیست. «ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَى؛ سپس رسولان خود را پی در پی، يكى پس از ديگرى فرستاديم»‏ (مؤمنون/ 44)؛ تا انسان‌ها هیچ عذری و بهانه‎ای برای گمراهی خود نداشته باشند.

براساس منطق هدایتی قرآن، بعثت فرستادگان الهی و نزول وحی، از پیش‌نیازهای اساسی هدایت انسان است «رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا: پيامبرانى كه بشارت‌‏دهنده و بيم‌‏دهنده بودند، تا بعد از اين پيامبران، حجتى براى مردم بر خدا باقى نماند، (و بر همه اتمام حجت شود) و خداوند، توانا و حكيم است‏» (نساء/ 165).

مضمون آیه پیشین بار دیگر در آیه 134 سوره طه «وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْنَاهُمْ بِعَذَابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقَالُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزَى؛ اگر ما آنان را پيش از آنكه قرآن نازل شود با عذابى هلاک می‌کرديم، (در قيامت) می‌گفتند: «پروردگارا، چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم، پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم» »‏ (طه/ 134) و نیز در آیه 47 سوره عنکبوت تکرار شده است «وَلَوْلَا أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَا أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛ هر‌گاه پيش از فرستادن پيامبرى مجازات و مصيبتى بر اثر اعمالشان به آنان می‌‏رسيد، می‌گفتند: «پروردگارا، چرا رسولى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم و از مؤمنان باشيم.» 

با توجه به مضمون سه آیه به وضوح می‎توان دریافت، به‌رغم موهبت عقل و فطرت در وجود انسان، تنها عامل هدایت و رهایی انسان از عذاب، نزول هدایت وحیانی است. از آن‌رو که خداوند در سه آیه یاد شده (نساء/ 165، طه/134 و عنکبوت/47) با صراحت بیان می‌دارد که پس از نزول هدایت الهی و بعثت برگزیدگان خدا برای هدایت انسان، حجت الهی کامل خواهد شد و پس از آن، بهانه‌ای برای گمراهان و گناهکاران باقی نخواهد ماند؛ گویی عذر و بهانه آنان تا پیش از نزول قرآن، پذیرفته شده است. 

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «لَوْلا الْحُجَّهُ لَسَاخَتِ الارْضُ بِاَهْلِهَا وَ بِیُمْنِهِ رُزِقَ الْوَری وَ بِوُجوُدِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء؛ اگر حجت خدا لحظه‌ای در زمین نباشد، مسلماً زمین، ساکنانش را در کام خود فرو می‌برد؛ رزق و روزی همه  موجودات جهان و ثبات و قوام زمین و زمان به یُمن وجود حجت الهی است.»

برگزیدگان خدا و حجت‎های الهی روح جهان‌اند. بدون روح، جسم فرو می‌ریزد‎ و متلاشی می‌شود. از این روایات و روایات مانند آن، تفاسیر گوناگون ارائه شده است؛ اما هرگز نمی‌توان در این معنا تردید کرد که مقصود از حجت، پیامبران و جانشینان آنان هستند و روایات درصدد بیان ضرورت وجود و حضور معصوم(ع)، در همه زمان‌هاست. گویی آفرینش جهان و انسان با وجود حجت الهی معنادار خواهد شد و بدون حضور حجت، توجیهی برای آفرینش عالم و قوام جهان و زمین باقی نمی‌ماند. اساسی‎ترین نقش حجت الهی راهنمایی و دلالت انسان به بندگی است؛ و قرآن بندگی را هدف آفرینش انسان معرفی می‎کند «وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ و جنّ و انس را جز براى آنكه مرا بندگى كنند نيافريده‌‏ام» (ذاریات/ 56).

با توجه به مبانی اندیشه‎ای تشیع، برگرفته از مضامین قرآنی و احادیث، در عصر غیبت، ولی فقیه و مجتهد جامع الشرایط جایگاه امام معصوم قرار می‌گیرد و سکان راهبری سیاسی و اجتماعی به او واگذار می‎شود؛ در بیانی نغز از امام خمینی(ره) می‌خوانیم: «ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آن موجب تصدیق می‌شود و چندان به برهان احتیاج ندارد. به این معنی که هرکس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالاً دریافته باشد چون به ولایت فقیه برسد و آن را تصور نماید بی‌درنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.»

مژگان فرهنگیان

انتهای پیام
captcha