حجتالاسلام والمسلمین سیدحمید میرخندان، مدرس دانشگاه دین و رسانه قم و دانشگاه معارف است. وی دارای دکتری فرهنگ و ارتباطات بوده و در عرصه حوزه نیز خارج فقه اصول را پشت سرگذاشته است.
«روش نقد فیلم» و «مطالعات دینی فیلم» از جمله کتابهای این مدرس دانشگاه و حوزه است که با وی در ایکنا گفتوگویی پیرامون هنر اسلامی انجام دادهایم.
ایکنا – پیرامون هنر اسلامی تعاریف متعدد است زیرا هر پژوهشگری برداشت خود را از این موضوع دارد. عدهای دیدگاهشان متکی بر اندیشههای مستشرقین است و بخشی دیگر تعاریف جدیدی از این موضوع دارند. تعریف خود را از این عنوان بیان کنید؟
هنر اسلامی، اسلامی هنری است که بر مبانی اسلامی هنر تکیه دارد. وقتی میگوییم هنر اسلامی در واقع به این موضوع تکیه داریم که هنر از یک سری مبانی اسلامی که در فلسفه هنر مطرح است، بهره برده باشد. مبانی اسلامی را به تعبیر دیگر میتوان در فلسفه اسلامی هنر جستجو کرد. برای مثال وقتی میگوییم یک تابلو یا فیلمی زیباست این زیبایی را چگونه تعریف میکنیم؟
در فلسفه هنر اسلامی این زیبایی چگونه تعریف میشود. ممکن است از دیدگاهی اثری زیبا باشد اما از نظرگاه زیبایی شناسی اسلامی نتوان به آن عنوان زیبا را اطلاق کرد. این مبنا در تعریف هنر اسلامی به طور فشرده و موجز در کتاب «ادبیات، هنر: نقد» استاد علی صفایی حائری مطرح شده است. در این کتاب هنر اسلامی را مبتنی بر مبانی اسلامی هنر میداند. هنری اسلامی هنری است که در آن مبانی اسلامی هنر لحاظ شده باشد.
ایکنا - با توجه به معیارتان از هنر اسلامی اگر بخواهیم این توضیحات را در عرصه سینما که شما در آن تخصص دارید به صورت کاربردی مشاهده کنیم چگونه به آن دست مییابیم؟
به عنوان نمونه یکی از مباحث فلسفه هنر بحث فرم و محتواست. برخی متفکران که البته برخاسته از دیدگاه غربی درباره سینما و دین است فیلم دینی را اثری درباره موضوعاتی نظیر شخصیتهای مذهبی (مانند پیامبران) یا موضوعاتی نظیر فرشتهها و شیطان و مانند اینها میدانند. در حالی که بر اساس مبانی اسلامی هنر، محتوای اسلامی محدود به این قبیل موضوعات نیست و دایره محتوای دینی بنابر دیدگاه صحیح دین حداکثری بسیار فراتر است یعنی مثلا در فیلمی که به رابطه پدر و مادر با فرزندان هم میتوان با نگاه دینی به این روابط پرداخت و در فیلم معیارهای دینی را مشاهده کرد.
بیشتر بخوانید:
ایکنا – بحث را به صورت جزئیتر در حوزه سینما پی میگیرم. درباره ساختار و فرمی که فیلم دینی میتواند داشته باشد، توضیح دادید اما به این موضوع هم اشاره کنید فردی که میخواهد موضوعی دینی را مدنظر قرار دهد لازم است خود نیز به آن موضوع اعتقاد قلبی داشته باشد؟
این هم یکی از مباحث فلسفه هنر است و آن حضور تجربه و فلسفه فیلمساز در هنر و از جمله فیلم است. یک دیدگاه این است که هنرمندی که در حوزه کاریش از تخصص کافی بهره برده باشد قادر است یک مفهوم دینی را به درستی تصویر کند حتی اگر به موضوع مورد نظر باور هم نداشته باشد. این از دیدگاه فلسفه هنر اسلامی صحیح نیست. چون در فلسفه هنر اسلامی، مولف به اندازه معنا دارای اهمیت است. پس بر پایه این باور در کنار معنا، مولف و سازنده هم باید نسبت به موضوع آگاهی و اعتقاد باشد و اساسا برخی از موضوعات و ساحتها از دسترس نامحرمان و بیگانگان دور است.
در فلسفه اسلامی تاکید روی این امر است که اثر اسلامی حتما باید توسط فردی مومن، سالک و باورمند به موضوع خلق شود. در چنین موقعیتی هر اندازه سازنده به موضوع اسلامی، باوری عمیقتر داشته باشد آن کار خواهد توانست نگاه دقیقتری به موضوع داشته باشد و کار از نظر هنری بهتر از آب در خواهد آمد.
ایکنا - بحث بعدی به کارکردی مربوط میشود که هنرهای مختلف از معانی اسلامی دارند. آیا در اشکال گوناگون هنر، هستند بخشهایی که نسبت به قسمتهای دیگر به صورت بهتر و کاربردیتر از معانی اسلامی بهره برده باشند؟
در عرصه جهانی اطلاعات من جوابگوی سوال شما نیست تا ارزیابی دقیقی داشته باشم اما اگر معیارمان را ایران در نظر بگیریم باید گفت در میان هنرها و به طور خاص از میان هنرهای ادبی شعر در بیان هنری و نیز محتوا به یک بلوغ رسیده و پیشتاز است البته بعد از شعر باید خوشنویسی را هم به عنوان نمونه موفق دیگر نام برد.
ایکنا – از هنرهای جدید و معاصر مثالی نیاوردید. آیا برای نمونه در سینما، تئاتر یا موسیقی نتوانستیم قدم ای خوبی در این رابطه برداریم؟
مطمئناً هستند کارهایی که مطلوب بودهاند اما هیچگاه این تولیدات به صورت یک جریان قابل اعتنا دربیامده و بیشتر به صورت تک نگاریهایی چنین کارهایی مشاهده شدهاند. برای همین من عرصههای جدید هنر را در زمینه هنر اسلامی همتای شعر، شاخص و برجسته نمیدانم.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام