به دنبال گزارش ایکنا از سخنرانی دکتر سعید طاوسی مسرور، استاد تاریخ اسلام، با عنوان «گزارشهای جعلی درباره زندگی امام جواد(ع)؛ از تاریخ ولادت تا ماجرای شهادت» حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین خادمیان در یادداشتی به نکاتی درباره مطالب منتشرشده اشاره کرده است که در ادامه میخوانید؛
آنچه درباره حضرت مولانا امام الجواد علیهالسلام منتشر شده بود نیازمند تأمل و امعان نظر است و نکات ذیل در پاسخ به آن تبیین میشود؛
۱. گوینده محترم دلیل این که ۳ روز بدن مطهر حضرت مولانا الامام(ع) معطل نبوده و مورد هتک واقع نشده را فقدان سند در منابع متقدم و عدم وجود گزارههای تاریخی در متون ادوار قبل از قاجار میدانند و بعد میفرمایند، چون داماد مامون بوده با تشریفات دفن شده! خوب ما هم این سؤال و اشکال را طرح میکنیم: آیا در متون متقدم و دادههای تاریخی چنین چیزی هست (تجلیل در تدفین به جهت دامادی مامون) که ایشان به آن استناد میکند؟ ضمن این که در گزارشهای قابل اعتنا آمده است که ازدواج امام جواد(ع) با نواده جناب عمار بن یاسر رضوان الله علیه، خشم مضاعف دیگری را برای ام الفضل ایجاد کرده بود تا جایی که مامون دستور داد شبانه در بستر خواب حضرت مولانا الجواد علیهالسلام را قطعهقطعه کنند. ستمگرانی که برای یک حلال مانند ازدواج، دستور تکهتکه کردن امام جواد علیهالسلام را صادر میکنند حرمت برای نسبت سببی قائل هستند و از توهین به جسم امام شهید ابائی دارند؟
مگر بدن مطهر شخص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سه روز بلا غسل و کفن نماند؟ مگر حضرت امیرالمومنین علیهالسلام، امیر المومنین، وصی، پسر عمو، داماد حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله نبود، پس چرا شبانه و مخفیانه دفن شد و آن همه هتک حرمت شد؟
مگر حجاج لعین ۳۰۰۰ قبر را نبش نکرد تا بدن حضرت پیدا کند و بسوزاند؟ با این که شهر کوفه را شهر شیعی غالب معرفی میکنند؟
مگر نه اینکه هنوز آب غسل پیامبر صلی الله علیه و آله خشک نشده بود بر گردن حضرت امیرالمومنین علیهالسلام در مدینه ریسمان بستند و حضرت را دست بسته به مسجد بردند و ... مگر حضرت زهرا سلام الله علیها دختر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نبود پس چرا شبانه و مخفیانه دفن شد و آن همه هتک شد و ...؟
مگر امام حسن علیهالسلام، سبط نبی صلوات الله علیه و آله نبود پس چرا در مدینه بدن مطهرش تیرباران شد؟ چرا در کربلا بر بدن مطهر سیدالشهدا علیهالسلام اسب تاختن و بر سر بریده مطهر سنگ و بر لب مطهر چوب زدند؟
چرا بدن ولی الله حضرت علی اکبر علیهالسلام را اربا اربا کردند؟ و ... مگر مامون یک شبانه روز شهادت امام رضا علیهالسلام را مخفی نکرد و بعد هم شبانه حضرت را دفن کردند و ... لذا این دلیل اصلا وجاهت ندارد که بگوییم با توجه به جایگاه نسبی و سببی و ... بنی امیه، زبیریان، بنی عباس و ... حرمت نگه میداشتند؟
۲. در کتاب جنات الخلود که در زمان حکومت صفویه توسط محمدرضا بن محمد مومن، خاتونآبادی اصفهانی، مشهور به مدرس خاتونآبادی اصفهانی تالیف شده است؛ مساله هتک به بدن مطهر امام جواد علیهالسلام نقل شده است. این اثر در سال ۱۱۲۸ ه. ق به پایان رسید. ایشان در انتهای کتاب خود تصریح میکند کتاب برخلاف دیگر کتابها بوده و حاوی مطالب خاص است. در این کتاب آمده است: گویند بدن مقدس آن حضرت را بعد از شهادت به امر معتصم ملعون از بام به زیر انداختند و قدغن شد کسی نزد او نرود تا چند روز بدان نهج افتاده بود و بوی مشک و زعفران از نعش مبارک آن حضرت ساطع میشد معتصم دید که این معجزه باعث تفضح او است گفت دفنش کردند و به قولی شیعیان اجتماع نموده بدن شریفش را برداشتند. اگر چه این نقل فاقد ارجاع است لکن گزارشگر این مهم است که قبل از قاجاریه موضوع هتک بدن مطهر مطرح بود. ضمنا کتاب جنات الخلود مورد اعتنای علما نیز بوده است. مثلاً مرحوم محدث بزرگوار حاج شیخ عباس قمی و محقق متتبع حاج شیخ ذبیح الله محلاتی و... به آن ارجاع داشته و در زمان ما آیت الله علامه نجم الدین طبسی در درس خارج مهدویت به این کتاب ارجاع دارند و ...
۳. تاریخ حیات امام جواد علیهالسلام آن قدر با تقطیع، حذف، تحریف و... نقل شده و حکومتهای وقت مثل صدر اسلام اجازه ثبت و ضبط و نقل ندادهاند که حتی شیخ مفید رضوان الله علیه در اصل شهادت و مسمومیت ایشان اظهار تردید دارد و به خطا میرود! و برخی بزرگان از این خطای شیخ مفید شگفت زده شدهاند لذا باید تمام متون مورد اعتنا و زیارات ماثور و ... با دقت بازبینی شود تا بتوان عن یقین یا عن حدس نفی یا اثباتی را طرح نمود.
۴. همان جناب پاکتچی که ایشان با افتخار از او یاد میکند و او را الگوی تلاش و تحقیق برای حوزویان و ... معرفی مینماید در مقاله خود در دایره المعارف بزرگ اسلامی درباره امام صادق علیهالسلام به نقل بی سندی که حتی خود عامه (اهل سنت) آن را مجعول میداند استناد میکند و این نقل دروغ را در معرفی امام صادق علیهالسلام نشر میدهد که حضرت فرموده من دو بار از ابوبکر متولد شدم (ان ابا بکر ولدنی مرتین- این سخن جعلی و دروغ است) و حتی به نقد برخی که مادر امام صادق علیهالسلام از نسل فرد دیگری است هم اشاره نمیکند. مدخلی که ایشان برای امام صادق علیهالسلام نوشته است دریغ از یک نکته فاخر در شان آن امام همام و مع الاسف آن حضرت را در حد یک عالم یا نابغه تنزل داده است. این چه تحقیقی است که محقق حتی به خود زحمت نداده جعلی بودن این دروغ مشهور را آگاه شده و اعلان کند؟ آن هم جملهای که معروف است جعلی و کذب است. بنابراین ایشان چگونه استاد خود که این اشتباه فاحش را کرده است، الگو معرفی و حوزویان را متهم به کم کاری میکنند؟
۵. شایسته است امثال این بزرگوار اول تحقیق و تامل فرمایند چرا کسی مثل مرحوم استاد مطهری که حماسه حسینی دارد و مخالف روضه جعلی است در روضه خواندن برای امام جواد علیهالسلام این طور روضه میخواند که بدن آن حضرت سه روز در کوچه بود و بوی عطر میداد و معتصم از ترس بی آبرویی بیشتر اجازه تدفین در مقابر قریش را داد؟ مطلب به همین سادگی نیست که با چند ورق از چند کتاب و جستجو از چند نرم افزار انسان بتواند اظهار نظر کند.
بزرگانی که سالهاست در تاریخ اسلام کار و تدریس داشتهاند وقتی به آنان مطلبی را تذکر میدهیم اعلان میکنند تازه مطلع شدیم نمیدانستیم در متون متقدم بوده است. البته بنده نمیگویم همه نقلیات جنات الخلود و یا همه حماسه حسینی درست است و یا هر چه استاد مطهری نوشت و فرمود بلا اشکال است، کلام بنده بر این است باید بسیار دقت و بررسی شود تا بتوان سخن گفت و نباید در یک محیط عام غیر علمی، با قاطعیت چنین سخن گفت و حوزویان و ... را متهم به کم کاری و ... معرفی کرد.
جناب دکتر حسینی که الان ریاست دانشکده تاریخ اسلام دانشگاه ادیان و مذاهب قم را بر عهده دارند در تبیین منابع شیعی که چندین جلسه مفصل بحث داشتند در تبیین کتاب الدرجات الرفیعه یک جمله بسیار کلیدی فرمودند: اگر چه برخی منابع زمان قاجاریه به بعد را دارای جعلیات یا مطالب فاقد عقبه و پیشینه تاریخی معرفی میکنند، ولی باید دقت داشت مطلبی که خلاف اصول و عقاید امامیه نیست و اعتقادات مومنین را متزلزل نکرده به صرف این که فعلا ما برای آن منبعی نیافتهایم به سادگی نباید آن را نفی کرد.
دکتر زارع بوشهری، مدیر گروه تاریخ اسلام دانشکده تاریخ دانشگاه ادیان و مذاهب، که بر مبحث منابع مفقوده امامیه تسلط دارند معتقد است: نقلیات تاریخی هر لحظه باید رصد شود، چون ممکن است برای آن دلیل و مرجعی یافت شده باشد و ما بی اطلاع باشیم و ما حق نداریم صرفا به حافظه خود و مطالعه سابق و تحقیق دیگران و ... بسنده کنیم و گزارهای را نفی کنیم.
جناب دکتر صفری فروشانی که از مفاخر حوزوی و دانشگاهی زمان ماست میفرماید: اگر در مطالعات تاریخی گزارهای اثبات نشد به معنای نفی کلی آن نیست و جعلی دانستن گزاره تاریخی نیاز به دلایل خاص دارد. شخصیتهای بزرگ حوزوی تحصیلات عالیه دانشگاهی هم دارند و حقیقتا زحمات زیادی برای تاریخ کشیدهاند و شایسته نیست حوزویان و ... را به کمکاری متهم کنیم.
والله المستعان
سیدحسین خادمیان نوشآبادی