کیومرث یزدانپناه درو، استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره تحولات اخیر در سرزمینهای اشغالی و آینده آن گفت: این روزها اتفاقهای بزرگی در سرزمینهای اشغالی در حال وقوع است. جنگی که اتفاق افتاده، باید تببینکننده حداقل یکی از سه سناریو مدنظر من باشد. در این جنگ ممکن است همه چیز به نفع یک سوی جبهه جنگ و به ضرر تعیینکننده سوی دیگر جبهه جنگ تغییر کند.
وی افزود: اسرائیل در این جنگ سرنوشتساز خود را محکوم به تغییر معادلات ژئواستراتژیک میبیند تا برای همیشه از کابوس نیروهای مقاومت به ویژه حماس و حزبالله خلاص شود و گرنه به خوبی میداند که روزگار بسیار سخت و نابود کنندهای را پیش رو خواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
یزدانپناه اظهار کرد: نکته بعد این است که این جنگ خطرناک که تقریبا تمام افکار عمومی را در سطح جهانی تحریک و به اشکال مختلف به خیابانها کشیده، فعلا به گونهای پیش میرود که هیچ کشوری به طور رسمی وارد جنگ نمیشود. کشورهای اسلامی هم در پنجاه سال اخیر ثابت کردهاند جرئت تصمیمگیریهای راهبردی و بازدارنده را ندارند و مرعوب شرایط خاص خود شدهاند. از اینرو بعید است ارادهای در کشورهای اسلامی شکل بگیرد که اهمیت عملیاتی داشته باشد.
تفاوت این جنگ با جنگهای قبل
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: این معرکه با معرکههای قبلی متفاوت بوده و یک طرف از دو طرف به احتمال زیاد تسلیم خواهد شد. اسرائیل با در نظر داشتن این مفروض که حماس برای جنگ طولانیمدت سلاح در اختیار ندارد، در صدد برآمده تا کار حماس را یکسره کند.
وی ادامه داد: شاید این جنگ معادله ژئوپلیتیکی جنگ روسیه و اوکراین را هم بر هم بزند و اتفاقات دیگری در این منطقه ملتهب و گرفتار در جنگی بی سرانجام رقم بزند.
دردسر بزرگ اتاق فکر صهیونیستها
یزدانپناه تصریح کرد: اسرائیلیها اذعان دارند که حماس نماینده مردم فلسطین نیست و از مردم غزه به عنوان سپر انسانی استفاده میکند. این ادعا زمانی میتواند به حقیقت نزدیک باشد که جمعیت ۲ میلیون ۴۰۰ هزار نفری غزه ، هیچ همکاری با حماس نداشته باشند. در حالی که طی دو هفته اخیر و شدت یافتن حملات بیرحمانه نیروی هوایی اسرائیل به غزه و تهدید به اشغال زمینی شمال نوار غزه از سوی ارتش اسرائیل، مردم این منطقه همچنان خود را حامی حماس و گروههای مقاومت میدانند.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران افزود: اما یک دردسر بزرگ پیش پای اتاق فکر اسرائیلیهاست و آن دردسر بزرگ این است که آنها به رغم ادعاهای توخالی واقعا نمیدانند توان انسانی و تسلیحاتی حماس چقدر است؟ و به نظر این بزرگترین معضل رژیم صهیونیستی است. این سردرگمی عجیب عامل اصلی حملات کور و چشمبسته و از روی عصبانیت آنها به مناطق انسانی بیدفاع در غزه است.
سه سناریوی محتمل
وی در تشریح این سه سناریو پیش رو گفت: سناریوهای محتمل میتواند اینگونه باشد که این جنگ با شدت کشتار وسیعتر چیزی شبیه جنگ ۳۳ روزه یا سایر درگیریهای رسمی و تمامعیار ادوار گذشته باشد و بعد از مدتی با بینتیجه ماندن اهداف جنگ و فشار افکار جهانی و نهادهای بینالمللی به آتشبس تکراری ختم شود.
یزدانپناه اظهار کرد: در چنین حالتی اسرائیل بیشترین خسارت ممکن را خواهد دید و مجبور میشود هزینههای سنگین تخریب مناطق درگیر جنگ به ویژه نوار غزه را هم بپردازد و همچنین تبعات طاقتفرسای ناشی از این جنگ را به ویژه در رابطه با عادیسازی کشورهای عربی به ویژه عربستان سعودی به جان خریده و در یک سراشیبی کشنده نسبت به آینده مبهم خود قرار بگیرد.
استاد جغرافیای سیاسی دانشگاه تهران ابراز کرد: سناریوی دوم این است که اسرائیل با پشتیبانی بیسابقه آمریکا و کشورهای مؤثر اروپایی عملیات نهایی را به منظور حذف کامل حماس از سرزمینهای اشغالی انجام دهد و بعد از پاکسازی حماس و از بین بردن توان نظامی و سیاسی این گروه مبارز فلسطینی که ریشه در اعماق باور فلسطینیها برای آزادی سرزمینشان دارد، خود را برای پذیرش مفاد پیمان ۱۹۶۷ و به رسمیت شناختن فلسطین مستقل با مرزهای تعیینشده مطابق این پیمان بپذیرد اما شواهد عینی و دلایل ژئوپلیتیکی، تحقق مفاد پیمان ۱۹۶۷را، که اتفاقا مد نظر بسیاری از کشورهای عرب منطقه از جمله عربستان سعودی، مصر و الجزایر و... میباشد، با توجه به ترسهای ذاتی اسرائیلیها بعید میسازد. این مهم زمانی محقق میشود که بیتالمقدس و مسجدالاقصی به منطقهای بیطرف و بینالمللی تبدیل شود.
زوال اسرائیل با عدم حذف حماس
وی در تشریح سناریوی سوم گفت: اگر استراتژی حذف حماس در این جنگ بسیار خشن و ویرانگر محقق نشود، زوال اسرائیل به شکل عجیبی رقم خواهد خورد. زیرا کشوری که با زرادخانه هستهای و ارتشی مجهز به پیشرفتهترین سلاحهای مدرن و حمایت بیسابقه حامیان غربی و همچنین سکوت همیشه آزاردهنده کشورهای اسلامی، نتواند یک گروه چریکی با امکانات نظامی محدود را از بین ببرد، قطعا در برابر نیروهای حرفهای در جبهه حزب الله تسلیم خواهد شد و دیگر اصلا نیازی به دخالت کشورهای حامی مقاومت برای منزوی کردن اسرائیل در نقشه سیاسی منطقه نیست.
یزدانپناه یادآور شد: این موضوع تجربه اثبات شدهای در افغانستان، ویتنام و عراق است که به رغم جنگ گسترده و پرهزینه آمریکا با این گروههای جنگجو و مبارز مصمم، هرگز تسلیم و نابودی در جبهه مقابل اتفاق نیفتاد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در پایان اظهار کرد: با این حال، صرف نظر از هر نتیجهای که در این جنگ رقم بخورد، ذبح کردن کودکان معصوم غزه و قتل عام بیرحمانه مردم عادی در سرزمینهای اشغالی لکه ننگی است بر دامن بشریت که تاریخ آن را همانند کشتار کودکان یمنی، افغانی و عراقی فراموش نخواهد کرد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام