کد خبر: 4184633
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۷
محمدهادی منصوری توضیح داد

توجه به مرجعیت علمی قرآن در فیلم‌ و سینما

مدیرگروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه معارف اسلامی با تأکید بر اینکه مرجعیت علمی قرآن باید در سینما و فیلمنامه‌ها لحاظ شود، گفت: اگر کارگردان‌ فیلم‌های قرآنی را قبل از ساخت دعوت کنیم و شیوه درست داستان‌گویی قرآن را به آنان یادآور شویم کمال بیشتری در کار هنری‌شان ایجاد می‌شود.

محدهادی منصوری/به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدهادی منصوری، عضو هیئت علمی و مدیرگروه معارف قرآن و حدیث دانشگاه معارف اسلامی، در نشست علمی «تحلیل معیارهای درون‌متنی (مرجعیت علمی قرآن)»، که از سوی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن برگزار شد، با اشاره به مبانی مرجعیت علمی قرآن، گفت: مبانی می‌تواند به معنای عام و خاص باشد و می‌توان آن را هم می‌توان از قرآن گرفت و هم از غیر از آن. البته وجه اول جای بحث و بررسی بیشتری دارد. ابتدا به واژه مرجعیت می‌پردازم. مرجعیت از ریشه رجع و نیز در تعریف مرجعیت اثرگذار است و برخی وقتی به تعریف مرجعیت پرداخته‌اند، با رویکرد لغوی آن را معنا کرده‌اند. مرجعیت علمی قرآن از 20 سال پیش در لبنان با فعالیت محمدتقی سبحانی و محمدعلی میرزایی و متفکران لبنانی و عربی آغاز شد و میرزایی کتابی در این‌باره دارد. از سال 96 کارگروه مرجعیت علمی قرآن با پیگیری استادان پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم شروع شد و امروز این طرح به بالندگی رسیده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه معارف اسلامی با اشاره به تعریف مرجعیت علمی قرآن کریم، اظهار کرد: در این باره تعاریف متفاوتی ارائه شده است؛ از جمله تعریفی که کارگروه مرجعیت علمی قرآن ارائه کرده و می‌گوید: مقصود از مرجعیت علمی تاثیرگذاری معنادار قرآن کریم بر علوم ساخت‌یافته است و این تأثیر در علوم دانشی اعم از علوم انسانی و اسلامی و طبیعی جاری است. البته این امر به معنای تأثیر مستقیم بر همه ابعاد علوم نیست که این قسمت پایانی عبارت، پاسخ برخی نقدها به بحث مرجعیت علمی را داده است و تعبیری هوشمندانه محسوب می‌شود.

منصوری قبول حاکمیت قرآن را تعریف دیگری از مرجعیت علمی برشمرد و تصریح کرد: کشف مسائل قرآن در قالب تفسیر موضوعی قرآن، جهت‌دهی قرآن(یعنی قرآن منبعیت ندارد بلکه جهت‌دهی دارد) و پاسخگویی قرآن به نیازهای عصری از دیگر تعاریفی هستند که درباره مرجعیت ارائه شده است. همچنین برخی سنجش گزاره‌های علم با قرآن را به معنای مرجعیت می‌دانند؛ یعنی قرآن میزان و ترازو برای تشخیص گزاره‌های علمی است؛ در حقیقت باید همه گزاره‌های موجود علوم انسانی در قرآن ذکر شده باشد و اگر نشده است نباید معارض و مخالف با مبانی محتوای آیات الهی باشد. همچنین، از اطلاعات و داده‌های قرآن می‌توان برای تکامل علوم انسانی بهره گرفت. دیدگاه منتخب بنده، دیدگاه اول است چون تضارب آرا در آن هست و نسبت به سایر نظرات ارجحیت دارد و این تعریف را کارگروه مرجعیت ارائه کرده است.

مبانی مرجعیت علمی قرآن

وی با اشاره به مبانی مرجعیت قرآن، گفت: اولین مبنا این است که قرآن کریم جامعیت دارد و علوم از قرآن استفاده کرده‌اند. جامعیت قرآن دلایل درون‌متنی دارد و آیات مختلفی قابل استناد است. البته درباره اینکه این دلایل می‌توانند مبنا باشند، اختلاف وجود دارد. جامعیت قرآن می‌تواند سنگ بنای اثبات مرجعیت قرآن باشد و آیاتی در اثبات آن داریم. از جمله قرآن فرموده: «مَا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِنْ شَيْءٍ» یا آیه 114 انعام: «أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا» یا آیه «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ» یا آیه «وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ» یا آیه«لَقَدْ كَانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ ۗ مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَىٰ وَلَٰكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ.» کسانی چون غزالی، زرکشی و سیوطی می‌گویند اصول تمام علوم در قرآن وجود دارد و همه علوم را می‌توان از قرآن به دست آورد؛ امام صادق(ع) فرمودند که قرآن کریم حاوی اخبار پیشینیان و آیندگان و حال حاضر و اخبار آسمان و زمین است. اهتمام قرآن در توجه به باران و باد و کوه‌ و دریا و حیوانات برخی محققان را بر آن داشته است تا بگویند که طبق داده‌های قرآن می‌توان به نظریه‌پردازی علمی پرداخت.

منصوری با بیان اینکه مبنای دیگر در مرجعیت قرآن، بحث جهان‌شمولی و جاودانگی قرآن است، اظهار کرد: قرآن کریم فرموده: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ» یا آیه «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» و آیه 40 احزاب «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا» به خاتمیت پرداخته است. همچنین با دلایل عقلی ثابت می‌شود که قرآن باید جاودانه و جهان‌شمول باشد تا هدایت بشر را تا قیامت برعهده داشته باشد.

پاسخگویی به نیازهای عصری؛ دلیلی بر مرجعیت قرآن

منصوری اظهار کرد: بحث دیگر پاسخگویی قرآن به نیازهای عصری است و به همین دلیل تفاسیر عصری مطرح هستند. قرآن نگاهی نظام‌مند به انسان و نیازهای او دارد و با برهان عقلی تمانع انسان را به تفکر در آیات الهی فراخوانده است. در آیه 53 فصلت فرموده: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ»؛ همچنین آیاتی به فرهنگ زمان نزول اشاره می‌کند. البته برخی ایرادهایی را مطرح می‌کنند. از جمله اینکه وقتی قرآن فرموده است: «وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً ۚ وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ»، مفسران از آن برای مسائل روز استفاده کرده‌اند یا در آیه «وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا ۗ لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ»؛ دفء به معنای چیزی است که گرما می‌دهد و یا گرمایی که در گذشته به پوست چهارپایان بازگشت داشت ولی امروزه مهندسین دفء را آجرهایی می‌دانند که از پشم گوسفند تهیه شده است.

وی ادامه داد: بنابراین قرآن حرف‌هایی را 1400سال قبل زده است که امروز اثبات می‌شود. در مورد زنبور عسل فرموده؛ «وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ» و امروزه با پیشرفت علم به این نتیجه رسیده‌اند که ساختن خانه از درخت و کوه، کار زنبور مؤنث است نه مذکر. علم امروز در صورت داشتن انصاف از این پیشگویی هاج و واج می‌ماند. قرآن بحثی را مطرح کرده است که به مخاطب اولیه اختصاص ندارد و امروزه مورد استفاده است. لذا ما افراط و تفریط را نمی‌پذیریم و اگر گفته شود هیچ مرجعیتی ندارد مورد قبول نیست و اگر گفته شود در تمام جزئیات علوم مرجعیت دارد، باز مورد قبول ما نیست. برخی آیات ورودهای خوبی دارند و برخی گذرا و برخی هم مبانی و جهت‌دهی دارند.

منصوری با بیان اینکه از مبانی مهم مرجعیت قرآن، صیانت از تحریف است، گفت: قرآن متهم به تحریف است. لذا باید پرسید که آیا از قرآن متهم به تحریف می‌توان دلیلی برای عدم تحریف آورد؟ نزاع در تحریف در نقیصه است نه زیادت. اگر کسی از بیرون از ما ایراد بگیرد، پاسخ این است که قرآن به هیچ وجه با تحریف زیادت مواجه نشده است. لذا قابلیت مرجعیت دارد. دلایل ما هم درون و هم‌ برون قرآنی است، زیرا کسی در قرآن‌ بودن آیات تردیدی ندارد.

غلط‌ بودن تهمت وهابیت به شیعه

وی بیان کرد: البته تهمت وهابیت به شیعه غلط است، زیرا روایاتی که در مورد تحریف وجود دارد ناظر به تحریف معنوی است. بحث دیگر اعجاز و حجیت اعجاز قرآن برای اثبات مرجعیت است. در بین دانشمندان علم کلام معجزه دو معنای عام و خاص دارد. ضمن اینکه قرآن تحدی هم کرده است، زیرا قابلیتی دارد که دیگران توان مقابله با آن را ندارند. 

منصوری گفت: مهیمن‌ بودن قرآن دلیل دیگری بر مرجعیت آن است. برخی از مفسران مهیمن را شاهد و حافظ و مراقب دانسته و برخی مانند علامه طباطبایی گفته‌اند که قرآن کریم اصول کتب قبلی را حفظ کرده و در فروعات تغییراتی برای کمال دین ارائه کرده است. یکی از مباحثی که برای اثبات مرجعیت قرآن لازم است تحقیق بیشتر درباره مهیمن و مصدق بودن قرآن نسبت به سایر کتب آسمانی است. واقع‌نمایی زبان قرآن دلیل دیگری بر مرجعیت آن است؛ به این معنا که زبان قرآن حقیقت را برای انسان بازگو می‌کند. لذا نباید ظاهر قرآن را فراموش کنیم، مگر اینکه دلیلی برای آن داشته باشیم. زبان قرآن بهترین شیوه داستان‌گویی را بیان کرده است نه اینکه کتاب داستان باشد. به همین دلیل در آیه فرموده: قصص با فتحه هر سه حرف و نه قصص با کسره قاف. اگر بتوانیم کارگردان‌ فیلم‌های قرآنی را قبل از ساخت دعوت کنیم و رویکرد و شیوه درست داستان‌گویی قرآن را به آنان یادآور شویم کمال بیشتری در کار هنری آنان ایجاد می‌شود مثلا در داستان حضرت موسی(ع)، قرآن سخنی از جزئیات زندگی او ندارد ولی در ماجرای آب‌ دادن به گوسفندان از غیرت موسی و حیای دختران  شعیب سخن گفته است. مرجعیت علمی قرآن باید در سینما و فیلمنامه‌ها لحاظ شود و این کار آثار متعددی خواهد داشت.

انتهای پیام
captcha