
به گزارش ایکنا، نشست «
نقد و بررسی سریال حشاشین» امروز دوشنبه 24 اردیبهشتماه از سوی انجمن علمی دانشجویی قرآن و حدیث دانشگاه
علامه طباطبایی برگزار شد.
سعید طاووسی مسرور؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در این نشست به سخنرانی پرداخت و گفت: واقعیت این است که بنده سریال را کامل ندیدهام که بتوانم به طور کامل نقد کنم اما اجمالا درباره چرایی ساخت این سریال و مباحث تاریخی آن نکاتی دارم که بیان میکنم. ابتدا باید بگویم بسیاری از وقایع تاریخ اسلام، به ایران مربوط میشود چراکه ایران یک گستره بزرگ فرهنگی و تمدنی و بخش مهمی از اسلام بوده و هرجا که دست میگذارند ربطی به ما پیدا میکند اما خودمان در عرصه سینما، سریال و رسانه غفلت زیادی داشتهایم. برای مثال غیر از سریال حشاشین، سریالهایی همانند سلجوقیان بزرگ نیز توسط ترکیه ساخته شدهاند در حالیکه اینها بخشی از تاریخ ما هستند لذا وقتی ما روایت خودمان را به دست نمیگیریم دیگران ما را روایت خواهند کرد.
ارائه تصویر مارکوپولویی از حسن صباح
وی در ادامه گفت: بارها گفته شده که مولوی ایرانی است اما وقتی بنده به استانبول رفتم از در و دیوار آنجا مولوی میبارید بنابراین ما این میدان را به طور کلی واگذار کردهایم. در ترکیه سریالی در مورد عبدالحمید ثانی ساختهاند که یک صحنه آن به پیامبر اسلام(ص) ارتباط دارد و معتقدم ما در طول این چهل و چند سال به اندازه این پنج دقیقه در مورد پیامبر اسلام(ص) فیلم نساختهایم. اما نکاتی که در سریال حشاشین برجسته شده این است که ترور به عنوان اقدامی هدفمند و سازماندهی شده به حسن صباح و اسماعیلیه نسبت داده شده و گفته شده این راهبردی بوده که اینها برای بقای خودشان ترور اختراع کردند در حالیکه این سخن درست نیست و قبل از آنها و حتی قبل از اسلام، ترور برای رسیدن به اهداف وجود داشته است.
طاووسی مسرور تأکید کرد: مثلاً گروه مغیریه از گروههایی بودند که راهبرد ترور را در پیش گرفتند و روش ترور آنها هم خفه کردن بود چراکه خون کسی را نمیریختند. در دل مذهب تشیع جریانات تروریستی داشتهایم که از جمله آنها جریان حریز بن عبدالله سجستانی هستند که خوارج را ترور میکردند به جرم اینکه اینها دشمن امام علی(ع) هستند لذا از سوی امام صادق(ع) محکوم شدند و فرمودند من هرگز چنین مجوزی به شما ندادهام.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی یادآور شد: تصویری که از حسن صباح نشان داده شده است تصویری مارکوپولویی است چراکه مارکوپولو یکی از بزرگترین خالیبندهای تاریخ است مثلا میگوید اهل سمرقند یا اهالی فلان جزیره، همگی مسیحی هستند در حالیکه چنین حرفهایی اصلا درست نیست. همچنین این حرفها که اینها حشیش میکشیدند و باغی از حوری داشتند اصلا درست نیست و مستندات تاریخی ندارد. از سوی دیگر حسن صباح، شخصیتی دینی و تحصیلکرده در مدارس دینی است گزارشات زیادی در مورد تقیّدات شرعی او داریم. او تا قرنها نزد اسماعیلیه به عنوان یک قدیس شناخته میشده است لذا اینکه فکر کنیم وی شخصیتی بوده که صرفاً داعیه قدرت داشته و بهرهای از دین نبرده است سخن درستی نیست. البته این گروه وارد عرصه ترور هم شدند و چنین چیزی را نمیتوان انکار کرد.
دلایل روی آوردن حسن صباح به اسماعیلیه
وی با بیان اینکه در طول تاریخ، حاکمیتها به مراتب خطرناکتر از تروریستها بودهاند، گفت: اسماعیلیه از دوره حسن صباح تا آخر حیات خود یکصد و بیست ترور انجام داده است اما این یکصد و بیست ترور به چشم میآید ولی ترورهای سلاجقه که دمار از روزگار جهان اسلام مخصوصا شیعیان درآوردند به چشم نمیآید در حالیکه در زمان حکومت آنها شیعیان آزارهای بسیار زیادی دیدند تا جایی که بسیاری از علمای شیعه ناچار به فرار از دست آنها شدند. از دوران طغرل تا میانههای حکومت ملکشاه، دوران اوج ستم به شیعیان بود. اساسا یکی از دلایلی که حسن صباح به اسماعیلیه روی آورد این بود که مدارس شیعی در دوران سلجوقیان تعطیل شد بنابراین چون پیش از حسن صباح، ایران یکی از مراکز تاریخی اسماعیلیه بوده است در نتیجه وی به این مذهب روی آورد.
طاووسی مسرور تأکید کرد: دفاع اسماعیلیان از این گروه هم تا حدودی ناشی از غلو است چراکه ما به خاطر تفکرات اسلامی و شیعی که داریم نمیتوانیم ترور را تأیید کنیم. بسیاری از ترورهای ابتدایی اینها انتقامی بوده است اما هرچه جلوتر میآئیم ترورهای سفارشی هم انجام میدادند یعنی پول میگرفتند و ترور انجام میدادند و برایشان مهم نبود طرف کیست. سطح ترورهای خود را هم کلان در نظر میگرفتند و از جمله اینکه دو خلیفه را کشتند که یکی از آنها خلیفه راشد در اصفهان بود. حتی به ترور پادشاهان شامات و روم روی آوردند. به هر حال اسماعیلیه سال 654 غیر از اسماعیلیه دوران حسن صباح است چراکه در این مقطع تحولات زیادی رخ میدهد.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: نکته دیگر اینکه این جریان به اخوان المسلمین هم ربط داده شده است که در اینباره باید بگویم کسی که این سریال را ساخته قصدی برای آموزش تاریخ ندارد بلکه اهداف و اغراض دیگری داشته است از جمله اینکه میتوان گفت یکی از دلایل ساخت این سریال تخریب اخوانالمسلمین است.
چندوجهی بودن سریال حشاشین
همچنین حسین سرفراز؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در این نشست گفت: ما در این سریال با شبکهای چندوجهی از موضوعات مواجه هستیم و این چند وجهی بودن درونمایهها که از یک طرف به ادبیات و از سوی دیگر به تاریخ، فلسفه و ... پرداخته شده است باعث شده شاهد روابط مختلفی در درون این سریال باشیم که جذابیت آن را افزایش دهد. تخصص بنده در عرصه ارتباطات است لذا میخواهم از این جنبه به بررسی این سریال بپردازم. در علم ارتباطات، هر آنچه تولید معنا کند میتواند یک متن باشد بنابراین ما این سریال را در درجه اول یک متن در نظر میگیریم. متن زمانی که وارد پروسه ارتباط شود یعنی ارتباطپذیر شود به معنای واقعی، عنوان متن پیدا میکند.
وی افزود: پروسه ارتباط، ابعاد و عناصر مختلفی دارد که یک طرف فرستنده و طرف دیگر گیرنده است و چیزی که بین فرستنده و گیرنده رد و بدل میشود پیام است. گاهی اوقات متن همان پیامی است که فرستنده برای گیرنده میفرستد بنابراین سریال حشاشین میتواند همان پیامی باشد که تیم تهیه با آن بودجه بسیار زیادی که گرفتهاند میخواهند برای بشریت ارسال کنند.
سرفراز بیان کرد: باید دانست که متن کارکردهایی فراتر از ارسال پیام هم دارد. متن در یک سطح، تبدیل به واسطهای برای ارتباط گیرنده با سنتهای فرهنگی ما میشود که ما اسم آن را حافظه جمعی میگذاریم. وقتی این سریال را نگاه میکنیم خواه ناخواه به حافظه فرهنگی خودمان و بخشی از دورانی که بر ما ایرانیها گذشته است متصل میشویم لذا چنین برداشت میکنیم که اسماعیلیه، به تروریسم جنبه مقدس داد و ترور از زمان آنها شروع شد اما این به بهای پاک کردن یک سری اطلاعات و برجسته کردن یک سری اطلاعات دیگر و ایجاد بیهویتی و دوگانگی شخصیت است.
انتهای پیام