کد خبر: 4222834
تاریخ انتشار : ۰۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۷
یادداشت

نگاهی به ابعاد کلی واقعه غدیر

مؤلف و فعال قرآنی کشورمان طی یادداشتی به بررسی ابعاد کلی واقعه غدیر خم پرداخته است و علاوه بر بیان معنای غدیر، جریان غدیر را نیز مورد بررسی قرار داده است.

نگاهی به ابعاد کلی واقعه غدیر

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حمید محمدی، دبیر اسبق شورای توسعه فرهنگ قرآنی در یادداشتی به بیان ابعاد مختلف عید غدیر خم پرداخته است. وی در بخشی از این یادداشت، عید غدیر را مهم‌ترین عید اسلامی معرفی کرده است. مشروح این یادداشت در ادامه آمده است.

غدیر؛ مهمترین عید اسلامی

عید غدیر خم از با فضیلت‌ترین و مهم‌ترین اعیاد اسلامی است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ أَفْضَلُ أَعْيَادِ أُمَّتِی؛ روز غدیر خم، برترین و بالاترین عیدهای امت من است» (الامالی صفحه 125) آن حضرت به امیرمؤمنان، علی(ع) وصیت کرد که این روز را عید بگیرد و همچنین پس از اعلام این روز به عنوان عید، خطاب به مسلمانان فرمود: «َهَنِّئُونی، هَنِّئُونی اِن اللّه تَعالی خَصَّنی بِالنَّبُوهِ وَ خَصَّ اَهْلِ بَیْتی بِاالِمامَه؛ به من شادباش گویید، همانا خدای تعالی مرا به نبوت و خاندانم را به امامت برگزید».(مناقب آل ابی طالب ابن شهرآشوب جلد 3 صفحه 35)

معنای غدیر 

واژه «غدیر» در لغت به چند معنا آمده است؛ مانند «آبگیر»، «قطعه‌ای از آب» و «جای جمع شدن آب باران». غدیر خُم در میان راه دو شهر بزرگ دنیای اسلام، مکه و مدینه، در محلی به نام «جُحفه» قرار دارد که در زمان رسول گرامی اسلام(ص) کاروانیان حج در آنجا از هم جدا شده و به طرف دیار خود می‌رفتند.

جریان غدیر

در آخرین سال عمر پیامبر(ص) مراسم حجةالوداع، با شکوه هر چه تمامتر در حضور حضرت به پایان رسید؛ قلب‌ها در هاله‌ای از روحانیت فرو رفته بود، و لذت معنوى این عبادت بزرگ هنوز در ذائقه جان‌ها انعکاس داشت. یاران پیامبر(ص) که عدد آنها فوق‌العاده زیاد بود، از خوشحالى درك این فضل و سعادت بزرگ در پوست نمى‌گنجیدند.

نه تنها مردم مدینه در این سفر، پیامبر(ص) را همراهى مى‌کردند، بلکه مسلمانان نقاط مختلف جزیره عربستان نیز براى کسب یك افتخار تاریخى بزرگ به همراه پیامبر(ص) بودند. آفتاب حجاز آتش بر کوه‌ها و دره‌ها مى‌پاشید؛ امّا شیرینى این سفر روحانى بى‌نظیر، همه چیز را آسان مى‌‌کرد، ظهر نزدیك شده بود، کم کم سرزمین جحفه و سپس بیابان‌هاى خشك و سوزان «غدیر خم» از دور نمایان مى‌شد.

اینجا در حقیقت چهارراهى است که مردم سرزمین حجاز را از هم جدا مى‌کند؛ راهى به سوى مدینه در شمال، و راهى به سوى عراق در شرق، و راهى به سوى غرب و سرزمین مصر و راهى به سوى سرزمین یمن در جنوب پیش مى‌رود و در همین جا باید آخرین خاطره و مهم‌ترین فصل این سفر بزرگ انجام پذیرد؛ و مسلمانان با دریافت آخرین دستور که در حقیقت نقطه پایان در مأموریت‌هاى موفقیت‌آمیز پیامبر(ص) بود از هم جدا شوند.

نگاهی به ابعاد کلی واقعه غدیر

نمازی خاطره‌انگیز در غدیر 

روز پنجشنبه سال دهم هجرت بود، و درست هشت روز از عید قربان‌ می‌گذشت؛ ناگهان دستور توقف از طرف پیامبر(ص) به همراهان داده ‌شد. مسلمانان با صداى بلند آنهایى را که در پیشاپیش قافله در حرکت بودند به بازگشت دعوت کردند؛ و مهلت دادند تا عقب افتادگان نیز برسند، خورشید از نصف‌النهار گذشت، مؤذّن پیامبر(ص) با صداى اللَّه اکبر مردم را به نماز ظهر دعوت کرد؛ مردم به سرعت آماده نماز مى‌شدند، امّا هوا به قدرى داغ بود که بعضى مجبور بودند قسمتى از عباى خود را به زیر پا و طرف دیگر آن را به روى سر بیفکنند؛ در غیر این صورت ریگ‌هاى داغ بیابان و اشعه آفتاب، پا و سر آنها را ناراحت مى‌کرد. نه سایبانى در صحرا به چشم مى‌خورد و نه سبزه و گیاه و درختى؛ جز تعدادى درخت لخت و عریان بیابانى که با گرما با سر سختى مبارزه مى‌کردند.

جمعى به همین چند درخت پناه برده بودند؛ پارچه‌اى بر یکى از این درختان برهنه افکندند و سایبانى براى پیامبر(ص) ترتیب دادند؛ ولى بادهاى داغ به زیر این سایبان مى‌خزید و گرماى سوزان آفتاب را زیر آن پخش مى‌کرد. نماز ظهر تمام شد.

مسلمانان تصمیم داشتند، فوراً به خیمه‌هاى کوچکى که با خود حمل مى‌کردند، پناهنده شوند؛ ولى پیامبر(ص) به آنها اطلاع داد که همه باید براى شنیدن یك پیام تازه الهى که در ضمن خطبه مفصلى بیان مى‌شد، خود را آماده کنند. کسانى که از پیامبر(ص) فاصله داشتند، قیافه ملکوتى او را در لابه‌لای جمعیّت نمى‌توانستند، مشاهده کنند. لذا منبرى از جهاز شتران ترتیب داده شد و پیامبر(ص) بر فراز آن قرار گرفت و نخست حمد و سپاس پروردگار به‌جا آورد و خود را به خدا سپرد؛ سپس مردم را مخاطب ساخت و چنین فرمود:

خطبه غدیر

«من به همین زودى دعوت خدا را اجابت کرده، از میان شما مى‌روم. من مسئولم، شما هم مسئولید. شما درباره من چگونه شهادت مى‌دهید؟» مردم صدا بلند کردند و گفتند: «ُنَشْهَدُ انَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ وَ نَصَحْتَ وَ جَهَدْتَ فَجَزاكَ اللَّهً خَیّرا؛ ما گواهى مى‌دهیم تو وظیفه رسالت را ابلاغ کردى و شرط خیرخواهى را انجام دادى و آخرین تلاش و کوشش را در راه هدایت ما نمودى؛ خداوند تو را جزاى خیر دهد». سپس فرمود: «آیا شما گواهى به یگانگى خدا و رسالت من و حقانیّت روز رستاخیز و برانگیخته شدن مردگان در آن روز نمى‌دهید؟!» همه گفتند: «آرى، گواهى مى‌دهیم» فرمود: «خداوندا گواه باش»! ...

بار دیگر فرمود: «اى مردم! آیا صداى مرا مى‌شنوید؟ ...» گفتند: «آرى» و به دنبال آن، سکوت سراسر بیابان را فرا گرفت و جز صداى زمزمه باد چیزى شنیده نمی‌شد.

معرفی ثقلین

پیامبر(ص) فرمود: «...اکنون بنگرید با این دو چیز گرانمایه و گرانقدر که در میان شما به یادگار مى‌گذارم چه خواهید کرد؟» یکى از میان جمعیّت صدا زد: «کدام دو چیز گرانمایه یا رسول اللَّه؟!» پیامبر(ص) بلافاصله فرمود: «اوّل ثقل اکبر، کتاب خدا است که یك سوى آن به دست پروردگار و سوى دیگرش در دست شما است؛ دست از دامن آن برندارید تا گمراه نشوید. و امّا دوّمین یادگار گرانقدر من خاندان من هستند و خداوندِ لطیفِ خیبر به من خبر داده که این دو هرگز از هم جدا نشوند، تا در بهشت به من بپیوندند. از این دو پیشى نگیرید که هلاک مى‌شوید و عقب نیفتید که باز هلاک خواهید شد.»

مولای مومنان؛ على(ع) 

ناگهان مردم دیدند پیامبر(ص) به اطراف خود نگاه کرد، گویا کسى را جستجو مى‌کند و همین ‌که چشمش به على(ع) افتاد، خم شد و دست او را گرفت و بلند کرد؛ آنچنان که سفیدى زیر بغل هر دو نمایان شد و همه مردم او را دیدند و شناختند که او همان افسر شکست‌ناپذیر اسلام است. در اینجا صداى پیامبر(ص) رساتر و بلندتر شد و فرمود: «ایُّهَا النّاسُ مَنْ اوْلَى النّاسِ بِالمُؤمِنینَ مِنْ انْفُسِهِم؛ چه کسى از همه مردم نسبت به مسلمانان از خود آنها سزاوارتر است؟!» گفتند: «خدا و پیامبر(ص) داناترند»، پیامبر(ص) گفت: «خدا، مولى و رهبر من است، و من مولى و رهبر مؤمنانم و نسبت به آنها از خودشان سزاوارترم و اراده من بر اراده آنها مقدّم است» سپس فرمود: «فَمَنْ کُنْتُ مَوْالهُ فَعَلىٌّ مَوْاله؛ هرکس من مولا و رهبر او هستم؛ على(ع) مولا و رهبر او است» و این سخن را سه بار و به گفته بعضى از راویان حدیث، چهار بار تکرار کرد و به دنبال آن سر به سوى آسمان برداشت و عرض کرد: «اللّهُمَّ وال ِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ احِبْ مَنْ احَبَّهُ وَ ابْغِضْ مَنْ ابْغَضَهُ وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَه وَاخْذلْ مَنَ خَذَلَهُ وَادِرِ الْحَقَّ مَعَهُ حَیْثُ دار؛ خداوندا! دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن بدار؛ محبوب بدار آن کس که او را محبوب دارد؛ و مغبوض بدار آن کس که او را مبغوض دارد. یارانش را یارى کن، و آنها را که ترك یاریش کنند از یارى خویش محروم ساز و حق را همراه او بدار و او را از حق جدا مکن».

وظیفه حاضران غدیر؛ ابلاغ به غائبان 

سپس فرمود: «فَلْ یُبَلِّغُ الشَّاهِد الْغَائِب؛ آگاه باشید، همه حاضران وظیفه دارند، این خبر را به غائبان برسانند». خطبه پیامبر(ص) به پایان رسید؛ عرق از سر و روى پیامبر(ص) و على(ع) و مردم فرو مى‌ریخت؛ و هنوز صفوف جمعیّت از هم متفرق نشده بود که امین وحى خدا نازل شد و این آیه را بر پیامبر(ص) خواند: «الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اتْمَمْت عَلَیْکُم نِعْمَتى؛ امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم»(سوره مبارکه مائده آیه سوم).

پیامبر(ص) فرمود: «اللَّهُ اکْبَرْ، اللَّهُ اکْبَرْ عَلى اکْمالِ الدِّیْنِ وَاتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضىَ الرَّبِّ بِرِسالَتى وَالْوَلایه لِعَلىٍّ مِن ْ بَعْدى؛ خداوند بزرگ است؛ همان خدائى که آیین خود را کامل و نعمت خود را بر ما تمام کرد؛ و از نبوت و رسالت من و ولایت على(ع) پس از من راضى و خشنود گشت».

در این هنگام شور و غوغایى در میان مردم افتاد و على(ع) را به این موقعیّت تبریك مى‌گفتند و برخی‌ از افراد سرشناس از اصحاب نیز که به او تبریك گفتند و این جمله را در حضور جمعیّت بر زبان جارى ساختند: «بَخٍّ بَخٍّ لَكَ یَا ابْنَ ابى طالِب اصْبَحْتَ وَامْسَیْتَ مَوْلایَ وَ مَولا کُلِّ مُؤمِن وَ مُؤمِنَة؛ آفرین بر تو باد؛ آفرین بر تو باد؛ اى فرزند ابوطالب! تو مولا و رهبر من و تمام مردان و زنان با ایمان شدى».

عید غدیر؛ تداوم خط نبوت 

در صدر اسلام یهودیان، مشرکان و کافران می‌گفتند اگر پیامبر از دنیا برود دین اسلام از بین می‌رود، اما با واقعه غدیر خُم آنان مأیوس شدند، چرا که با امامت بود که نقشه یهود، کفار و مشرکان خنثی‌ شد.

زیرا پیامبر اکرم(ص) در روز عید غدیر سرنوشت امت اسلامی را تعیین کرد و این پیام غدیر که حکومت، امامت و ولایت از سوی خداست و حاکمیت الهی با نصب امام ادامه پیدا خواهد کرد، به گوش همگان رسید.

آری! روز عید غدیر تداوم خط نبوت است یعنی «عمل و جهت‌گیرى امام و وصىّ پیامبر عیناً همان است. هدف امامت و راه آن، همان هدف پیامبر و راه اوست.

امام صادق(ع) در عرفات در روز عرفه در میان جمعیت می‌ایستد و با صدای بلند فریاد می‌زند: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَ آلِهِ کَانَ الْإِمَام...؛ اى مردم! پیامبر خدا امام بود و سپس على بن ابى طالب و سپس حسن و سپس حسین و سپس على بن الحسین و سپس محمّد بن على و سپس من».(کافی جلد 9 صفحه 38) امامت را از سرچشمه معنویش و اصلیش شروع می‌کند و اینگونه امامت را متصل به نبوت می‌داند.

آداب عید غدیر

برای ارج نهادن به این روز بزرگ اعمال و آدابی است که به برخی از آنها اشاره می‌شود.

1 . روزه

روزه عید غدیر از مستحباتی است که مکرر بر آن سفارش شده است. حضرت امام صادق(ع) فرمود: «یَجِبْ عَلَیْکُمُ صِیَامُهُ شُکْراً لِلَّهِ وَ حَمْداً لَه؛ برشما لازم است که در روز عید غدیر، برای سپاسگزاری از خداوند و ستودن او، روز بگیرید». (الخصال جلد 1 صفحه 264)

آن حضرت درباره پاداش روزه عید غدیر نیز فرمودند:«صِیَامُ یَوْمِ غَدِیرِ خُمٍّ یَعْدِلَ صِیَامَ عُمُرِ الدُّنْیَا لَوْ عَاشَ إِنْسَانٌ ثُمَّ صَامَ مَا عَمَرَتِ الدُّنْیَا لَکَانَ لَهُ ثَوَابُ ذَلِك؛ روزه در روز غدیر خم معادل روزه تمام عمر دنیاست اگر کسی به اندازه تمام عمر دنیا زنده بماند و تمام آن را روزه بگیرد ثواب آن به اندازه ثواب روزه در روز غدیر است، و صِیَامُهُ یَعْدِلُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ عَام مِائَةَ حَجَّة وَ مِائَةَ عُمْرَة مَبْرُورَات مُتَقَبَّلَات؛ و روزه روز غدیر نزد خداوند عزوجّل معادل صد حج و صد عمره مقبول است».(تهذیب الاحکام جلد 3 صفحه 143)

2 . افطاری دادن

از اعمالی که به انجام آن در روز عید غدیر سفارش شده است، افطاری دادن به روزه داران است. امیر مؤمنان علی(ع) فرمودند: «کسی که در شامگاه عید غدیر، به یك مؤمن افطاری دهد گویا یك میلیون نفر از پیامبران، شهیدان و صدیقان را افطاری داده است».(مصباح المتهجد و سلاح المتعبد جلد 2 صفحه 758)

3 . لباس نو پوشیدن

یکی از وظایف روز غدیر این است که مؤمن، تمیزترین و گرانقدرترین جامه‌های خویش را بپوشد «ان َیَلْبَسُ الْمُؤْمِنَ أَنْظَفِ ثِیَابِهَ وأَفْخَرَهَا»

4 . دیدار با مؤمنان

زیارت برادران مؤمن از سنت‌های مهم در اسلام است، لیکن در روز عید غدیر، دید و بازدید جزء یکی از شعائر مذهبی و ولایی می‌گردد و بیشتر و بهتر مورد سفارش قرار می‌گیرد و پاداش افزون‌تری می‌یابد.

امام رضا(ع) فرمود: «مَنْ زارِ فیهِ مُؤْمِنا أَدْخَلَ اللّهُ قَبْرَهُ سَبْعیِنَ نُورا وَ وَسَّعَ فى قَبْرِهِ وَ یَزُورُ قَبْرَهُ کُلَّ یَوْمِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَك وَ یُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّة؛ کسى که در روز (غدیر) مؤمنى را دیدار کند، خداوند هفتاد نور بر قبر او وارد مى‌کند و قبرش را توسعه مى‌دهد و هر روز هفتاد هزار فرشته قبر او را زیارت مى‌کنند و او را به بهشت بشارت مى‌دهند». (اقبال الاعمال جلد یک صفحه 465)

5 . تبریك گفتن

تبریك گفتن در روز عید غدیر از شعائر شیعه می‌باشد و گرم‌ترین و واقعی‌ترین تبریك‌ها برای عید غدیر است. حضرت رضا(ع) می‌فرماید: «هُوُ یَوْمِ التَّهْنِیَة یُهَنِّیْ بَعْضُکُمً بَعْضاُ فَإِذَا لَقِیَ الْمُؤْمِنُ أَخَاهُ یَقُول الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوَلَایَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّة؛ روز عید غدیر روز تهنیت‌گویی است، بعضی از شما به بعض دیگر تهنیت بگوید و هرگاه مؤمنی با برادرش برخورد کرد، بگوید، ستایش مخصوص خداوندی است که ما را از پیوستگان به ولایت امیرالمؤمنین و امامان(ع) قرار داد. (اقبال الاعمال جلد یک صفحه 464)

6 . كثرت در فرستادن صلوات

روز غدیر روز صلوات فرستادن فراوان بر محمد و آل محمد است. حضرت امام رضا(ع) در وصف عید غدیر فرمود: «یَوْم ِکْثَارالصَّلَاةِ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد». (اقبال الاعمال جلد یک صفحه 464)

انتهای پیام
captcha