پس از چندین دهه تقابل و سوء استفاده گسترده بشر از محیط زیست و برتری این تفکر در جهان که به هر نحو باید از محیط زیست در جهت توسعه استفاده کرد، بشر بالاخره متوجه عواقب بسیار خطرناک صدماتی که به محیط زیست وارده کرده، شده است.
تشکیل نهادهای بینالمللی و سازمانهای مردمی متعدد برای حفاظت از محیط زیست و امضای توافقنامههای بینالمللی متعدد(اگرچه بسیاری از دولتها به این تعهدات پایبند نیستند) نشان دهنده توجه جهانی به مراقبت از محیط زیست است؛ اما نگاه اسلام به محیط زیست چگونه است؟ آیا اسلام در قبال محیط زیست سکوت کرده یا آموزههایی در این زمینه دارد که متأسفانه مورد غفلت قرار گرفته است؟
خبرگزاری ایکنا در راستای عمل به وظیفه اطلاعرسانی در حوزه دینی و برای دریافت پاسخ به این سؤالات درسگفتارهای «محیط زیست در اسلام» را با ارائه حجتالاسلام سلمان بهجتیاردکانی، پژوهشگر محیط زیست در اسلام طی ۱۳ قسمت تهیه کرده و در معرض مطالعه و آگاهی مخاطبان قرار میدهد.
هشتمین بخش از این درس گفتار در خصوص «چالش محیط زیست و اقتصاد» است که در ادامه با هم آن را میبینیم و میخوانیم.
در مباحث مربوط به حفاظت از محیط زیست یکی از چالشهایی که بشریت و به خصوص حکومتها و دولتمردان با آن مواجه هستند تزاحم و یا تضاد بین حفظ محیط زیست و مسئله اقتصاد و کسب درآمد است.
امیرالمؤمنین علی(ع) در نامه خود به مالک اشتر به عنوان یک کارگزار حکومتی میفرمایند: «ای مالک (یعنی ای فرماندار، ای استاندار، ای مدیرکل، ای وزیر و ...) نگاه تو به آباد کردن سرزمین باید بیش از نگاه تو برای جلب خراج یعنی دریافت مالیات باشد. زیرا گرفتن مالیات هم ممکن نخواهد شد مگر اینکه پیش از آن، زیرساخت آن یعنی آبادانی را فراهم کرده باشی.
لذا حفظ محیط زیست و طبیعت یک زیربنا، پایه و مبناست. اقتصاد در صورتی موفق خواهد بود که منابع طبیعی و عناصر محیط زیستی اعم از آب، خاک، حیوانات، کشاورزی، زراعت، هوا و ... محافظت شود و نباید فعالیت اقتصادی تخریبگر و زیانبار نسبت به منابع طبیعی باشد.
یک اصل مترقی برخاسته از متون دینی و دین اسلام در قانون اساسی ما آمده است. اصل 50 قانون اساسی به چنین تزاهم و برخوردی بین اقتصاد و محیط زیست اشاره کرده و در آنجا محیط زیست مقدم بر اقتصاد برشمرده شده است.
اینکه فقط در سخنرانیها به اصل 50 قانون اساسی اکتفا شود شایسته و زیبنده ما نیست بلکه باید الگوی حکمرانی و بلکه سیاستگذاریها در زمینههای اقتصادی و اجتماعی بر مبنای حفظ محیط زیست و طبیعت باشد. اساساً اگر محیط زیست و طبیعت به خوبی محافظت نشود آن اقتصاد برای چه کسی سودمند خواهد بود و منافع اقتصاد برای چه کسی خواهد بود؟ اگر وجود، حیات و سلامت بشریت به خاطر اخلال در محیط زیست به خطر بیفتد آن زمان اقتصاد به درد بشر نخواهد خورد.
حکمرانان در هر عرصه و ردهای که هستند باید این اصل اساسی و کلی را رعایت کنند؛ اینکه مسئولان مطرح میکنند که ما برای این طرح اقتصادی ضمیمه محیط زیستی داریم کافی نیست بلکه محیط زیست باید در متن طرحهای اقتصادی، صنعتی و تکنولوژیکی باشد.
امیدوارین همه متصدیان امر حکومتداری این اصل مهم را پیوسته مدنظر خود قرار دهند و هوای محیط زیست را داشته باشند.
انتهای پیام