به گزارش ایکنا، بارگاه مطهر امام حسین(ع) که به دست مختار بن ابوعبید ثقفی بنا نهاده شد، بارها و در سالهای متمادی با حملات تخریبی افراد و گروههای مختلف مواجه شده است. خلفای عباسی از جمله منصور، هارون و متوکل هر یک در دورههای مختلف به تخریب بارگاه اقدام کردهاند. مهمترین و معروفترین تخریب به دستور متوکل صورت گرفت. وهابیان در سال 1216 هجری قمری نیز به بارگاه حمله کرده و به آن آسیب جدی وارد ساختند و آخرین تخریب، با حمله بعثیها در زمان صدام و در جریان انتفاضه شعبانیه مردم عراق روی داد.
تارنمای آستان حسینی طی سلسله مقالاتی به تاریخچه حرم مطهر امام حسین(ع) و رخدادهایی که پس از شهادت آن امام همام تا دوران عباسی برای آن روی داده، پرداخته است.
در سال 193 هجری قمری (809 میلادی) هارون الرشید، خلیفه عباسی قبر امام حسین(ع) و خانههای مجاور آن را تخریب کرد و دستور داد تا درخت سدری را که کنار مزار امام حسین(ع) روییده و بر آن سایه افکنده بود ریشهکن کرده و محل قبر امام(ع) را شخم بزنند و آثار آن را محو کنند.
پس از مرگ هارون الرشید و در زمان امین، پسر هارون، مزار امام حسین(ع) به سرعت بازسازی شد و مردم بار دیگر در اطراف مزار آن حضرت سکنی گزیدند. این مزار به مدت 40 سال تا زمان خلافت متوکل عباسی باقی بود.
منابع تاریخی عهد متوکل عباسی را یکی از تروریستیترین و تاریکترین دورانهایی میدانند که بر شیعیان و مرقد شریف امام حسین(ع) گذشته است.
ابوالفرج اصفهانی میگوید: «متوکل نسبت به خاندان ابوطالب بسیار تندخو و خشن بود و نسبت به آنان بسیار خشم و کینه و سوء ظن داشت و به آنان تهمتهای بسیار میزد. از این رو در زمان متوکل به این خاندان دورانی گذشت که در زمان خلفای گذشته بنیعباس به آنان نگذشته بود. از جمله که قبر امام حسین(ع) در آن زمان تخریب شد و آثار آن از بین رفت و در مسیر زائران سربازان مسلحی قرار داده شد تا هرکس به زیارت امام حسین(ع) میآید، کشته شده یا به شدت مجازات شود.» (مقاتل الطالبین، ص203-204)
این، تنها تخریب مزار امام حسین(ع) در دوران خلافت متوکل نبود بلکه وی ۴ بار اقدام به تخریب مرقد مطهر آن حضرت کرد. عبدالجواد الکلیدار، مورخ معاصر عراق در این باره نوشته است: «بیش از 40 سال از تخریب مزار مقدس امام حسین(ع) به دست هارون الرشید نگذشته بود که در دوران نوه او بار دیگر مزار آن حضرت به دست جعفر بن معتصم بن هارون الرشید (متوکل) تخریب شد. وی در دوران 15 ساله خلافت خود 4 بار به تأسی از گذشتگان خود از جمله منصور و هارون الرشید، مرقد مطهر آن حضرت را تخریب و با خاک یکسان کرد.» (تاریخ کربلا، ص 180)
در سال 233 هجری قمری و در آغاز حکمرانی متوکل عباسی، وی دستور تخریب قبر امام حسین(ع) را داد و ابراهیم دیزج یهودی را برای این کار اعزام کرد. ابوالفرج اصفهانی میگوید: «متوکل یکی از یاران خود را به نام دیزج که یهودی بود به سوی مزار امام حسین(ع) فرستاد و به او دستور داد که آن قبر شریف را به همراه هرچیزی که اطراف آن است به کلی تخریب کند. او نیز بارگاه امام حسین(ع) و تمام ساختمانهای اطراف را تخریب کرد و قبر را به آب بست و جوخهای از سربازان مسلح را در مسیرهای اطراف مزار قرار داد به طوری که بین هر دو سرباز مسلح یک مایل فاصله بود. آنها تمام زائران را میگرفتند و به قتل میرساندند یا به شدت مجازات میکردند.»
این تخریب در ماه شعبان و آغاز حکومت متوکل اتفاق افتاد. الکلیدار در این باره میگوید: «اولین تخریب مزار امام حسین(ع) در اوایل حکومت متوکل و در ماه شعبان سال 233 هجری قمری رخ داد. در آن سال دیزج طبق دستور متوکل تنها به تخریب مزار آن حضرت اکتفا نکرد بلکه هرچه را اطراف آن بود نیز تخریب و کل شهر کربلا را ویران کرد. وی در اطراف، مزار سربازان مسلحی قرار داده بود که با زور و مجازات و قتل از نزدیک شدن زائران به مرقد امام حسین(ع) جلوگیری کنند.»
اما قبر شریف آن حضرت پس از تخریب بار دیگر ساخته شد و مردم اطراف آن خانه ساختند. منابع تاریخی به سال ساخت مجدد مرقد مطهر امام حسین(ع) و اینکه به دست چه کسی ساخته شد، اشارهای نکردهاند اما بیشک برخی از شیعیان بخاطر ترس از حکومت، به صورت مخفیانه اقدام به این کار کردهاند.
پس از بازسازی مزار و زیارت زائران، خبر ساخت آن به مقامات حکومت رسید و متوکل بار دیگر دیزج را برای تخریب مرقد مطهر آن حضرت روانه کرد.
در سال 236 هجری قمری (850 میلادی) متوکل بار دیگر دستور تخریب قبر امام حسین(ع) و منازل اطراف آن را صادر کرد و دستور داد زمین آن را شخم بزنند و برای کشاورزی آماده کنند تا مردم نتوانند آنجا را زیارت کنند. (تاریخ طبری، ذیل حوادث سال 236)، (ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج7، ص36-37)، (مسعودی، مروج الذهب، ج2، ص401-402)، (ابن خلکان، وفیات الاعیان، ج1، ص455).
این دومین باری بود که قبر شریف حضرت در زمان متوکل تخریب شد. متوکل برای این اقدام شنیع دیزج را بار دیگر فرستاد تا زمین آن محل را با خاک یکسان کند و تمام ساختمانها و منازل اطراف آن را تخریب کند. وی همچنین سربازانی در اطراف مزار قرار داد تا از ورود زائران جلوگیری کنند و مجازاتهای سختی که حتی به قتل هم میانجامید علیه آنان مرتکب میشد.
تمام منابعی که درباره حوادث آن سال سخن گفتهاند، این واقعه را روایت کردهاند و شاید دلیل شهرت این حادثه نسبت به تخریبهای دیگر این باشد که این تخریب بزرگتر و شدیدتر از تخریبهای گذشته و آینده بوده است چنانکه الکلیدار میگوید: «تمام تاریخنویسان تخریب دوم را که در سال 236 رخ داد نقل کردهاند به این دلیل که این تخریب شدیدتر و بزرگتر از تخریب اول بود که در سال 233 هجری رخ داد زیرا در تمام منابع روایی به صراحت بیان شده و مخفی نشده است.» (تاریخ کربلا، ص183).
و شاید دلیل مشهور شدن این تخریب آن باشد که مردم در میان دو عملیات تخریب، و پس از اینکه مزار امام حسین(ع) بار دیگر ساخته شد، در اطراف مزار خانه ساخته و آنجا ساکن شدند. به همین دلیل متوکل دستور داد هم مزار و هم خانههای اطراف آن را تخریب کنند.
در منابع روایی ذکر شده که پس از دستور متوکل به تخریب مزار و جلوگیری از نزدیک شدن زائران به آن محل، دیزج به همه کسانی که اطراف مزار ساکن بودند سه روز مهلت داد تا آن محل را ترک کنند و پس از آن اقدام به تخریب خانههای آنها کرد. آنگاه هرکسی که پس از این مهلت آنجا مانده بود، سرنوشتش زندان مشهور متوکل بود که هیچ کس از آنجا زنده بیرون نمیآمد.
این اقدام شنیع واکنشهای مردمی بسیاری را در پی داشت و از سوی مسلمانان با محکومیت شدید روبهرو شد. سید حسن صدر در این باره مینویسد: «قلب مسلمانان از تخریب مزار امام حسین(ع) به درد آمد و اهالی بغداد بر دیوارهای این شهر دشنام مینوشتند و شعرا این واقعه را هجو میکردند.» (نزهة اهل الحرمین، ص18)
اما همه این اقدامات بیشرمانه متوکل مانع از این نشد که شیعیان بار دیگر مزار امام حسین(ع) را بنا کرده و در اطراف آن ساکن شوند و زائران به زیارت آن حضرت مشرف شوند.
در سال 237 هجری قمری بار دیگر این حادثه تکرار شد و جاسوسان خبر بنای مجدد مرقد امام حسین(ع) را به متوکل رسانده و گفتند که بسیاری از مردم عراق برای زیارت در کنار قبر امام حسین(ع) تجمع میکنند. لذا متوکل دستور تخریب قبر امام حسین(ع) و هرآنچه اطراف آن بود را صادر کرد و دستور داد که آن محل برای کشاورزی آماده شود و مردم از زیارت آن حضرت منع شوند. (السبکی، طبقات الشافعیه، ج۱، ص216).
منابع تاریخی روایت میکنند که خشم و غضب پنهان مردم نسبت به تخریب قبر مطهر امام حسین(ع) این بار به حالت انفجار علیه حکومت متوکل رسید و حالت مقاومت به خود گرفت. لذا مردم آشکارا متوکل را لعنت میکردند و کار به رویارویی با حکومت برای دفاع از آن مرقد مطهر رسیده بود. چنانکه طوسی و سیدمحسن الامین در این باره مینویسند: «به متوکل (جعفر بن معتصم) خبر رسید که سیاهپوستان برای زیارت قبر امام حسین(ع) در سرزمین نینوا تجمع میکنند؛ لذا یکی از فرماندهان خود را به همراه عده زیادی از لشگریان خود به آنجا فرستاد تا قبر امام حسین(ع) را زیر و رو کرده و اجازه ندهند مردم برای زیارت در اطراف قبر تجمع کنند. این فرمانده به سرزمین طف رفته و طبق دستور عمل کرد. این واقعه در سال 237 هجری قمری رخ داد. پس از آن سیاهپوستان قیام کرده و بر سر مزار امام حسین(ع) تجمع کردند و گفتند که اگر تا آخرین نفر ما کشته شود، هرگز از زیارت امام حسین(ع) دست نمیکشیم. آن فرمانده از متوکل دستور خواست و متوکل به او امر کرد که از آنها دست کشیده و به کوفه برود. این امر بر همین منوال بود تا سال 247 هجری فرا رسید...» (الامالی، ص209؛ اعیان الشیعه، ج4، ص287)
الکلیدار معتقد است که این فشار مردمی تأثیرگذار پس از عملیات تخریب مزار در همان سال یعنی 237 هجری بوده است. وی میگوید: «این روایت نشان میدهد که فرمانده مذکور دستور متوکل برای تخریب قبر امام حسین(ع) را در سال 237 هجری قمری اجرا کرد. این امر بیانگر آن است که پس از تخریب قبر امام(ع) در سال 236 هجری مزار آن حضرت بار دیگر تجدید بنا شد.
الکلیدار دلایل منطقی برای گفته خود مطرح میکند و سؤالاتی میپرسد و با حقایق تاریخی به آنها پاسخ میگوید. مثلاً میپرسد: «چه کسی فوراً و در آن مدت کوتاه مزار حضرت را بازسازی کرد؟»
و سپس پاسخ میدهد: «ناگزیر، باید همان سیاهپوستان و اهالی آن منطقه با وجود تدابیر شدید متوکل این کار را انجام داده باشند. این مسئله از متن همان روایت روشن میشود که عده زیادی از مردم علیرغم فشارهای شدید بر سر قبر امام حسین(ع) تجمع کردند، اما آنان زمین خالی را زیارت نکردند بلکه بارگاهی را زیارت کردند که در همان زمان تجدید بنا شده بود.» (تاریخ کربلا، ص187)
پس از این تخریب، مرقد مطهر امام حسین(ع) بلافاصله بازسازی شد و بارگاه جدید به مدت 10 سال محل زیارت زائران قرار داشت.
در سال 247 هجری، متوکل برای چهارمین مرتبه مزار امام حسین(ع) را تخریب کرد. این سال همان سالی بود که متوکل به قتل رسید. میرزا محمدتقی سپهر، مشهور به لسان الملک میگوید: «متوکل بار دیگر خبردار شد که اقشار مختلف مردم به سرزمین نینوا میروند و بازارهای بزرگی در نزدیکی قبر مطهر امام حسین(ع) ایجاد شده است. متوکل خشمگین شد و ارتشی را به سوی کربلا فرستاد تا قبر حضرت را تخریب و با خاک یکسان کنند و هر یک از خاندان ابوطالب و شیعیان آنها را یافتند به قتل برسانند. اما خداوند شر او را به خودش برگرداند و او به دست پسرش منتصر به قتل رسید.» (ناسخ التواریخ، ج6، ص438)
الکلیدار در این باره مینویسد: «منتصر، پسر متوکل خون پدرش را حلال دانست و با فرماندهان ترک برای قتل او همراه شد بنابراین بلافاصله پس از آخرین تخریب حرم امام حسین(ع)، در شب چهارشنبه ماه شوال سال 247 هجری قمری او را به قتل رساند.» (تاریخ کربلا، ص189)
ملاحظه میشود که مسلمانان با وجود شرایط سخت و دشوار دوران متوکل و چهار بار تخریب مزار امام حسین(ع) هیچگاه از زیارت آن حضرت دست نکشیدند و بلافاصله پس از این تخریبها، مجدداً آن بارگاه مطهر را بنا نهادند.
الکلیدار در مورد افرادی که در این چهار بار اقدام به تخریب کردند، مینویسد:
مرتبه اول در سال 233 هجری به دست ابراهیم دیزج (به نقل از مقاتل الطالبین، ص203-204)
مرتبه دوم در سال 236 هجری باز هم به دست دیزج (به نقل از مروج الذهب، ج۲، ص401-402)
مرتبه سوم در سال 237 هجری به دست عمر بن فرج الرخجی (به نقل از الامالی، ص207 و البحار، ج10، ص297)
مرتبه چهارم در سال 247 هجری به دست دیزج با همراهی هارون مغربی و تحت نظارت قاضی جعفر بن محمد بن عمار، قاضی کوفه (به نقل از الامالی، ص207-208 و البحار، ج10، ص296 و المناقب، ج۲، ص190 و ناسخ التواریخ، ج6، ص437).
نام دیزج یهودی در سه عملیات تخریب تکرار شده است و به نظر میرسد که اکثر فرماندهان متوکل از این اقدام بیشرمانه اجتناب میکردند. لذا او از این فرد یهودی برای نیت شوم خود بهره برده است.
منتصر در سال 247 هجری جانشین پدرش متوکل شد و بارگاه امام حسین(ع) را از نو بنا کرد. این بنا تا سال 283 هجری باقی بود.
گزارش از فرشته صدیقی
انتهای پیام