به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «قیام معنا در عاشورا» امروز شنبه 23 تیرماه از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
محمدعلی فتحاللهی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست به سخنرانی پرداخت. گزیده سخنان وی را در ادامه میخوانیم؛
برخی افراد هستند که در آنها معنا و معنویت وجود دارد. در بین بزرگان، حضرت عیسی(ع) به طور مشخص یک وجود معنوی دارد و هم خلقت، هم حیات، هم زنده کردن مردگان توسط ایشان و خبر دادن از بسیاری از چیزها و در نهایت عروج ایشان به آسمانها نشان میدهد که وی، یک وجود معنوی است بنابراین افرادی وجود دارند که هم وجودشان و هم مکانشان، دارای معنویت است و از گذشته چنین چیزی وجود داشته است همانگونه که بیتالمقدس معنویت دارد اما اگر قرار باشد معنویت قیام کند یا قوام داشته باشد برخی خصوصیات دیگر نیز لازم است وجود داشته باشد. در قرآن کریم و در آیه 97 سوره مائده آمده است :«جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ ۚ ذَٰلِكَ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ خدا کعبه را خانه حرام قرار داد برای نگهبانی مردم، و نیز ماه حرام را قرار داد و نیز هَدْی و قلائد (قربانی نشاندار و بینشان) را قرار داد، تا بدانید که خدا به هر چه در آسمانها و زمین است آگاه است و خدا به همه چیز داناست» در اینجا مسئله قیام للناس در مورد کعبه ذکر شده است. قداست و معنویت در مورد شهر بیتالمقدس هم ذکر شده اما مفهوم قیام در مورد کعبه آمده است. تنها دو مورد قیام در قرآن کریم آمده است که یکی از آنها در اینجاست.
اگر معنا و معنویت بخواهد قیام کند و قوام داشته باشد بر اساس این آیه نیاز به کعبه دارد تا قیام معنوی ادامه پیدا کند. تغییر قبله که اتفاق میافتد درک اسلام از سیاست، معنویت و حقیقت زندگی اسلامی به نمایش گذاشته میشود لذا اگر بخواهیم بیتالمقدس را توصیف کنیم آنجا یک مکان بهشتی و معنوی است اما تمایزی بین این مکان و مکانهای دیگر وجود دارد و وقتی انسان از آن مکان خارج میشود احساسی غیر معنوی به وی دست میدهد. برخی افراد هم اینگونه هستند چون وقتی با آنها باشید حسی معنوی به شما دست میدهد اما وقتی از نزد آنان میروید آن حس معنوی را از دست میدهید.
اما اگر خداوند اراده کند که همه خلقت و همه مکانها نسبتی معنوی پیدا کنند این اتفاق فقط با کعبه رخ میدهد. کعبه در عین اینکه صفت ارض مقدس را ندارد اما معنویتی که در آنجا وجود دارد با همه زندگی پیوند پیدا میکند لذا اینگونه نیست که اگر از کعبه فاصله گرفتید معنویت را از دست بدهید بلکه کعبه به گونهای است که میتوانید همه زندگی را به آن مرتبط کنید. این خصلت برای همه مردم عادی وجود دارد. وقتی قبله به سمت بیتالمقدس است در واقع نوعی جدایی بین زندگی خودمان و آن مکان قائل هستیم ولی میگوئیم اینجا مکانی معنوی است اما هیچ جدایی بین زندگی ما و کعبه وجود ندارد بلکه انسان در کنار کعبه، راحتتر از خانه خودش است. اگر انسان در کنار کعبه بخوابد، دراز بکشد، پشت به کعبه یا رو به کعبه باشد فرقی نمیکند چون همگی عبادت است اما مکان مقدس اینگونه نیست بلکه باید با آدابی به آنجا وارد شوید.
این تغییر قبله از بیتالمقدس به کعبه هم کار را برای اسلام سخت کرد و هم در دراز مدت، اسلام را به هدف خودش رساند، در ابتدا قطع ارتباط با بیتالمقدس ممکن بود مقداری جنبه معنویِ پیامِ اسلام را کم کند اما در دراز مدت این پیام را عمیق و تحقق آنها را راحتتر کرد به همین دلیل آیات بعثت در کنار آیات مربوط به تغییر قبله قرار دارند. مثلا آیه 150 سوره مبارکه بقره مربوط به تغییر قبله و آیه 151 همین سوره مربوط به بعثت است لذا ارتباط دادن تغییر قبله با بعثت پیامبر گرامی اسلام(ص) نشان میدهد که اسلام دنبال آن است که اگر در گذشته، خداوند انسانهای معنوی همانند حضرت عیسی(ع) را خلق کرده و مکان معنوی همانند بیتالمقدس را بنا نهاده است اما در اینجا قرار است همه مردم در کنار زندگی مادی، حرکتی به سمت معنویت را شروع کنند تا در نهایت با یک قیام، به معنویت پایدار در عمق زندگی خودشان برسند؛ این همان معنویتی است که ملاصدرا نیز از آن صحبت میکند.
حادثه عاشورا از این جنس است یعنی معنویتی است که کاملا با زندگی انسانها پیوند خورده است. امام حسین(ع) و اصحابش، عالیترین وجه و معنویتی که برای بشر در عالم خلقت ممکن بود را در حادثه عاشورا به خوبی به نمایش گذاشتند. البته آنها زندگی مادی را به کلی تعطیل نکردند که صرفا یک شخصیت معنوی از خودشان نشان دهند بلکه همه زوایای زندگی مادی از تشنه شدن، زندگی خانوادگی، اقتصاد و سیاست و امثالهم در حادثه عاشورا قابل مشاهده است. بنابراین معنویت با حادثه عاشورا تکیهگاهی پیدا کرد که هیچ وقت شمع معنویت در عالم به خاطر این تکیهگاه عظیم خاموش نخواهد شد.
به نظر بنده رمز قیام معنا در حادثه عاشورا این بود که جدا از زندگی مادی و روزمره انسانها و مکان آن جدا از مکانهای دیگر نبود. کربلا مکانی عادی بود اما تبدیل به بامعنیترین مکان شد. انسانهایی که در آنجا شهید شدند انسانهای عادی بودند اما به عالیترین درجات معنوی رسیدند. در واقع اتقاقی که در عاشورا رخ داد معنای کعبه را در کربلا نشان داد. به معنای دیگر، کربلا، باطن کعبه است و اگر کربلا وجود نداشت ارتباط معنوی که باید با کعبه پیدا میکردیم را نداشتیم. همه ما میدانیم که قبل از اسلام، کعبه مرکز بت پرستی بود اما بعدا تبدیل به یکی از معنویترین مکانها شد؛ در حالیکه ما مشاهده نکردهایم که بیتالمقدس بتخانه باشد. علت این امر عادی بودن کعبه است چراکه کعبه هیچ فرقی با جاهای دیگر ندارد و انسانها تمایزی بین این مکان و مکانهای دیگر نمیبینند.
در واقع سنت اسلامی آن است که کعبه با زندگی مادی روزمره ارتباط برقرار کرده و معنویت را در ادامه رشد طبیعی همین زندگی مادی به ظهور میرساند لذا ما برای معنوی شدن لازم نیست ترک خوردن و آشامیدن و زندگی روزمره کنیم بلکه همین زندگی روزمره و کارهای خودمان را میتوانیم وسیله ارتقای خودمان قرار دهیم. اگر ما خرید و فروش و کسب و کاری داریم همان میتواند پلکانی برای معنویت ما باشد لذا حتی عادیترین کار در زندگی انسان میتواند پلکانی برای معنویت باشد و لازم نیست حتماً عبادتهای خاصی انجام دهیم هرچند که آنها هم مهم هستند اما اسلام آنها را به زندگی عادی پیوند داده است و اینگونه زندگی معنوی قوام پیدا میکند.
انتهای پیام