
به گزارش ایکنا، سومین جلسه از سلسله جلسات تدبر در سوره مبارکه «
حجرات» که در پژوهشگاه رویان جهاد دانشگاهی برگزار میشود، بعد از ظهر امروز سهشنبه 30 مرداد با سخنرانی هانی چیتچیان، کارشناس و مدرس قرآنی برگزار شد.
چیتچیان در این جلسه با قرائت آیه دوم سوره حجرات به ذکر نکاتی در باب عواملی که موجب میشود تا اعمال انسان تباه و باطل شود پرداخت. متن آیه به قرار زیر است:
«َیا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَاتَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ»
ای مؤمنان! صدایتان را بلندتر از صدای پیامبر نکنید و آن گونه که با یکدیگر بلند سخن میگویید با او بلند سخن نگویید، مبادا آنکه اعمالتان تباه و بیاثر شود و شما تباهی آن را درک نکنید.
وی در ادامه با یادآوری آیه اول این سوره که بیان میکند مؤمنان نباید در امور و کارها از خدا و پیامبر او پیشی بگیرند و به این واسطه باید تقوا پیشه کنند، آیه دوم این سوره را نیز در ادامه آیه اول دانست و آن را تکمیلکننده امری که موضوع مهمی را به مؤمنان در قبال خدا و رسولش یادآور میکند، دانست که در ادامه به ذکر پارهای از مباحث طرح شده در این جلسه میپردازیم:
اشاره قرآن در این آیه به عدهای است که صدایشان را در مقابل پیامبر(ص) بلند میکنند؛ شکل ظاهری این امر نه در مورد پیامبر(ص) بلکه در مورد هر بزرگ و فرد قابل احترامی، نکوهیده است و به نوعی بیاحترامی به آن فرد تلقی میشود و البته گاه کنایه از این مطلب هم دارد که اساساً در مقابل پیامبر به عنوان فرستاده الهی کسی نباید اظهار نظری متفاوت از آنچه قول اوست که از جانب خداوند بیان شده است، داشته باشد.
نکته جالب توجه اینکه بلافاصله در آیه سوم این سوره، صحبت از افرادی است که صدای خود را نزد پیامبر(ص) کنترل میکنند و این امر را ملاکی قرار میدهد برای اینکه خداوند قلبهای آنها را برای پرهیزکاری آماده کرده است که مجدد از این امر میشود تعبیر دیگری نیز کرد مبنی بر اینکه انسانهای پرهیزکار به این شکل نیست که ذاتاً در نهاد آنها شرایط برای پرهیزکاری آماده شده باشد بلکه هر یک از آنها به کوچکترین رفتار و سکنات خود نیز مراقبت دارند و به این واسطه زمینه برای تقواپیشگی آنها مهیا شده است.
در اینجا میخواهم از یکی از آیات قرآن وام بگیرم؛ آیه نخست سوره تکویر که میفرماید: «إِذَا ٱلشَّمۡسُ كُوِّرَتۡ»(در آن هنگام که خورشید تاریک شود)، البته این به آن معنا نیست که خورشید به طور کامل از بین میرود بلکه میزان تابندگی منبعی نورانی آن اندازه است که روشنی خورشید در برابر آن ناچیز است، این تعبیر را میتوان در مواجهه یک مؤمن مسلمان با پیامبر(ص) به کار برد؛ اساساً در برابر منبع نوری همچون وجود مقدس پیامبر اسلام، عرض اندام افراد ولو با صدای بلندتر از پیامبر هم بیمعنی بوده و ماهیتی ندارد که البته این امر را میتوان در مورد ظهور حجت(عج) نیز تعمیم داد.
برای روشنتر شدن این موضوع میتوان یک کارشناس علوم قرآنی و تفسیر را مثال زد که مثلاً در برابر وجود فردی مثل علامه طباطبایی به عنوان مفسر بزگ قرآن قصد آن را داشته باشد که صدایش را بالا برده و استدلالش در مورد معانی و تفسیر بخشی از قرآن را ارجح به رأی و نظر علامه بداند.
در بخشی از آیه دوم این سوره صحبت از حبط اعمال یا تباه و باطل شدن آنها میشود به این معنی که چون صدای شما در برابر صدای خدا و رسولش بلند میشود، هر آنچه که به انجام رسانده باشید نیز برای غیرخداست و لذا تباه میشود که انگار عملاً کاری را برای خدا انجام ندادهاید.
بلند کردن صدا در روزگاری همچون عصر ما که از نعمت وجودی ظاهری پیامبر(ص) برخوردار نیستیم و همچنین عصر غیبت را نیز تجربه میکنیم به آن معناست که کاری را انجام دهیم که براساس تصور خودمان درست است و در آن هیچیک از دستورات خدا و رسول که در قرآن نیز آمده است را به کار نمیگیریم. درست است که ممکن است در این عرصه توفیقاتی نیز حاصل شود اما چون این طریق برای رضای خدا نبوده و اصطلاحاً برای خدا کاری انجام نشده است لذا ارزش و ثوابی برای فرد به منظور دستگیریاش در آن دنیا نیز نوشته نمیشود. این گونه اعمال برای دنیا بوده لذا تباهی و باطل شدن آنها قریبالوقوع است و ممکن است با ظهور پدیدهای نوین در دنیا، آنها نیز به ورطه فراموشی سپرده شود.
شاید این مطلب عنوان شود که بسیاری از این گونه کارها سهواً و بدون اطلاع از اینکه باید در آن خدا و رسول خدا محور قرار گیرد و تنها به جهت خدمت در حال انجام است که باید گفت حبط و نابودی اعمال در جایی صورت میگیرد که حجت بر افراد تمام میشود، به این معنی که هر گامی که برداشته میشود، برای خدا و رضایت او باشد نه منفعت شخصی و تنها در این صورت است که اعمال پایدار میماند و در غیر این صورت نابود خواهد شد.
در بیان شرایط حبط اعمال در آیات دیگری از قرآن نیز نشانههایی وجود دارد که از آن جمله میتوان به آیه 88 سوره مبارکه «انعام» اشاره کرد که میفرماید: «ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَلَوْ أَشْرَكُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(اين هدايت خداست كه هر كس از بندگانش را بخواهد بدان هدايت مىكند و اگر آنان شرك ورزيده بودند، قطعاً آن چه انجام مىدادند از دستشان مىرفت)
البته آیات 15 و 16 سوره «اعراف» نیز به این موضوع اشاره دارند که در آنها خدا میفرماید: «فَلِذَٰلِكَ فَادْعُ ۖ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ ۖ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ ۖ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ ۖ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ ۖ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ ۖ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ ۖ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ ۖ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا ۖ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ»(15)
پس آنان را [به سوی همان آیینی که به تو وحی شده] دعوت کن، و همانگونه که مأموری [بر این دعوت] استقامت کن، و از هواهای نفسانی آنان پیروی مکن و بگو: به هر کتابی که خدا نازل کرده، ایمان آوردم، و مأمورم که در میان شما به عدالت رفتار کنم؛ خدا پروردگار ما و شماست؛ اعمال ما برای خود ما و اعمال شما برای خود شماست؛ دیگر میان ما و شما [پس از روشن شدن حقایق] هیچ حجت و برهانی نیست؛ خدا ما و شما را [در عرصه قیامت] جمع میکند، و بازگشت [همه] به سوی اوست.
«وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ»(16)
کسانی که درباره خدا پس از آنکه دعوتش [از سوی مردم منصف با تکیه بر عقل و فطرت] اجابت شده مجادله و ستیزه میکنند، دلیلشان [بر ضد حقایق] نزد پروردگارشان باطل است و از سوی خدا خشمی بر آنان است و برای آنان عذابی سخت خواهد بود.
به تعبیری باید گفت که وقتی به خدا ایمان آورده و خود را پیرو رسولش مینامیم، باید مطیع فرمان الهی باشیم که از سوی فرستادهاش ابلاغ میشود هر چند که فرد برای انجام کاری شخصی و با معرفت فردی صاحب اختیار است اما این عمل خارج از دایره ایمان به انجام میرسد و توجیهات خود را دارد، هر چند که ممکن است به سود فرد و یا افرادی باشد.
از جمله دیگر آیاتی که در قرآن به حبط و نابودی اعمال فرد در چنین شرایطی اشاره دارد آیه 32 سوره «محمد(ص) است که میفرماید: «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَىٰ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ»(مسلماً آنان که کفر ورزیدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنکه هدایت برای آنان روشن شد با پیامبر به شدت دشمنی نمودند، هرگز هیچ زیانی به خدا نمیرسانند و خدا به زودی اعمالشان را تباه و بیاثر میکند).
انتهای پیام