به گزارش ایکنا، حجتالاسلام و المسلمین علی نصیری، استاد درس خارج حوزه علمیه، پنجم شهریورماه در سخنانی با موضوع «حیات پنجگانه در قرآن و ضرورت حیات علمی و معنوی» با اشاره به آیه 20 و 21 سوره مبارکه حدید با بیان اینکه قرآن کریم در این دو آیه که از غرر آیات الهی است، پنج نوع حیات را ترسیم فرموده است، گفت: ابتدا فرمود که بدانید حیات دنیا، لهو و لعب و سرگرمی و بازیچه و تفاخر بین شما و تکاثر در اموال و اولاد است مانند بارانی که بر زمین ببارد و از آن درختان و میوههای گوناگونی بدهد و از میوه آن کافران دچار اعجاب شوند؛ ثم یهیج فتراه؛ گیاهان خوش آب و رنگی که اینقدر صفا و بهجت دارند، رنگ باخته و زرد میشوند و در نهایت تبدیل به خاک و خاشاک خواهد شد و در آخرت هم دچار عذاب شدید خواهند شد ولی در برابر، مغفرت و رضوان الهی را از دست دادهاند که ماندگار و جاودانه است.
وی افزود: بعد هم دعوت فرموده است: این آیات حیات دنیا را متاع فریب و غرور خوانده و بعد فرموده است: سابقوا الی مغفره ...؛ پیشی بگیرید به بهشتی که عرض آن مانند عرض آسمانها و زمین است و کسانی که خدا و همه انبیاء را پذیرفتند و گفتند بین همه انبیاء فرقی نیست، کسانی هستند که خداوند سعادت را نصیب آنان میکند. این بهشت با این عظمت برای کسانی که موحد و تابع انبیاء هستند، فراهم شده است و خدا صاحب فضل بزرگ و عظیم است.
نصیری اظهار کرد: هر آنچه در قرآن آمده است دقیق و حسابشده و چیدمان آن هم دقیق است لذا ما نام آن را ساختار درونی قرآن و نظام هوشمند درونی گذاشتهایم؛ خداوند در این آیات در معرفی دنیا از چند لفظ بهره برده است، زینت و تفاخر و تکاثر و ...؛ مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان معتقد است که این کلمات به پنج مرحله از حیات دنیوی بشر منطبق است. الان حیات چند فصل دارد؛ فصل بهار که ولادت ما هست که تا آغاز جوانی به عنوان اوج بهجت و شادابی میرسد؛ دوم فصل تابستان و شکوفایی است که دوره جوانی تا مثلاً 30 سالگی را شامل است؛ فصل سوم پاییز یا همان برگریزان است و از سن 30 سالگی به تدریج کاستیها شروع میشود تا سن 50 سالگی و در فصل زمستان هم که از 50 سالگی به بعد است، زمستان عمر انسان است و انسان به تدریج همه قواهای نفسانی خود را از دست میدهد.
استاد درس خارج حوزه با بیان اینکه قرآن کریم در مورد دیگری فرموده است که ما شما را از قوه، سپس ضعف سپس قوت آفریدیم، اظهار کرد: در مورد اینکه چرا پنج مرحله در آن آیه وجود دارد و با چهار مرحله عمر آدمی سازگار نیست، باید گفت ابتدای حیات ما، کودکانه یا حیات لعبی است(لعب) و بچهها عمدتاً به بازی مشغولند و به اقتضای بچگی همه این بازی را میپذیرند. قرآن کریم معتقد است که برخی تا آخر عمر، بچگی میکنند و هنوز هم بچه هستند. اینکه دو پیرمرد بالای 80 سال به خاطر یک بازی فوتبال تا حد مرگ همدیگر را کتک میزنند، نشانه بچگی آنان است یا دیدیم کسانی در سنین بالا دو سه روز قبل از شروع یک بازی فوتبال، به اطراف ورزشگاه میروند و میخوابند تا روز موعود فرا برسد.
وی افزود: مرحله دیگر، حیات لهوی و خوشگذرانی و زینتی است؛ در اینجا جذبه جنس مخالف فرد را میگیرد؛ زین للناس حب الشهوات من النساء ... که البته غریزه خدادادی است و در حد مطلوب خوب است ولی نباید از حد بگذرد. در بین دختران هم در قالب خودنمایی و به چشمآمدن و دیدهشدن تجلی مییابد؛ البته دیدهشدن زن هم غریزی است ولی اگر کنترل نشود، بیچارهکننده است؛ بنابراین مرحله دوم، لهوی است؛ در این مرحله گاهی میبینیم برخی کارهایی میکنند که دیگران لذت ببرند ولی خودش به این مقدار لذت نمیبرد. بنابراین اگر کسی 60 _ 70 سال از او بگذرد ولی فرض کنید در فلان ویلا و مراکز فحشا مینشیند و از طریق مواد مخدر و شراب خود را گرفتار مستی میکند یا زنی در این سن به دنبال خودآرایی بیش از حد است، غرق در دنیا است و حیات او لهوی است.
نصیری با اشاره به حیات تفاخری، اضافه کرد: در این مرحله که دوره میانسالی است به شدت جذبههای جنسی کم شده است و فرد همه تلاش خود را به کار میگیرد تا سری از سرها بیرون بیاورد و تا میتواند پول بیشتری در بیاورد و مال انباشت کند تا به دیگران تفاخر کند. ممکن است کسی در عالم علم باشد و دائما دنبال اضافهکردن عنوانی بر عناوین قبلی است و اینکه از حجتالاسلام به آیتالله و از دکتری به پرفسوری برسد؛ البته کسانی که اسیر این چیزها هستند، مصداق این مسئله هستند یا زمین و زمان را بر هم میبافند تا وکیل و وزیری شوند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه مرحله دیگر حیات تکاثری است، افزود: در این مرحله بحث تفاخر هست ولی فرد بیشتر دنبال انباشتکردن و جمع مال است؛ لب گور است ولی باز هدفش کسب بیشتر مال است. ما در برابر این چند نوع حیات، دو حیات دیگر هم داریم که در آیات و روایات به آن اشاره شده است و آن حیات علمی و معنوی است. یرفع الله الذین آمنوا درجات؛ حضرت علی(ع) فرمودند: دو تنه پشت مرا شکستند عالم متهتک و جاهل متنسک یعنی عالم است ولی حیات معنوی ندارد؛ متنسک و مبادی آداب است ولی جاهلانه رفتار میکند؛ پیامی که دین در حد گزارههای نوشتاری خود داده است و آن چه در سیره و منش همه انبیاء و اولیاء وجود دارد، این دو نوع حیات علمی و معنوی است.
نصیری افزود: پیوسته انبیاء و اولیاء الهی از خداوند رب زدنی علما را طلب میکردند. ما اهل بیت(ع) با این همه سرمایه دانش هر لحظه دنبال کسب دانش هستیم؛ وقتی نامه امام علی(ع) را به عثمان بن حنیف میخوانیم فرموده است: رهبر شما از دنیا به دو قرص نان کفایت کرده است و بعد تأکید دارد که میخواهم نفسم را به ریاضتی بیش از این سوق دهم. یعنی چون حیات اخروی بیکرانه و بیپایان است همیشه دنبال آن هستند. این حیات معنوی و ایمانی را از همه خواستهاند ولی از ما که در حوزه هستیم و میخواهیم سلسلهجنبان باشیم، باید بیشتر دنبال آن باشیم.
استاد درس خارج حوزه علمیه گفت: آیه نفر فرموده است که فقیه شود ولی در برخی آیات خطاب بسیار سنگینتر است؛ در سوره مبارکه احزاب خداوند خطاب به زنان پیامبر(ص) فرموده است که اگر شما اهل عبادت و بندگی باشید و اعمال صالح انجام دهید، دو برابر پاداش خواهید داشت و اگر گناهی از شما سر بزند و فاحشه مبینه داشته باشند، دو برابر عذاب خواهند شد؛ چرا قرآن چنین خطاب کرده است؟ زیرا ایشان به پیامبر(ص) منتسب هستند و از این جهت امهات المؤمنین نامیده شده و بعد از پیامبر(ص) هم کسی حق ازدواج با آنان را ندارد.
نصیری بیان کرد: خطاب این آیه امروز به ما طلبهها و روحانیت است و خطاب هم سنگینتر زیرا امروز روحانیت، نماد دین هستند و اگر خطایی از آنان سر بزند گناه آن مضاعف است؛ قرآن کریم وقتی چند مرحله حیات را برشمرد تا حد غریزه و طبیعت انسانی را پذیرفت و نه بیشتر. از بیشتر آن سریع بیرون بیایید. از ما حیات معنوی و علمی خواستهاند و هر دو هم باید با هم باشند.
نصیری در جمعبندی این بحث گفت: در صدسال اخیر ابرخی در حوزه علم و دانش آنقدر کار کرده بودند که تکیده شده بودند و از شدت کار قدشان خمیده شده بود ولی آیا حیات معنوی هم داشتند؟ یک اندیشمندی سالیان درازی در غرب زندگی میکرد و در اواخر عمر از او پرسیدند شما که علامه هستید و تا آخر عمر در راه علم قدم برداشتهاید، نگاهتان به مرگ چیست؟ جواب داده بود که ما بعد از مرگ نابود و نیست میشویم؛ این در حالی است که سراسر آیات قرآن و روایات فریاد میزنند که حیات دیگری در راه است و انسان ابدی است و مرگ اول جاودانگی و حیات جاودانه است.
وی افزود: حسن بصری جزء زهاد ثمانیه است؛ در رجال در مورد او بحث است؛ از نظر حیات معنوی خیلی عارف و سالک است ولی در امامشناسی لنگ میزده است؛ یا فرد معروفی که در مشهد مدفون است چندین سال استغفار میکرد از اینکه یکبار گفته بود خداوند یزید را لعن کند. بنابراین حیات علمی تنها جواب نمیدهد و حیات معنوی تنها هم جواب نخواهد داد زیرا خطر تربیت داعش و خوارج است لذا هر دو باید با هم باشد که در فرمایش امام علی(ع) متجلی شده است. حالا باید از ما روحانیون بپرسیم و بپرسند که آیا ما این دو نوع حیات را با هم داریم؟ من واقعا حوزه را در خطر میبینم زیرا حوزه به شدت در معرض آسیب است.
انتهای پیام