
عدل و عدالت از بنیادیترین و برجستهترین مفاهیم در منظومه معرفتی دین اسلام است که جایگاهی محوری در تمام ابعاد اعتقادی، فقهی و اخلاقی دارد. عدالت نه تنها به عنوان یک فضیلت اخلاقی والا مورد تأکید است بلکه روح حاکم بر همه تعالیم دینی و اجتماعی شمرده میشود.
نگاه حضرت علی(ع) به عنوان مظهر عدل و پیشوای عدالتمحور، تجلی عینی این مفهوم است. آن حضرت نه تنها در گفتار بلکه در کردار و سیره عملی خود، عدالت را محور حکومت و قوام جامعه میدانستند. عدالت در اندیشه علوی صرفاً یک آرمان اخلاقی نیست بلکه ضرورتی است که بقای جامعه انسانی به آن وابسته است از این رو فهم صحیح جایگاه عدالت در منظومه معرفتی اسلام و نقش آن در نظام اعتقادی و اجتماعی، گامی مهم در مسیر اقامه قسط و عدل در جامعه انسانی به شمار میرود.
خبرگزاری ایکنا به مناسبت ماه رمضان درسگفتاری با عنوان «
عدالتنامه» تولید کرده است و
سیدحمید خویی، پژوهشگر
نهجالبلاغه در این درسگفتار به تبیین جایگاه عدالت در معارف دین و نگاه امیرالمؤمنین(ع) میپردازد. در ادامه فیلم و متن قسمت یازدهم و آخرین قسمت این درسگفتار با عنوان
«ظلمستزی و ظلمگریزی از معانی شیعی عدالت» پیش روی شماست.
ششمین معنی عدل و عدالت، ظلم ستیزی و ظلم گریزی است و این را باید یکی از معانی ویژه شیعی عدالت دانست به این معنا که در فقه و فکر شیعه لازمه قطعی و اجتناب ناپذیر عدالتورزی، ظلم گریزی و ظلم ستیزی است. ظلم گریزی و ظلم ستیزی را باید روی دیگر سکه عدالتورزی دانست و بیتعارف عرض کرد که بدون ظلم ستیزی و ظلم گریزی امکان اقامه عدل وجود نخواهد داشت.
تکلیف واجب شرعی هر مسلمانی این است که در راستای اقامه عدل باید با ظلم و ظالم مواجهه کند و از ظلم دوری کند برای اینکه ظلم انسان را مستحق لعن خدا و محروم شدن از رحمت خدا قرار میدهد. من فقط به دو فرمایش از امیرالمؤمنین(ع) در مقام ظلم گریزی و ظلم ستیزی بسنده کنم که در حقیقت ترجمانی و جلوهای از این کلام الهی است که «ولا ترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار» یعنی در مقابل ظالم سر فرود نیاورید به ظالم کمک نکنید که گرفتار عذاب دوزخ خواهید شد.
کلام اول امیرالمؤمنین(ع) این است که فرمود «و اللّه ِ لو اُعطِيتُ الأقاليمَ السَّبعَةَ بما تَحتَ أفلاكِها، على أن أعصِيَ اللّه َ في نَملَةٍ أسلُبُها جُلْبَ شَعِيرَةٍ ما فَعَلتُهُ» سوگندهای حضرت علی(ع) تعارف و شوخی نیست و شاعری نیست که به مقتضای قافیه سخن گفته باشد ولیّ خداست و تکتک کلماتش عین حقیقت است و دشمنترین دشمنان علی او را متهم به ناراستگویی یا گزافهگویی نکردند؛ حضرت فرمود به خدا سوگند اگر هفت اقلیم زمین و آسمانها را به من علی ابن ابیطالب بدهند با هر آنچه که در آنها هست با همه محتویاتش به یک شرط که بگویند فقط یکبار خدا را معصیت کن؛ آن هم نه معصیتی مثل آدم کشتن یا دزدی کردن باشد بلکه کاری مثل اینکه مورچهای که پوست جوی به دهان گرفته است، آن را از دهانش بگیر و به این اندازه به یک مورچه ظلم کن و امیرالمؤمنین(ع) به خدا سوگند یاد میکند که من به چنین معاملهای تن نمیدهم و حاضر نیستم که به اندازه برگرفتن پوست جوی از دهان موری به حیوانی ظلم کرده باشم و از این رهگذر مسیر معصیت خدا کرده باشم.
کلام دوم امیرالمؤمنین(ع) این است که فرمود «وَ اللَّهِ لَأَنْ أَبِيتَ عَلَى حَسَكِ السَّعْدَانِ مُسَهَّداً أَوْ أُجَرَّ فِي الْأَغْلَالِ مُصَفَّداً، أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ أَلْقَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ظَالِماً لِبَعْضِ الْعِبَادِ وَ غَاصِباً لِشَيْءٍ مِنَ الْحُطَامِ» خارهایی در بیابانهای عربستان هست که به آن خار سعدان میگویند که تیغهای بسیار تیز و تند دارد؛ حضرت میفرمایید به خدا سوگند اگر شب تا صبح من را بر روی این خارهای سعدان نگه دارند که خارهای تیز خلنده هستند و به قول زنجیر ببندند و بکشند؛ اگر شب تا صبح بر روی خار بیدار بمانم و یا دست و پای بسته در غل و زنجیر کشیده شوم؛ این برای من پذیرفتنی و دوست داشتنیتر است از اینکه فردای قیامت با خدا روبرو شوم در حالی که به بندهای از بندگانش ظلمی کرده باشم یا مالی از کسی به غصب برده باشم.
این علی(ع) است و ما مدعی تشیع این علی(ع) هستیم و ما باید پیرو این علی(ع) باشیم و بیشک اصلیترین محور پیرویمان از امیرالمؤمنین(ع) و اهلبیتش باید محور عدالت باشد که ما به اندازه عدالتورزی در حیات فردی و جمعیمان حق داریم خودمان را شیعه علی بن ابیطالب(ع) و اهلبیت(ع) بشناسیم.
انتهای پیام