
به گزارش خبرنگار ایکنا، آیین رونمایی از پنج جلد اول مجموعه فکر و ذکر ایرانی که به شرح زندگی و معرفی اندیشههای
«میرزاحسن رشدیه» نوشته
عزیزه سجودی،
امیرحسین جهانبگلو» نوشته
محمد میلانی، «امیرحسین آریانپور» نوشته
الناز شیری،
«سیداحمد فردید» نوشته
محمد آسیابانی، «توشیهیکو ایزوتسو» نوشته
محمدعلی کارگذار، پرداخته شامگاه سهشنبه 16 اردیبهشت از سوی نشر بزنگاه در مجموعه فرهنگی و هنری بوکبار برگزار شد.
منوچهر صدوقیسها، استاد فلسفه اسلامی در این مراسم بیان کرد: من متأسفم از اینکه آقای امیرحسین جهانبگلو را ندیدم و چه بسا اسم ایشان را هم نشنیده بودم. مرحوم ایزوتسو را در دوران دانشجویی در دانشکده ادبیات یکبار دیدم که ایشان سخنرانی به نام «خلق مدام و جدید» داشتند و آقای دکتر نصر هم مترجم بودند. ایزوتسو انصافاً انسان فوقالعادهای بود که به تصدیق شاگردان و دوستان او به 17 زبان تسلط داشت.
وی ادامه داد: درباره مرحوم فردید میتوان در دو ساحت حرف زد؛ کتابی که درباره مرحوم سیداحمد فردید نوشته شده است انصافاً کتاب خوبی است. مرحوم فردید مانند هر شخصیت ممتاز دوست و دشمنهایی دارد و او به دلیل اینکه از سطح جامعه خود بالاتر بود دشمنهایی دارد. حسن این کتاب این است که نه مریدانه و نه دشمنانه است بلکه بیطرفانه نوشته شده است.
این استاد فلسفه در نقدی که به کتاب «سیداحمد فردید» وارد کرد، گفت: نکتهای که باید گفت این است که در تهران مکتب فلسفی وجود ندارد بلکه حوزه فلسفی و فکری وجود دارد. مکتب به این معنا است که چند نفر خاص در یک حوزه جغرافیایی خاص و در یک زمان تاریخی خاص جمع میشوند که همفکر و متحد هستند و مراتب و مرشد دارند که در تهران چنین چیزی نیست اما حوزه به معنای مجموعه مکتبها است و در تهران حوزه وجود داشته است که حکمت مشائی، اشراقی، عرفان نظری، ریاضی و نوع علوم عقلانی مطرح بوده است که اکنون رو به افول است.
وی اضافه کرد: مطلبی در این کتاب آمده مبنی بر اینکه به باور بسیاری از مترجمان و منتقدان ایرانی در دهههای اخیر، زبان فارسی در ترجمه متون فلسفی ضعیف و ناتوان است و اصطلاحاً «کمیت زبان فارسی لنگ میزند» در صورتی که اینطور نیست و نه تنها در ترجمه معاصر بلکه در گذشته هم همینگونه بوده است که زبان فارسی ظرفیت بسیاری برای بیان مطالب فلسفی دارد برای تصدیق سخن به ابنسینا میتوان اشاره کرد که یکی از کتب درجه اول او «دانشنامه علایی» است که هزار سال پیش به زبان فارسی نوشته شده است یا آثار فارسی سهروردی یا کتاب «درةالتاج» قطبالدین شیرازی که به زبان فارسی نوشته شده است. نباید درباره زبان فارسی چنین گفت بلکه زبان فارسی به بهترین نحو ظرفیت دارد به حدی که میتوان فرهنگ فلسفی فارسی نوشت. زبان فارسی علاوه بر اینکه قابلیت ترجمه متون فلسفی را دارد؛ ظرفیت بیان مطالب را به بهترین وجه دارد. در دانشنامه ابنسینا بسیاری از اصطلاحات عربی فلسفه به اصطلاحات فارسی تبدیل شده است؛ بنابراین زبان فارسی در بیان مطالب فلسفی توان زیادی دارد.

صدوقیسها تصریح کرد: در این کتاب آمده است که برخی بین فردید و اسلام هیچ رابطهای نمیبینند در صورتی که به یاد دارم در سال 1354، یعنی پیش از انقلاب، فردید در مصاحبه تلویزیونی با علیرضا میبدی، در پاسخ به سؤالی که از او پرسیدند که کتاب دستی یا بالینی یا اصطلاحاً (handbook) شما چه کتابی است؟ دست در جیب خود کرد و کتاب قرآن را بیرون آورد و گفت «قرآن کتاب دیروز، امروز و فردا است» بنابراین به چنین فردی این نسبتها نمیچسبد که میگویند فردید بعد از انقلاب مسلمان شد. فردید از افرادی بود که در قفس نمیگنجید و در مقام تمکین نبود. اخلاق فلسفی اعتدال است؛ یعنی بین هر چیزی اعتدال برقرار کردن. ذهن مرحوم فردید فوقالعاده جوّال بود و بر هیچ رأیی ثابت نمیماند این به معنای رنگ به رنگی نیست؛ البته من با افراد نان به نرخ روز خور کاری ندارم و منظورم چنین افرادی نیستند.
این استاد فلسفه در پایان افزود: مفهومی در تصوف وجود دارد به عنوان عقلای مجانین یا مجانینالعقلا؛ عقل دو گونه است؛ جنونی وجود دارد که تحتالعقل قرار میگیرد و جنون دیگری وجود دارد که فوقالعقل است که جنون تحتالعقل همان جنون عرفی است که عقل کسی زایل میشود اما جنون فوقالعقل، عقلآفرین است و به گمان من مرحوم فردید عقلاءالمجانین بود. تعبیر عقلاءالمجانین، تعبیری بدی نیست و یعنی جنون عقلآفرینی داشت. تمام بزرگان تاریخ از این قبیل افراد بودند و هیچکدام عقل عرفی نداشتند.
انتهای پیام