کد خبر: 4281246
تاریخ انتشار : ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۳
حجت‌الاسلام میرلوحی:

طرح ولایتعهدی امام رضا(ع) عوام‌فریبی مامون بود

استاد دانشگاه امام صادق(ع) گفت: دعوت امام رضا(ع) به مرو و پیشنهاد خلافت و ولایتعهدی به ایشان حرکتی عوام‌فریبانه بود زیرا این مسئله را به ذهن متبادر می‌کند که من امام را به خلافت دعوت کردم تا کمکشان کنم ولی ایشان قبول نکردند.

سیدمصطفی میرلوحیحجت‌الاسلام والمسلمین سیدمصطفی میرلوحی؛ استاد دانشگاه امام صادق(ع) در گفت‌وگو با خبرنگار ایکنا ضمن تاکید  بر اینکه مسئله پذیرش ولایتعهدی مامون از طرف امام رضا(ع) یقینا یکی از مهمترین مسائل دوران حیات امام و سایر ائمه(ع) و منحصر به فرد است، گفت: بزرگان در مورد این مسئله خیلی بحث کرده‌اند ولی بنده قصد دارم بخشی از تحلیل استادم علامه جعفر مرتضی را بیان کنم؛ ایشان 40 سال پیش این مباحث را برای ما طرح کردند و کتاب خوبی هم به نام تحلیل «حیات سیاسی امام رضا(ع)» نوشته‌اند.

وی افزود: ایشان در این کتاب 11 دلیل و تحلیل در مورد این مسئله ذکر کرده‌اند؛ علامه جعفر مرتضی در اولین دلیل آورده است که مامون فرد بسیار باهوشی بود و با کیاست و ظرافت این کار را کرد و طوری رفتار کرد که حتی برخی از علما و شیعیان تصور کردند که مامون واقعا معتقد به شیعه و ولایت ائمه(ع) بوده است و دعوت از امام رضا(ع) هم در این راستا صورت گرفته است. 

میرلوحی بیان کرد: این حرکت خیلی عوام‌فریبانه بود زیرا این مسئله را به ذهن متبادر می‌کند که من امام را به خلافت دعوت کردم تا کمکشان کنم ولی ایشان قبول نکردند. مامون در جواب قوم و خویش خود در مورد چرایی این تصمیم گفته است این مرد از ما مستتر و مخفی بود و مردم را به سوی خودش دعوت می‌کرد زیرا ویژگی اهل بیت(ع) این بود که دائما می‌گفتند خلافت ما غصب شده و حق ما را گرفته‌اند و هر کسی که در این 200 سال حاکم بوده است در حقیقت خلافت ائمه(ع) را غصب کرده است. لذا مامون این تعبیر را به کار می‌برد؛ قد کان هذا الرجل مستتراً عنّا یدعوا الی نفسه.

استاد دانشگاه امام صادق(ع) اضافه کرد: مامون می‌گفت ما او را ولیعهد گذاشتیم و عملا مردم با او به عنوان جانشین ما بیعت خواهند کرد و ما تمام قدرت او را در طبق خودمان گذاشته‌ایم و به نفع خودمان مصادره کرده‌ایم و شیعیان و دوستان ایشان هم وقتی ببینند امام با دستگاهی که 200 سال است متهم به غصب و ظلم است همکاری می‌کند ابهت امام فرو می‎‌ریزد.

میرلوحی افزود: مامون با این کار از یکسو قصد داشت ابهت بنی‌هاشم را فرو بریزد و از طرف دیگر نگاه شیعیان نسبت به امام را تغییر دهد؛ از منظر او وقتی امام(ع) را وارد دستگاه خودمان کردیم یعنی او خلع سلاح شده و حکومت بنی عباس هم مشروعیت یافته است. برای بنی‌ عباس خیلی مهم بود که بگویند بنی‌ هاشم که 200 سال از غصب خلافت و ظلم به خودشان سخن می‌گفتند حالا همکاری را انتخاب کرده‌اند. 

 

توطئه مامون برای ریختن آبروی امام رضا(ع)

وی با بیان اینکه امروز هم ما معتقدیم که حاکمان ظلم و جور در طول 1400 سال خلافت ائمه(ع) را غصب کرده‌اند، گفت: از دید حکومت، وقتی حضرت وارد دستگاه حکومت شود همه رفتارهای او تحت کنترل است و از طرف دیگر مردم با مقام و منزلت خاصی به امام رضا(ع) نگاه می‌کردند ولی الان افراد زاهد و عابد می‌گویند او هم در این دستگاه هضم شده است و با آنان است و بهترین راه برای تخریب حضرت همین بود و از این رو برخی هم از امام(ع) سؤال می‌کردند که شما چرا این کار را کردید و ایشان را با رعایت تقیه می‌فرمود والله من از این کار کراهت داشتم و دارم.

میرلوحی بیان کرد: در عیون اخبار الرضا آمده؛ قد علم الله کراهتا. عملا مامون کاری برای کنترل امام کرده بود که همه سخنان و رفتار ایشان تحت نظر بود و از طرفی برای خود حاشیه امن نسبت به بنی هاشم و علویون درست می‌کرد زیرا اگر معترض بودند به آنان پاسخ می‌داد که شما چه می‌گویید وقتی بزرگ شما پیش ماست. البته امام سعی می‌کردند خود را از این کار تبرئه کنند و به برخی از خواص می‌فرمودند که حکومت مامون مرا به قتل تهدید کرده‌ است شبیه همان چیزی که برای حضرت علی(ع) در بحث شورا رخ داد زیرا امام علی(ع) را مجبور به پذیرش شورا کردند وگرنه ایشان کراهت داشتند.

وی افزود: امام رضا(ع) هم ظاهرا گرچه با شکوه و عظمت از مدینه عازم مرو شد ولی در حقیقت اجبار در کار بود و حضرت وقتی با این دعوت مواجه شدند بر سر مقبره پیامبر(ص) حاضر می‌شدند و بلندبلند گریه می‌کردند و وقت خداحافظی هم باز گریه می‌کردند و وقتی اطرافیان گفتند که خوب نیست برای مسافر گریه کنیم فرمودند من غریبا وحیدا هستم و مرا به مرو می‌برند تا به قتل برسانند و در آنجا دفن خواهم شد و در حقیقت مرا به زور مانند یک زندانی می‌برند به این دلیل فرزندان را هم نبردند. 

میرلوحی تصریح کرد: در زیارت ایشان هم می‌خوانیم: السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَوْلَادَهُ وَ عِيَالَهُ بِالنِّيَاحَةِ عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ إِلَيْه. فرمودند الان در مدینه برای من گریه کنید چون من در خراسان شهید می‌شوم. حضرت هر وقت فرصتی می‌یافتند برای مردم تبیین می‌کردند که من با رضایت خودم ولایتعهدی را نپذیرفته‌ام و مجبور بوده‌ام و مامون با طرحی شیطانی مرا به مرو برده است لذا وقتی که اولین بار جلسه‌ای با حضور سران لشکری و کشوری گذاشتند حضرت فرمودند حمد مخصوص خدایی است که هرقدر مردم تلاش کردند ما را از بین ببرند، خدا ما را حفظ کرد.

وی در ادامه توضیح داد: حضرت در حقیقت اشاره فرمودند به اینکه 80 سال بالای منابر، جدمان امیرمؤمنان(ع) و ما را کافر خطاب کردند و سعی داشتند مناقب ما اهل بیت(ع) را بپوشانند و آبروی ما را ببرند و همه بودجه بیت‌المال صرف از بین بردن آبروی ما شد ولی خداوند ما را آبرو بخشیده است و اینها برای حضور ما در دستگاه حکومت التماس می‌کنند.

میرلوحی بیان کرد: وقتی مامون پیشنهاد خلافت را به امام رضا(ع) داد، امام(ع) فرمودند اگر این خلافت را خدا به تو عطا کرده است حق نداری به دیگری ببخشی زیرا خلاف امر خداوند است و اگر برای تو نیست حق دخل و تصرف در آن را نداری که بخواهی به دیگری پیشنهاد کنی. مانند یک لباس دزدی که کسی پوشیده است و از تن خودش درآورده و به دیگری بدهد. حضرت چنین محکم و با استدلال جواب دندان‌شکن به او داد و تصریح کرد که امامت حق الهی برای اهل بیت(ع) است. البته این مسئله از همه چیز هم مهمتر است و آن اینکه ولایت و امامت، منصبی الهی است که فقط خدا می‌تواند به کسی بدهد.

انتهای پیام
captcha