به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مهدی نورمحمدی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه چهارم خردادماه در سلسله جلسات امام جواد(ع) شناسی که از سوی مؤسسه پرسمان در قم برگزار شد با بیان اینکه هدف اسلام حذف تدریجی بردهداری بوده است، به سیره اهل بیت(ع) درباره بردهداری و کنیزداری پرداخت و گفت: به رغم اینکه در جنگهای پیامبر(ص) هم با اسرا مواجه بودیم اما اولا تعداد آنان محدود بود و ثانیا با پرداخت فدیه و با بهانههای مختلف آزاد میشدند و مسئله بردهداری مسئله حاد و برجستهای نبود ولی بعد از رحلت پیامبر(ص) و فتوحات به خصوص در دوره خلیفه دوم تعداد اسرا بسیار زیاد شد و بخش زیادی از این افراد به عنوان کنیز و برده مورد استفاده قرار گرفتند.
وی افزود: سیاست اسلام مبتنی بر تکریم انسان و تساوی حقوق بین همه افراد بوده است و تنها تفاوت آنان را در تقوا میداند لذا ائمه(ع) هم در این راستا حرکت کردند؛ پیامبر(ص) فرمودند حتی به بردگان نگویید «عبد» و «امه» بلکه بگویید فتی و فتاه(آقا و خانم) از همان غذایی که خودتان میخورید و از همان لباسی که خودتان میپوشید به آنان بدهید. پیامبر(ص) به سلمان و بلال حبشی و ... که قبلا برده بودند بسیار لطف داشتند.
نورمحمدی بیان کرد: آزاد کردن برده یکی از شرایط و راههایی است که پیامبر(ص) فرمودند بهشت را برای انسان به دنبال دارد؛ حضرت خدیجه(س) بردهای به پیامبر(ص) بخشید و ایشان آن را آزاد کردند؛ علی(ع) به صورت مساوی از سهم بیتالمال به بردگان میدادند و امام سجاد(ع) با بردگان غذا میخوردند و نشست و برخاست داشتند و امام صادق(ع) بردگان را امانتدار اشیاء گرانبها میکردند و یکی از کنیزان به اسم سالمه از سوی امام(ع) مسئولیت توزیع امانت را بر عهده داشت تا آنها را به صاحبانش برساند.
استاد حوزه اضافه کرد: امام کاظم(ع) غلامان و کنیزان را با اسامی دخترم و پسرم صدا میکرد، ایشان با برخی غلامان مشورت کرده و نظرخواهی میکردند و غلامان امام عسکری(ع) مورد احترام و اعتماد ایشان بودند و این سیره مستمره پیامبر(ص) و ائمه(ع) بود؛ ایشان کنیزان را آزاد کرده و به همسری خود در میآوردند و به جز ماریه که خودش دوست داشت بیرون از مدینه زندگی کند مابقی را در مدینه سکونت داد. ایشان دختر عمه خود یعنی زینب بنت جحش را به ازدواج پسرخوانده خود که غلام بود درآورد و وقتی این دو طلاق گرفتند خودشان با دختر عمه ازدواج کردند.
وی افزود: در بین ائمه(ع) موارد متعدد داریم که ایشان با کنیزان خود ازدواج کرده و فرزند بعدی خودشان که امام بوده است از این کنیزان متولد شدهاند. این کنیزان شخصیتهای والا و وارستهای بودند یا از قبل اینطور بودند یا تحت تعلیم و تربیت امام(ع) به انسان وارسته تبدیل میشدند. شهربانو همسر امام حسین(ع) دختر یزدگرد، پادشاه ایران مادر امام سجاد(ع) اولین کنیزی است که به ازدواج امام(ع) درآمدند. ایشان وظیفه همسری خود را به خوبی انجام دادند و گزارشی سوئی از او نیست.
نورمحمدی ادامه داد: کنیز دیگر حمیده مغربیه یا حمیده مصفا است که همسر امام صادق(ع) بودند و امام کاظم(ع) از ایشان متولد شدند؛ این بانو از مراکش بود و چون انسان وارستهای بود به او مصفا میگفتند؛ امام صادق(ع) یکسری از وجوهات را به ایشان میدادند تا این امانات را به مردم در مناطق دیگر برساند یعنی فردی معمولی نبود و کسی بود که امام(ع) در وصیتنامه خود ایشان را به عنوان یکی از وصایای خود انتخاب نمود چون امام صادق(ع) چند وصی برای خود انتخاب کرد تا جان امام کاظم(ع) محفوظ بماند زیرا حکومت وقت دنبال این بود که وصی اصلی امام صاق(ع) را به شهادت برساند.
این استاد حوزه بیان کرد: کنیز دیگر نجمه همسر امام کاظم(ع) و مادر امام رضا(ع) است؛ البته بعد از امام رضا(ع) همسر همه ائمه(ع) کنیز بودند؛ مادر امام جواد(ع) که ریحانه و سکینه، خیزران و ... لقب دارد هم همسر امام رضا(ع) بودند و ایشان مورد ستایش فرزند خود قرار گرفته است و امام جواد(ع) فرمودند مادرم مانند حضرت مریم(س) پاک بودند. وقتی مادر از ایشان درخواست کرد که پیراهنی به او بدهد تا در قبر بگذارند که او را از عذاب نگه دارد امام جواد(ع) فرمودند اعمال مادرم برای نجات ایشان کافی است و نیازی به این کار نیست و این بیانگر مقام والای ایشان است. وقتی امام رضا(ع) به دستور مامون به ایران مهاجرت کرد نزد امام جواد(ع) ماند و از ایشان نگهداری کرد و برخی او را راوی حدیث نامیدند.
او ادامه داد: مادر امام هادی(ع) یعنی سمانه یا غزاله مغربیه یا حدیث هم همسر امام جواد(ع) بودند و البته برخی کنیه ام فضل به او دادهاند که با دختر مامون عباسی تفاوت دارد زیرا ام فضل، دختر مامون باعث شهادت امام(ع) شد؛ سمانه زنی پاک و مطهر بود و امام جواد(ع) وکیل خود را فرستاد تا ایشان را از بازار بردهفروشان خریداری کند. امام هادی(ع) بارها تاکید فرمودند که مادرم مرا آنطور که حق است شناخته (که مراد شناخت امام زمان خود است) و اینکه او اهل بهشت است و شیطان به او راهی ندارد و مادرم از عابدان روزگار بوده است.
استاد حوزه بیان کرد: کنیز بعدی که حدیثه، سوسن، سلول و ... نام داشت از اهالی نوبه از مناطق آفریقا و همسر امام هادی(ع) یعنی مادر امام عسکری(عج) بود؛ امام جواد(ع) در معنای سلول فرمودند یعنی کسی که از هر نوع ناپاکی و آلودگی دور بوده است. سلیل یا سلول از لسان امام هادی(ع) هم یعنی کسی که از بدی پاک است. در روایتی که این بانو راوی آن است امام عسکری(ع) در مورد وقایع سال 60 هجری یعنی غیبت امام زمان(عج) با همسرش صحبت کرده است و به او می گوید تو قائم را از سامرا بردار و به مکه ببر. امام(ع) ایشان را وصی خود قرار داد و برخی از اموال امام به ایشان رسید.
نورمحمدی بیان کرد: شیخ صدوق از احمدبن ابراهیم نقل کرده است که بعد از شهادت امام عسکری(ع) وی نزد حکیمه خاتون، دختر امام جواد(ع) رفت و از امام بعد از امام عسکری(ع) سؤال میکند و ایشان امام زمان(عج) را معرفی کرد و فرمود که ایشان مخفی است؛ وقتی پرسیدند شیعه باید به چه کسی پناه ببرد حکیمه خاتون فرمود باید به بانو حدیث پناه ببرند؛ راوی گفت آیا من به کسی اقتدا کنم که زنی را وصی خود قرار داد و بانو حکیمه فرمود تو به امام حسین(ع) اقتدا کن که حضرت زینب(س) را وصی خود در کربلا قرار داد.
وی افزود: آخرین همسر کنیز در سلسله ائمه(ع) حضرت نرجس خاتون، مادر امام زمان(عج) است که داستان خریداری شدن ایشان معروف است؛ وقتی امام عسکری(ع) از دنیا رفت با اینکه امام زمان(عج) چند سال سن داشتند ولی طوری نقش بازی کردند که ماموران فکر کنند باردار هستند لذا او را تحت نظر گرفتند و اهل خانواده فرصت یافتند تا امام زمان را به مکه ببرند و جان ایشان را نجات دهند.
استاد حوزه قم در خاتمه تاکید کرد: مادران ائمه با اینکه کنیز بودند انسانهای وارسته و فرهیخته و مهذبی بودند و به گناه آلودگی نداشتند و برخی راوی حدیث و دارای جایگاه اجتماعی از قبل و بعد بودند. شیعیان به ایشان مراجعه و کسب تکلیف میکردند و این افراد، انسانهای عادی نبودند و اسلام با این رویه نشان داد که برده و کنیز با دیگران فرقی ندارند و همه میتوانند به مقامات عالی معنوی برسند و تفاوت انسانها فقط به تقوای آنان است. بنابراین سیاست اسلام بردهداری و تولید برده نبوده است بلکه اسلام بردهزدایی کرد و تدریجا آن را از جامعه حذف کرد.
انتهای پیام