به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا جباری؛ استاد تاریخ اسلام حوزه علمیه، شامگاه پنجم خردادماه در سلسله نشستهای امام جواد(ع) شناسی که از سوی مؤسسه علمی فرهنگی پرسمان در حال برگزاری است به بیان نکاتی از سیره فردی آن حضرت پرداخت که متن سخنان وی به شرح زیر است:
امام در سال 215 به بغداد تشریف آوردند و امالفضل را به مدینه بردند که در حقیقت بر اثر تحمیل مامون، با ایشان ازدواج کرده بودند؛ وقتی امام جواد(ع) خواستند از بغداد خارج شوند وقت نماز مغرب شد و ایشان کوزه آبی طلبیدند و در پای یک درخت سدر بی ثمر وضو گرفتند و به نماز جماعت ایستادند و وقتی نماز تمام شد همه دیدند که درخت سبز شده است.
یکی از ایشان پرسید که من به نیت معصومین(ع) طواف نیابتی انجام میدهم و بر ای پیامبر(ص) این کار را کردهام ولی از برخی پرسیدم و گفتند نمیشود حال از شما میپرسم که چه باید بکنم؛ در روایت نقل است وقتی نام پیامبر(ص) برده شد در چهره حضرت به خاطر اجلالی که برای پیامبر(ص) قائل بودند دگرگونی ایجاد شد؛ در احوالات امام صادق(ع) هم وجود دارد که چهره ایشان هنگام نام بردن از اسم پیامبر(ص) به خاطر مقام و شان ایشان، زردرنگ میشد. این فرد سپس از ائمه(ع) یکی یکی نام برد و حتی به حضرت زهرا(س) هم اشاره کرد و گفت من برای آنان طواف انجام میدهم و امام جواد(ع) فرمودند تو متدین به همان دینی هستی که خداوند غیر آن را از بندگانش نخواهد پذیرفت.
این روایت دلالت خوبی بر این موضوع دارد که ما میتوانیم به نیابت از ائمه(ع) زیارت برویم و قرآن بخوانیم و ثوابش را به ایشان هدیه کنیم و هم باعث ارتقای مقام ایشان است و هم هدیهای از جانب ماست و یک بزرگوار این هدیه را به بهترین وجه جبران میکند.
در بحث بهداشت، حضرت بر شستوشوی دستها قبل از خوردن غذا و بعد از آن تاکید داشتند و دعا میفرمودند که خدایا مرا از کسانی قرار بده که دچار تنگنا و ذلت نمیشوند و فرمودند وقتی بعد از غذا دستها را شستید دستان را به صورت و چشم بمالید و بگویید خدایا از تو زینت محبت میخواهم و از نفرت و بخل به تو پناه میآورم و این باعث نشاط انسان میشود. این مسئله در سیره امام(ع) نقل شده است.
بحث زینت و آراستگی در سیره امام جواد(ع) مشهود است و نقل است که ایشان بر تمام بدنشان حنا میمالیدند که بعد زینت و بهداشت دارد و از بوی عطر استفاده میکردند و به خصوص مشک که گاهی به بهای زیادی تهیه میفرمودند و به سیره امام رضا(ع) استناد داشتند و به دست کردن انگشتر هم از دیگر کارهای ایشان در بحث زینت بوده؛ نقل است حضرت انگشتری نقره در دست داشتند که روی آن «حسبی الله» نوشته شده بود و فرمودند این انگشتری پدرم بود که فرمود از دستت خارج نکن تا آن را به فرزندت بسپاری و شاید یکی از میراث امامت بوده است و الان در دست امام زمان(عج) باشد.
گزارشاتی وجود دارد که حضرت به سفر در شب توصیه فرمودند؛ پیشبینی لوازم مورد نیاز سفر و حوادثی که ممکن است ایجاد شود هم در توصیههای ایشان وجود دارد؛ ایشان در سفر به تکریت به غلامان دستور دادند که دم اسب را ببندند زیرا باز بودن دم اسب ممکن بود باعث شود که در اثر برخورد با زمین مخصوصا جایی که آب بود باعث ایجاد مشکلات برای راکب میشود؛ این روایت نشان میدهد انسان باید در سفر به فکر مشکلات احتمالی و وسائلی که نیاز دارد باشد.
از دیگر نکات در سیره فردی امام(ع) استحکام در کارها و پرهیز از عجله و شتاب است؛ انسان اگر در امورش عجله کند کارهایش به درستی پیش نخواهد رفت؛ انجام کارها به وقت مناسب هم از دیگر توصیههای آن حضرت بود؛ پرهیز از خوشبینی افراطی به سرانجام کارها هم جزء دستورات آن حضرت است.
محور دیگر در سیره فردی آن حضرت، سیره زیستمحیطی است؛ محمدبن ولید به دیدار حضرت رفت و از ایشان پذیرایی شد؛ بعد از خاتمه غذا، غلام حضرت قصد داشت تا هر چیزی در سفره هست جمع کند ولی امام جواد(ع) فرمودند که در صحرا بقایای سفره را رها کن حتی اگر یک ران گوسفند باشد. امروزه راجع به حقوق حیوانات خیلی بحث میکنند ولی این حقوق واقعی حیوانات است زیرا بقیه غذا به حیوانات خواهد رسید ولی درون شهر برعکس باید باشد.
محور دیگر سیره خانوادگی حضرت است که یکی از آنها صله ارحام است؛ ائمه(ع) اهتمام زیادی در توجه به خویشان داشتند ولو کسانی که به ایشان بدی کرده بودند؛ امام صادق(ع) در آخر عمر فرمودند مالی را به فلان فرد از اقوام نزدیک بدهند و وقتی معترض شدند که چرا به فلانی میدهید که سلاح بر روی شما کشیده، فرمودند من نمیخواهم قاطع رحم باشم. از ابوهاشم جعفری که شخصتیی بزرگوار از نسل جعفر بن ابیطالب(ع) بود و نزد امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام عسگری(ع) دارای قدر و منزلت بود نقل است که امام جواد(ع) 300 سکه طلا به ایشان داد تا به دست پسرعموهایشان برساند.
نقل است وقتی که امام رضا(ع) از دنیا رفتند مقداری سکه بدهی داشتند که ممکن است این سؤال پیش آید که چرا ایشان بعد از شهادت بدهی داشتند؟ در توجیه این مطلب گفته شده است که پیامبر(ص) و ائمه(ع) قرض به رهان میگرفتند یعنی اگر نتوانستند مبلغ قرض را بپردازند چیزی را که رهن گذاشتهاند در ازای آن بردارند؛ البته توصیه ائمه(ع) این بود که تا جای ممکن قرض نگیرید ولی در این موارد ایشان تعمدا این کار را کردهاند؛ نکته دیگر در این روش هم این بود که ائمه(ع) باید قرض میگرفتند تا آداب قرض گرفتن و پس دادن مانند التزام به پرداخت به موقع و جبران کردن این نیکی و ... را به شیعیان آموزش دهند. در این روایت آمده است که امام جواد(ع) چهار هزار سکه قرض امام رضا(ع) را پرداختند.
در روایتی بیان شده است که فردی که به امام(ع) قرض داده بود قید مال خود را زد و گفت وقتی امام(ع) شهید شد مال من هم از بین رفته است ولی امام جواد(ع) او را خواست و بدهی را به تمام و کمال به ایشان تقدیم کرد.