
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی اسدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، نهم تیرماه در نشست علمی «بررسی و نقد نظریه اقتباس قرآن از عهدین» با اشاره به مفهوم اقتباس به معنای گرفتن مطلب و ایده از کسی و یا کتابی با بیان اینکه اقتباس میتواند وفادارانه و غیر وفادارانه باشد، گفت: اقتباس وفادارانه میتواند چند نوع باشد؛ اول انتقادی یعنی کسی که اقتباس میکند عیناً مطالب را از کتاب میگیرد و در قالب جدیدی بیان میکند؛ گاهی اقتباس تفسیر جدیدی از مطلب است و نوع سوم هم قیاسی است و در این اقتباس، فرد ایده را از کتاب و شخصی میگیرد ولی متناسب با شرایط تاریخی و جغرافیایی خودش، آن را در قالب جدید ارائه میدهد.
اسدی افزود: در مورد اقتباس قرآن از عهدین خاورشناسان معتقدند که پیامبر(ص) یکسری مطالب را در حوزههای مختلف از عهدین اقتباس کرده است و آن را در قالبی جدید و با زبان عربی و متناسب با نیاز و شرایط روز خود بیان کرده است.
مفهوم عهدین
اسدی با اشاره به مفهوم عهدین، اظهار کرد: ما یک کتابی به نام انجیل داریم که مجموعه آیاتی است که به حضرت عیسی(ع) نازل شده است؛ البته اینکه آیا آیات نازل شده بر حضرت عیسی(ع) همانند قرآن املاء و مکتوب شده است یا خیر در قرآن مورد اشاره نیست و نگاه خود تاریخ مسیحیت هم در این زمینه مطلبی ندارد و متفاوت است. همچنین کتاب تورات هم مجموعه آیات و تعالیم وحیانی است که به حضرت موسی(ع) نازل شده است.
اسدی بیان کرد: اما عهدین که الان کتاب مذهبی یهود و مسیح مطرح است دقیقاً همان تورات و انجیل نازل شده بر حضرت موسی(ع) و حضرت عیسی(ع) نیست؛ عهدین متشکل از دو بخش است؛ بخش بزرگ آن یعنی سه چهارم عهد قدیم است؛ عهد قدیم 39 کتاب است و منسوب به خیلی از پیامبران بنیاسرائیل است و 5 کتاب یا 5 سفر اول، تورات نام دارد. مزامیر داود و سموئیل و آیات یوشع و ... بخشهای دیگر از این کتاب است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه برخلاف قرآن، عهد قدیم در طول هزار سال تدوین پیدا کرده است نه 23 سال، گفت: عهد جدید هم همین حالت را دارد یعنی مجموعه مکتوبات است؛ در ابتدای آن، چهار انجیل وجود دارد؛ ما معتقدیم که مجموعه آیات وحیانی در قالب انجیل بر عیسی(ع) نازل شده است ولی مسیحیان قبول ندارند و خود عیسی(ع) را مصداق وحی و کلمه خدا و انجیل را سخنان و حوادث و زندگینامه حضرت عیسی(ع) میدانند.
وی افزود: در چند دهه اول زندگانی حضرت عیسی(ع) اصلأ کتابت نبود و مطالب به صورت شفاهی از سوی ایشان بیان میشد و بعد از به صلیب رفتن حضرت عیسی(ع) حواریون ایشان مطالب مرتبط با حضرت عیسی(ع) را شروع به نوشتن کردند و بیش از 200 انجیل در سدههای اولیه نوشته شد که باعث اختلاف شد؛ کلیسا در نهایت از بین انجیلهای مختلف، چهار انجیل را به عنوان انجیل رسمی و معتبر معرفی کرد، انجیل متا، مرقس، یوحنا و ...؛ بخشی از عهد جدید هم نامههای مبلغین بهنام و مشهور مسیحیت و یا حواریون عیسی(ع) است که شبیه استفتاء امروزی است.
اسدی اظهار کرد: نامههای پولس رسول و پترس و ... به عنوان بخشی از عهد جدید گردآوری شده است؛ بخش دیگری هم اعمال رسولان و خاطرات آنان و پیشبینی حوادث آینده است؛ مسیحیان هم عهد قدیم و هم عهد جدید را قبول دارند ولی یهودیان عهد جدید را قبول ندارند؛ به مجموعه عهدین، کتاب مقدس گفته میشد که قبل از اسلام هم بوده است لذا خاورشناسان گفتند که پیامبر(ص) خیلی از مطالب قرآن را از عهدین گرفته و منتقل کرده است.
لزوم نقد نظریه اقتباس قرآن از عهدین
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با تأکید بر لزوم نقد این نظریه، افزود: این نظریه وحیانیبودن و مقدسبودن قرآن و نبوت و رسالت نبی اعظم(ص) را زیر سؤال میبرد لذا باید حتماً نقد شود؛ مهمترین دلیل خاورشناسان در اقتباس قرآن از عهدین، محتوای مشترک و شباهتهایی است که قرآن با عهدین به خصوص در مورد انبیاء و اقوام گذشته دارد؛ بخشی از گزارشات قرآنی در مورد قصص النبیاء با گزارش عهد قدیم به خصوص اسفار پنجگانه تورات، مشترک است. همچنین برخی عبادات مانند روزه و نماز و ... یا واژگان مشترک مانند جهنم.
وی افزود: آرتور جفری کتابی با عنوان واژگان دخیل در قرآن را نوشته و کلمات سامری و عبری قرآن را مورد بررسی قرار داده است و میگوید چون کلمات مشترک زیادی بین قرآن و عهدین وجود دارد پس قرآن اقتباس کرده است؛ البته این نظریه از جهات مختلف قابل نقد است؛ مثلاً شما که میگویید پیامبر(ص) اقتباس کرده است آیا خودشان مستقیم به عهدین مراجعه کردهاند یا اینکه به افراد عالم مسیحی و یهودی مراجعه داشته است؟ یا اینکه تعدادی از یهودیان و مسیحیانی که بعداً مسلمان شدند به پیامبر(ص) تعلیم دادهاند؟
اسدی با بیان اینکه آیا وجود محتوا و کلمه و درونمایه مشترک دلیل معتبری بر اقتباس یک کتاب از کتاب دیگری است، اضافه کرد: این موضوع از نظر منطقی قابل نقد است زیرا لزوماً وجود مشترکات دلیل اقتباس نیست؛ همچنین از کجا معلوم که این دو کتاب هر دو از یک منبع گرفته نشدهاند یعنی شما به چه دلیلی میگویید قرآن از عهدین گرفته است و آیا محتمل نیست که قرآن و عهدین هر دو از یک منبع مشترک دیگری گرفتهاند که همان وحی است؛ قرآن، اجمالأ عهدین را تأیید کرده است نه همه محتوای آن را.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: اشکال نقضی دیگر این است که پژوهشگران مطرح میکنند محتوای مشترک بین اناجیل چهارگانه خیلی زیاد است؛ مثلاً طبق پژوهش یکی از محققان، 52 درصد محتوای انجیل متی و بیش از 90 درصد محتوای انجیل مرقس در اناجیل دیگر آمده است؛ لوقا 47 درصد و یوحنا هشت درصد محتوای مشترک با دیگر اناجیل دارد لذا وقتی چهار تا انجیل اینقدر مشترک هستند یعنی منبع مشترکی دارند و نگفتهاند که یک انجیل از انجیل دیگری اقتباس کرده است.
اسلام دین تکاملیافته است
اسدی بیان کرد: ما در مورد قرآن هم میگوییم قرآن با عهدین مطالب مشترکی دارد زیرا منبع وحیانی آنان مشترک است؛ قرآن در برخی آیات فرموده است که دین اسلام همان دینی است که به حضرت نوح، ابراهیم(ع) و موسی(ع) و عیسی(ع) و ... داده است البته با تفاوت در جزئیات و اینکه اسلام دین تکامل یافته است.
وی افزود: در برخی آیات فرموده است که همه کتب نازل شده بر انبیاء، آسمانی است و مؤید تورات و انجیل است تا زمانی که تحریف نشده باشند و یا قرآن تعالیم همه انبیاء را وحیانی میداند. مجموعه آیات نشان میدهد کتب ادیان توحیدی منبع مشترکی به نام وحی الهی دارند. بنابراین وقتی احتمال دیگری آمد استدلال هم باطل خواهد شد.
اسدی با اشاره به نقد مهم دیگر در این عرصه، ادامه داد: تأکید بر روی تفاوت جوهری و اساسی محتوای مشترک بین قرآن و عهدین از دلایل مهم در رد نظریه اقتباس قرآن از عهدین است، مثلاً داستان بسیاری از انبیاء در قرآن و عهدین آمده است ولی تفاوت جوهری میان گزارش قرآن با گزارش عهدین وجود دارد و قرآن، خطاهای کتب آنان را اصلاح کرده است.
انتهای پیام