عباس اصلانی، کارشناس مسائل بینالملل در گفتوگو با ایکنا، درباره تحولات اخیر منطقه و مواضع تهران نسبت به احتمال مذاکره با آمریکا، تأکید کرد: مذاکره بدون دریافت تضمین واقعی برای جلوگیری از اقدام نظامی طرف مقابل، نهتنها ثمربخش نخواهد بود بلکه هزینهزا و بینتیجه خواهد ماند.
وی ضمن اشاره به اهمیت آمادگی دفاعی کشور، بر ضرورت حفظ توان بازدارندگی بهعنوان اصلیترین ابزار جلوگیری از جنگ تأکید کرد.
این کارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به پرسشی درباره منطق مذاکره در شرایط کنونی گفت: مذاکره یک ابزار است، نه اینکه صرفاً بد یا خوب باشد. بستگی دارد که چطور از این ابزار استفاده شود. شاهد بودیم که ایران در همان روند دیپلماتیک قرار داشت اما طرف مقابل، این روند را با اقدام نظامی و تجاوز مختل کرد. همین مسئله باعث شد میزان بیاعتمادی به طرف مقابل افزایش پیدا کند. البته درست است که مذاکرات ایران و آمریکا اساساً بر پایه بیاعتمادی شکل میگیرد اما برای اینکه این فرآیند به نتیجه برسد، باید حداقلی از اعتماد یا اطمینان نسبت به روند گفتوگو وجود داشته باشد.
اصلانی افزود: نمیشود بعد از چند دور مذاکره دوباره همهچیز به نقطه اول برگردد. باید انسجامی در این روند وجود داشته باشد. یکی از مشکلاتی که پیش از این هم وجود داشت، عدم انسجام در دولت ترامپ بود. مواضعش را تغییر میداد و همین باعث میشد وضعیت مذاکرات بلاتکلیف و سردرگم بماند. حالا هم با تجاوز اخیر، این شرایط روشنتر شد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: ایران حالا این مسئله را مدنظر دارد که اگر دوباره وارد مذاکره شود، آیا ممکن است طرف مقابل، مثل همان زمان، اگر به خواستهاش نرسید، دوباره دست به اقدام نظامی بزند؟ جنگ دوازدهروزه نمونهای از همین مسئله است. این موانع جدی هستند و به همین خاطر مقامات کشور وقتی از مذاکره حرف میزنند، بر لزوم گرفتن ضمانت از طرف مقابل تأکید دارند؛ اینکه دوباره در مسیر دیپلماتیک به گزینه نظامی برنگردند.
وی گفت: این یک نکته مهم است. برخی معتقدند آمریکا از مذاکره بهعنوان پوشش یا تله استفاده میکند. برای رفع چنین شبههای، باید تضمینی داده شود که دیگر این اتفاق نمیافتد. البته تضمین بهمعنای صددرصدیاش وجود ندارد. این موضوع نسبی است. نمیتوان گفت طرف مقابل تضمین قطعی میدهد، چون هم تجربه داریم که عهدشکنی کرده و هم اساساً دستیابی به تضمین قطعی امکانپذیر نیست.
اصلانی تأکید کرد: این مثل کسی است که قبلاً چکش برگشت خورده و دیگر نمیتوان روی حرفش حساب کرد. راه چارهاش این است که شما برای جلوگیری از جنگ، توان بازدارندگی خود را افزایش دهید. مهمترین راه جلوگیری از جنگ، آمادگی برای جنگ است. طرف مقابل باید احساس کند که اگر وارد چنین فضایی شود، بهشدت متضرر خواهد شد.
وی با بیان اینکه ترکیبی از بازدارندگی و دریافت تضمین میتواند زمینهساز مذاکره موفق شود، تصریح کرد: البته این بهمعنای نادیده گرفتن لزوم گرفتن تضمین نیست. تضمینها باید داده شود اما نباید به آنها بسنده کرد. کشور باید در حالت آمادگی باقی بماند تا مانع تهدید مجدد شود.
اصلانی در پاسخ به این پرسش که آیا مذاکره عامل جنگ بوده، گفت: به نظر من نباید تکبعدی به موضوع نگاه کرد. شاید باید چند عامل را کنار هم گذاشت. اینکه بگوییم اگر مذاکره نمیشد، جنگ نمیشد یا چون مذاکره شد، جنگ شد، خیلی دقیق نیست. ممکن است طرف مقابل از قبل قصد اقدام نظامی داشته و صرفاً دنبال بهانه بوده است. چه مذاکره انجام میشد چه نه، اگر دنبال بهانه بود، بالاخره یک چیزی میساخت.
وی افزود: شاید مثلاً میگفت چون ایران خواسته ما برای غنیسازی صفر درصد را نپذیرفته، حمله میکنیم. یا اگر مذاکره نمیشد، میگفت ایران پای میز مذاکره نیامد، پس گزینه نظامی فعال میشود. تفاوت اما در این بود که ایران قبل از این اتفاقات وارد مذاکرات شد و حسننیت خودش را برای راهحل سیاسی نشان داد. همین باعث شد افکار عمومی جهان بفهمند که ایران اهل گفتوگو است و این طرف مقابل است که مسیر را تخریب کرد.
این کارشناس مسائل بینالملل اضافه کرد: این باعث شد ایران از مظان اتهام خارج شود و طرف مقابل در برابر افکار عمومی پاسخگو باشد. یعنی در معادلات رسانهای و بینالمللی، ایران توانست خودش را تبرئه کند.
اصلانی در بخش دیگری از این گفتوگو، درباره امکانپذیری مذاکرات احتمالی گفت: الان بحث فقط شروع مذاکرات نیست، بلکه مهمتر از آن، محتوای مذاکرات است. از نگاه ایران، مذاکره درباره موضوعات هستهای است و در ازای آن، باید تحریمها رفع شود اما باید دید طرف مقابل چه نگاهی دارد. مثلاً ترامپ در پُست خودش گفته بود مذاکره بیقید و شرط؛ این با دیدگاه ایران تطابق دارد یا نه؟
وی ادامه داد: هر چقدر مواضع دو طرف به هم نزدیکتر شود، شانس رسیدن به توافق بیشتر میشود. اینجاست که به مؤلفه سوم میرسیم؛ یعنی نتیجه. آیا مذاکره منجر به توافق سیاسی میشود یا نه؟ این بستگی به تعهد طرفین دارد. اگر هر یک از طرفین بخواهند خواستههایشان را با تهدید، تحریم یا فشار نظامی به کرسی بنشانند، دیگر اسمش مذاکره نیست، بلکه تحمیل است. مذاکره یعنی داد و ستد. شما چیزی میدهید و چیزی میگیرید.
اصلانی در پاسخ به پرسشی درباره پیشنهاد روسیه برای تأمین اورانیوم ایران نیز گفت: این خبر هنوز تأیید نشده است. نه منابع ایرانی و نه روسی آن را تأیید نکردهاند. فقط رسانههای آمریکایی مطرح کردهاند و طبیعتاً چون آمریکاییها دستور کار خاصی دارند، سعی میکنند فضا را به سمت دلخواهشان ببرند.
وی تصریح کرد: وزیر امور خارجه کشورمان هم بهصراحت گفتهاند که بدون حفظ حق غنیسازی، توافقی وجود نخواهد داشت. این موضع، قبل از جنگ دوازدهروزه هم وجود داشت و بعد از آن هم تکرار شد. بنابراین محاسبات ایران تغییری نکرده است.
کارشناس مسائل بینالملل با تأکید بر اینکه غنیسازی صرفاً موضوعی فنی نیست، گفت: غنیسازی علاوه بر اینکه نیازهای حیاتی کشور در حوزه پزشکی، کشاورزی، انرژی و صنعت را تأمین میکند، منبعی برای قدرت ژئوپلیتیک کشور است. طرف مقابل میخواهد این توان راهبردی ـ علمی ایران را تخلیه کند و جلوی رشد علمی ما را بگیرد.
وی افزود: توقف غنیسازی، پایان ماجرا نیست بلکه آغاز فشارهای جدید است. اگر امروز غنیسازی را متوقف کنیم، فردا نوبت به توان دفاعی و حوزههای دیگر میرسد. هدف آنها تخلیه کامل ظرفیتهای راهبردی ایران است. بنابراین اصرار ایران بر ادامه برنامه هستهای نه از سر لجبازی، بلکه یک ضرورت راهبردی است.
اصلانی در پایان گفت: حتی اگر توافقی جدید حاصل شود و طرف مقابل مجدداً از آن خارج شود، اگر ما غنیسازی نداشته باشیم، هیچ اهرمی برای چانهزنی نخواهیم داشت. برنامه هستهای ایران مجموعهای از مؤلفههای علمی، صنعتی و راهبردی است که باید حفظ شود و این مسیر باید با دقت و هوشمندی ادامه پیدا کند.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام