هر کس که رشدی ندارد مرده است، هرچند در هر دقیقه چندبار شُشهایش از هوا خالی و پُر شود. [ استاد علی صفایی حائری ، درآمدی بر علم اصول/106]
کد خبر: ۳۹۹۷۱۴۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۳
«عوامل رشد، رکود و انحطاط»
کتاب «عوامل رشد، رکود و انحطاط» اثر استاد علی صفایی حائری با ویراست و اضافات جدید روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۳۹۸۴۵۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
استاد علی صفایی حائری درباره بلا و سلوک میگوید: آنچه که سلوک ما را تضمین میکند و به وصول و دستیابی متصلش میکند، آنچه که راههای تنگ را برای انسان باز میکند و آنچه که از همه بی راههها انسان را به راه متصل میکند و به مقصد میرساند، آن بلاست. فتنهها و شرور هر دو میتوانند عامل امتحان ما باشند، عامل آشکار شدن تمامی آن کفرهای نهفته ما باشند تا از غرور و وهم بیرون بیاییم. خیال میکنیم، چون قدرت داریم حق هستیم؛ خیال میکنیم این نعمتها که داریم، علامت حقانیت من است. بالاتر که میآییم به موجودی و نعمت کاری نداریم، رفته رفته به حاصل کارمان مغرور میشویم و به آن چه بدست آوردیم، چشم میدوزیم.
کد خبر: ۳۹۳۸۲۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۲
استاد علی صفایی حائری درباره آثار ایمان میگوید: عشق حق در ما سه آثار به وجود میآورد. ایمان، هم کار را به وجود می آورد، عمل؛ هم همکار را، سازندگی؛ و هم استقامت در کار را در ما سبز می کند. ایمان، اطاعت را به وجود می آورد که تقواست و سازندگی را به وجود می آورد چون کسی که عاشق حق شد عاشق خلق می شود چون عشق به خلق عشق به بهزیستی و بهروزی آنها است و این فرد چطور میتواند شاهد از دست رفتن استعدادهای عظیم انسان باشد و این عشق است که میشود زیربنای سازندگی، درگیری، جهاد، امر به معروف و تمام مسائلی که در اسلام مطرح می شود. کسی که از خودش سفر کرد و به حق رسید، سفری به سمت خلق شروع می کند.
کد خبر: ۳۹۳۸۲۲۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۰
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره انتقال معارف به نسلها میگوید: برای کسانی که به تو روی آوردند باید بال باز کنی، صمیمیت و سعی در حوائج آنها. «سیدالقوم خادمهم» کسی که خدمتگذارتر است به استغنا نزدیکتر است. تو خدمت میکنی نه برای اینکه او به تو خدمت کند؛ تو در نهایت فراغتت، نه به خاطر خودت، به خاطر ضعفهایی که در طرف مقابل هست گام برمیداری و این سیادت است که تو را به خدمت گره میزند. من وقتی از صبح تا شب مطالعه کنم، وضعم بهتر میشود، فقه و اصولم جور میشود، این را از ما نخواستند. چیزی که از من میخواهند، این معنا، خشیت و روابط است که این خط منتقل شود، این نسل دست به دست مستغنا و توانا باشد؛ نه همه مبتلا و گرفتار و ذلیل و ازدسترفته باشند.
کد خبر: ۳۹۳۴۷۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۲
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره صفت «اوّاب» میگوید: وقتی که خدا میخواهد کارنامهی سلیمان را برایش امضا کند میگوید «نعم العبد». سلیمان خوب آدمی است، عبد و دانش آموز خوبی است، چرا؟ «انه اوّاب» نعمتها او را به خود جذب نمیکرد. اوّاب میگویند لقب زنبور عسل است که میرود و باز میگردد. اوّاب نبودیم غائب میشدیم، در مصاف با حوادث حضور خودمان را از دست میدادیم، شهید نبودیم. «...يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ»[آیه 140 سوره آل عمران]
کد خبر: ۳۹۳۱۰۳۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۴
استاد علی صفایی حائری ضمن بیان حدیثی درباره به یقین رسیدن، میگوید: باور کن وقتی تو از دنیا بزرگتر شدی، دنیا برای تو تنگ شد، دیگه شور رفتن داری. بحث این نیست که شهادت را بهخاطر مشکلات بخواهی، این نیست. در اوج بهشت هم که باشی تو از دنیا اگر بزرگتر شدی، شور رفتن را خواهی داشت. شهید به کسی میگویند که این حضور را پیدا کرده از دنیا بزرگتر شده است و در دنیا نمیگنجد.
کد خبر: ۳۹۳۰۵۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۰۲
جانِ کلام؛
استاد علی صفایی حائری درباره مرگ و انتخاب انسانها می گوید: مرگ با زندگی خط تقاطع ندارد، استمرار زندگی است و کسی که جهاد و کوچ نمیکند برای همیشه بار دنیا را به دوش نخواهد گرفت «لَا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا» به اضافه اینکه مرگ مهم نیست تو مرگ را خواهی داشت، ببین برای چه میمیری! با اهدافش آدمی تثبیت میشود نه با آن نفس کشیدن طولانی. آدم با انتخابش آدم است و زنده است. کسی که مردهها را انتخاب کرده اگر نفس بکشد، مرده است و کسی که حی قیوم را انتخاب کرده حتی اگر زیر آوارهای خاک باشد حی است، مرزوق است، مستمر است.
کد خبر: ۳۹۳۰۲۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۹
جانِ کلام؛
اینکه نمیتوانی یک خانواده، یک مؤسسه و یا یک محله را به دوش بگیری و از زیر بارش فرار میکنی، این همه وحشت و تزلزل، حتی وحشت از عهدهدار شدن یک بچه و یا وحشت ازدواج و ... نشانگر این مسأله است که چقدر محدود به خودت نگاه میکنی و هنوز خودت را درک نکردهای. [کتاب حرکت، نوشته علی صفایی حائری، صفحه 37]
کد خبر: ۳۹۳۰۰۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۸
استاد علی صفایی حائری با استناد به آیات ابتدایی سوره مبارکه تین میگوید: همه در هم آمیختهایم و این شاید خاصیت طبیعی یک حرکت آزاد باشد که همه از یک حد مساوی آغاز کنند. امکانات حالا یا متفاوت یا مساوی فرقی نمیکند، چون نسبتها ملحوظند به من چقدر دادند و یا چقدر ندادند مهم نیست، چون عمل یا سرمایه را به حساب نمیآورند، سعی را محاسبه میکنند.
کد خبر: ۳۹۲۸۹۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۲۲
استاد علی صفایی حائری درباره لطافت و محبت در واقعه عاشورا میگوید: جون غلام امام حسین (ع) در واقعه کربلا وقتی میخواهد به سمت سپاه برای جنگیدن برود؛ حضرت به او میگوید من ذمامی بر تو ندارم، از تو سنی گذشته است. جون میگوید نمیخواهی خون سیاه من همراه خونهای پاک و مطهرشان ریخته شود؟. امام میگوید نه! و امام در لحظه شهادت جون بر بالین او میرود و میگوید: خداوندا رویش را سفید و بویش را خوش گردان و با نیکان محشور کن و با محمد و آل محمد آشنا ساز. چقدر لطافت. باید به قضایای عاشورا با این دید نگاه کرد. همین جلوههایی از قساوت و عشق شکل بگیرد در این عالم حرف تمام است. کم نیست. چقدر لطافت چقدر محبت.
کد خبر: ۳۹۲۸۱۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۸
استاد علی صفایی حائری درباره محبت واقعی کردن به همسر و فرزندان میگوید: محبت به همسر این نیست که هر چه هست و هر چه میخواهد به او بدهم یا برای مقاصدی که خودم دارم استثمارش کنم. محبت این است که او را متحول کنم حتی اگر از من فارغ بشود. بگذارم او به مقاصد خودش برسد به مراحلی که باید طی کند، این محبت است. محبت این نیست که فرزند من مطابق آنچه که من میخواهم رفتار کند یا آنچه که او میخواهد برایش بخرم. محبت یعنی آن تحولی که باید او پیدا کند برای دنیایی که او را خدا برای آن دنیا خلق کرده است.
کد خبر: ۳۹۲۷۳۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۱۶
این بکاء و گریه بر حسین(ع) مخصوص انسان نیست، هر کس که در این فتنه مصیبت دیده، گریان است و گریه هرکس بر حسب حال اوست. گلی که آب نخورده پژمرده میشود. ماهیهای دریا که با گناه ما مبتلا میشوند و صدمه میبینند و هر ذره و هر گیاه و هر دل خسته، گریهای دارد. [ استاد علی صفایی حائری ، کتاب وارثان عاشورا صفحه 263]
کد خبر: ۳۹۱۸۳۴۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۰۳