جایگاه گم‌شده عفو پیامبرگونه در زندگی اجتماعی امروز + فیلم
کد خبر: 4019134
تاریخ انتشار : ۱۷ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۱۷

جایگاه گم‌شده عفو پیامبرگونه در زندگی اجتماعی امروز + فیلم

در چهارمین نشست از مجموعه نشست‌های چهار فصل قرآنی به موضوع اخلاق پیامبر از منظر قرآن کریم با رویکرد وحدت‌بخشی به طور ویژه به موضوع عفو پرداخته شد.

عیسی عیسی زادهنشست تخصصی «اخلاق پیامبر(ص) از منظر قرآن کریم با رویکرد وحدت‌بخشی» به‌مناسبت فرارسیدن روز دانشجو، سه‌شنبه، ۱۶ آذرماه به‌صورت مجازی و با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین عیسی عیسی‌زاده، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم دفتر تبلیغات اسلامی و رئیس میز قرآن دفتر تبلیغات برگزار شد. این نشست از سلسله نشست‌های رویداد فرهنگی‌ ـ‌ هنری چهار فصل قرآنی است که این بار با موضوع «صلح و مهربانی در قرآن» است که به همت معاونت ترویج و توسعه سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور و با مشارکت دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم برپا شد. در ادامه متن این نشست را می‌خوانید؛

ایکنا: پیامبر در قرآن کریم به عنوان رحمة‌للعالمین و اسوه حسنه معرفی شده است، ولی متأسفانه در دنیای امروز و در گذشته‌ها هم کم و بیش بوده است که دشمنان سوءاستفاده کرده‌ و پیامبر را پیامبر خشونت معرفی می‌کنند، علت اتصاف آن حضرت به این صفاتی که بیان شد چیست؟

خداوند می‌فرماید: ای پیامبر، ما تو را نفرستادیم، مگر اینکه برای عالمیان رحمت باشی. وقتی به این آیه، تفسیر آن و نظرات اندیشمندان و مخصوصاً حضرات معصومین درباره آن مراجعه می‌کنیم چند بحث درباره رحمة‌للعالمین بودن پیامبر(ص) مطرح است. یکی از نکات این است که همانطور که همه ما می‌دانیم و آیات فراوانی در قرآن مطرح شده، خداوند خودش را به عنوان رب‌العالمین مطرح فرموده، و رب به معنای تربیت و ربوبیت است. اگر بناست که خداوند بشر را تربیت کند، راه‌های تربیت بشر دو راه است؛ تکوین و فطرت و دیگری تشریع؛ از لحاظ تکوینی خداوند به بشر عقل و فطرت داده تا بر اساس آن راه را از چاه تشخیص دهد، اما با توجه به اینکه خود خداوند خالق بشر است و می‌داند که این فطرت و عقل بشر برای دستیابی به آن سعادتی که خداوند برایش در نظر گرفته است، کافی نیست، بحث تشریع و شریعت را مطرح کرده است، شریعت هم که مسلماً باید به وسیله انسان‌های الگویی در اختیار بشر قرار بگیرد، چون اگر قرار باشد که آن انسان‌ها که همان پیامبران و اوصیای آن‌ها هستند، دچار مشکلی باشند یقیناً در هدایت‌گری‌شان هم مشکل ایجاد می‌‌شود به خاطر همین باید آن رسول و پیامبر مخصوصاً آن پیامبری که بعد از او دیگر پیامبری نخواهد آمد و به عنوان خاتم پیامبران است، باید ویژگی‌ای داشته باشد که با تربیت کل عالم تناسب داشته باشد، چون خداوند می‌خواهد کل عالم را تربیت کند و اگر پیامبری بفرستد که نسبت به بعضی از انسان‌ها رحمت باشد و نسبت به دیگران نه، آن هدف محقق نمی‌شود بنا بر این باید پیامبری بفرستد که رحمت‌للعالمین باشد.

نکته دیگر بحث رفتاری حضرت است، خداوند منان می‌فرماید: ای پیامبر شما به رحمت ما با این امت مهربان هستی و رحمت برایشان هستی «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ»، (آل عمران/159)، با رحمتی که خداوند برای کل بشر در نظر گرفته تو را اینگونه قرار داده است که تو مهربان و منبع لطف و مهربانی برای بشر شده‌ای.

نکته سوم اینکه وقتی نگاه به تعامل حضرت هم می‌کنیم می‌بینیم که تعامل حضرت با دیگران اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان عالی است و این رحمت پیامبر شامل مسلمانان، مؤمنان، فرقه‌های دیگر، یهود، مسیحی و دیگر انسان‌هایی که روی زمین بودند، شده است. بر همین اساس است که ما می‌بینیم که پیامبر عزیز اسلام با آن نامه‌هایی که برای پادشاهان آن زمان می‌فرستد می‌خواهد که همه آن‌ها را مشمول رحمت و تربیت الهی عالمی قرار دهد.

نکته دیگر اینکه وقتی ما مراجعه می‌کنیم می‌بینیم که خود خداوند در قرآن می‌فرماید که ای پیامبر ما تا زمانی که تو در میان این بشر هستی آن‌ها را عذاب نمی‌کنیم، این وجود نازنین پیغمبر و برکات او و رحمت بودن او در دنیا را نشان می‌دهد و از آن طرف هم وقتی به بحث قیامت و عالم معاد مراجعه می‌کنیم می‌بینیم آنجا هم پیغمبر منبع رحمت برای امت است؛ لذا در روایت آمده است وقتی قیامت می‌شود هم دیگر پیامبران و هم دیگر انسان‌ها وقتی وارد محشر می‌شوند می‌گویند وانفسا، واویلا، اما وقتی پیغمبر اکرم(ص) وارد می‌شود، می‌گوید امتی، امتی، امتی، اینقدر حضرت برای بشر و هدایت بشر دلسوز است.

نکته دیگری که در بحث رحمت مطرح می‌شود بحث هدایت عام بودن حضرت است، حضرت وسیله هدایت است، هدایت برای کی؟ خداوند در قرآن فرموده است: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ»، (سبأ/28)، ما برای تمام عالم تو را فرستادیم و هدایت‌گری تو شامل همه عالم است، لذا ما عرضه می‌داریم کما اینکه خیلی از کارشناسان و اندیشمندان حتی غیر مسلمان به این نتیجه رسیدند که واقعاً هدایت‌های پیامبر اکرم(ص) همان هدایت‌های قرآن هست، چون پیغمبر اکرم(ص) و اولاد معصومین او تجلی تمام ارزش‌های قرآنی هستند و این ارزش‌ها اگر در عالم پیاده شود تمام عالم را رحمت می‌گیرد، یکی از مصادیق رحمت، هدایت شدن است، انسان وقتی هدایت می‌شود مشمول رحمت واقع می‌شود.

روایتی در مورد اینکه شفاعت یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های حضرت حتی در لحظه جان دادن بوده آمده به این صورت که وقتی ملک‌الموت آمد، حضرت فرمود: اجازه بدهید برادرم جبرئیل بیاید وقتی او آمد، حضرت می‌فرماید که من نگران امتم هستم، در این لحظه جان دادن باز هم می‌بینیم که این رحمة‌للعالمین بودن حضرت تجلی پیدا می‌کند. این نکاتی است که می‌تواند ثابت کند که واقعاً پیامبر ما پیامبر رحمت بود نه پیامبر خشونت، در ادامه بحث مصادیق را در این زمینه ذکر خواهیم کرد.

ایکنا: برای جمع‌بندی این قسمت از فرمایشات شما می‌شود به اخلاق پیامبر از دو زاویه نگاه کرد یکی بحث اینکه پیامبر دائماً نگران سرنوشت امتشان بودند و می‌خواستند هدایت کنند و نگاه کلی‌تر اینکه پیامبر دغدغه جهانی داشتند. فرمایشی هم داشتید درباره اینکه مادامی که پیامبر در قید حیات بودند، خداوند فرموده که من شما را عذاب نمی‌کنم، این ممکن است که سؤالی را در اذهان ایجاد کند که حالا که پیامبر نیستند این وضعیت چطور می‌شود؟

اتفاقاً این پرسش را امیرالمؤمنین(ع) جواب دادند. حضرت می‌فرمایند که خداوند دو سبب امنیت بشر را وضع و قرار داده است، یکی وجود نازنین پیامبر و یکی دیگر آن آیه‌ای است که تا زمانی که استغفار می‌کنید شما را عذاب نمی‌کنیم؛ بنابر این اگر بشر همیشه گوش به زنگ باشد که اگرخطایی از او سر زد، اگر گناهی مرتکب شد، استغفار کند طبق فرمایش امیرالمؤمنین علی(ع) مورد عذاب خداوند واقع نخواهد شد. همانطور که خود پیامبر(ص) می‌فرماید خوشا به حال کسی که پایان هر اشتباهش یک استغفاری وجود داشته باشد. اصلاً استغفار برگشت قلبی به خداوند است. انسان همین که در قلب خودش به خداوند برگردد و در درون خودش اظهار ندامت و پشیمانی کند همین کافی است، اما چقدر زیباست در کنارش ذکری که وارد شده «استغفر الله ربی و اتوب الیه» و امثال این اذکار که در روایات آمده را مطرح کند.

ایکنا: اشاره‌ای به بحث عفو در خلق و خوی پیامبر(ص) داشته باشید.

وقتی ویژگی‌های اخلاقی پیامبر را بررسی می‌کردم به این نتیجه رسیدم که همان طور که همه ما مسلمانان، پیغمبر را به عنوان الگوی قرآنی قبول داریم و هیچکس نیست که به این موضوع خدشه‌ای وارد کند، اگر بناست وحدت عملی، همگرایی و همدلی واقعی را در جامعه شاهد باشیم و با آمدن آن همدلی ریشه تمام کینه‌ها، نفرت‌ها و دشمنی‌ها برداشته شود به نظرم یکی از مهم‌ترین راه‌ها برگشتن به پیامبر عزیز اسلام است. ببینیم پیامبر(ص) اسلام با دیگران و حتی با دشمنانش چطور برخورد می‌کرد؟ وقتی به خصلت‌های پیامبر در منابع شیعه مراجعه می‌کنیم به نظرم یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌هایی که پیامبر داشت و امروز می‌تواند برای حل مسئله اختلافات در جامعه راهکار باشد بحث عفو حضرت بود، وقتی فتح مکه پیش می‌آید حضرت فرمود: شما کسی هستید که من را آن همه سال اذیت کردید و یاران و عزیزانم را شکنجه و کشتید، با همه این‌ها انتظار دارید حالا که بر شما مسلط شدم چه کار کنم؟ جواب دادند تو کریم هستی و بزرگوار، حضرت فرمودند: من همه شما را بخشیدم.

دلیل این همه نزاع و هزارها پرونده دعوا در مراجع قضایی چیست؟ به همین خصلت پیامبر اگر آراسته شویم، فکر می‌کنید چقدر از مشکلات حل می‌شود؟ برخورد حضرت با خانواده خودش را ببینید، از قول اعضای خانواده آن حضرت آمده که هیچکس را مثل حضرت خوش اخلاق‌تر و باگذشت‌تر در خانواده ندیدیم، گاهی اوقات در خانواده مشکلاتی پیش می‌آید، از خانواده بیرون بیاییم و وارد جامعه شویم، می‌بینیم که در جامعه به خاطر اندک مسئله و اختلافی که پیش می‌آید به جان هم می‌افتند، نتیجه زندان رفتن عده کثیری از افراد در جامعه و تشکیل پرونده‌های قضایی آن چنانی می‌شود. نگاه کنیم به پیغمبر اکرم(ص)، شخصی آمد و عبای آن حضرت را کشید، حضرت خندید و گفت: خواسته‌ات چیست؟ می‌گویند یکی از مصیبت‌هایی که حضرت را واقعاً ناراحت کرده بود قتل عموی گرانقدر پیامبر بود، آن غلام وحشی که جگر حضرت را در جنگ احد درآورد و آن جنایت را کرد، گفتند که تکلیف او چه می‌شود؟ حضرت فرمودند: او را هم بخشیدم، ولی بگویید که دور و بر من نیاید. ما واقعاً همین دو سه نکته‌ای که در رابطه با عفو حضرت بیان شد در زندگی فردی‌مان در جمع اداری، محلی، خانوادگی و اجتماعی‌مان الگو قرار دهیم، امروز می‌بینیم به خاطر یک تهمت و ... کل یک مجموعه به جان هم می‌افتند یا متأسفانه فرقه‌های اسلامی هم همین طور است. اگر واقعاً دنبال حل قصه هستیم، بیاییم و این فضیلت پیامبر را در زندگی‌مان نهادینه کنیم.

ببینید خدایی که پیغمبر را فرستاده آن خدا چقدر غفور است، آنقدر عفو خداوند زیاد است که وقتی انسان گنهکار توبه می‌کند حتی گناهان را هم تبدیل به ثواب می‌کند، واقعاً چیز عجیبی است. بحث طولانی در قرآن درباره عفو و گذشت داریم. یکی از تجلیات عفو خداوند در حضرت در برخورد و تعامل با دیگران بروز و ظهور پیدا کرده است.

ایکنا: متأسفانه در زندگی فردی‌مان گرفتار یک مقداری سوء ظن در رفتار اجتماعی هستیم. خداوند فرموده از سوء ظن اجتناب کنید؛ چراکه بعضی از سوء ظن‌ها مصداق گناه است. اگر روابط اجتماعی ما مبتنی بر عفو باشد نباید اینقدر مشکلات اجتماعی و پرونده در دادگستری داشته باشیم که متأسفانه تعداد پرونده‌های ما از کشورهایی که به دین اسلام هم نیستند بیشتر است. در بخش پایانی بحث ممکن است این سؤال در ذهن برخی از دوستان هم شکل بگیرد که خود مردم ممکن است بخواهند که در روابطی که دارند بهتر باشند و با هم مهربان‌تر باشند منتهی ساختارسازی‌هایی هم باید صورت بگیرد، دیدگاهتان در این خصوص چیست؟

در رابطه با این معضلی که جامعه امروز ما گرفتارش شده دو راهکار پیش روی ماست، خداوند برای حل این مسئله یک راه قانون را قرار داده است؛ لذا به پیامبر فرموده‌ای پیغمبر به امتت بگو در راستای این موضوعات این برخوردها را داشته باشند، این همان بایدها و نبایدها و قوانینی است که قرآن مطرح کرده است، یک راهکار این است که قوانین را از دل قرآن متناسب با عصر و زمان در اختیار مجریان قانون قرار دهند و البته مجریان صالح و امین انتخاب شوند همان طور که قرآن شرایط را مطرح کرده است.

یک راهکار دیگر این است که خداوند فقط اکتفا نکرد که ای پیامبر این قانون را اجرا و آن قانون را اجرا نکن، بلکه فرموده‌ای پیامبر تو هم یک ویژگی‌هایی باید داشته باشی که اگر آن‌ها را داشته باشی آن هدف محقق می‌شود و آن این است که پیغمبر تو باید دلسوز باشی لذا می‌بینیم که پیغمبر علاوه بر اینکه یک حاکم اسلامی است به عنوان یک راهنمای دلسوز آنقدر برای امت دلسوز بوده که خداوند می‌فرماید من می‌ترسم تو جانت را برای این دلسوزی برای هدایت امت از دست بدهی. من و امثال من و آن‌هایی که کرسی استادی و تبلیغی و پرچم هدایت را بر دوش دارند، اگر به دنبال حل این مسئله هستیم باید ببینیم این راهکار دوم یعنی چه؟

اگر ما بتوانیم برای مخاطبمان اثبات کنیم که اگر تذکری به تو می‌دهم من دلسوز تو هستم و اگر نکته‌ای از من طلبه گفته می‌شود به خاطر خیر خودش است، بفهمد که من خیرش را می‌خواهم امکان ندارد، مخالفت کند.

ایکنا: امر به معروف هم اگر از این زاویه دلسوزی باشد، حتماً تأثیر بیشتری خواهد داشت.

در امر به معروف باید رفیق شوید. به دوستان مبلغم عرض می‌کنم که هر کجا که رفتید قبل از اینکه قال صادق و قال باقر(ع) بگویید اول یکی دو روز دلسوزی خودت را برای مردم ثابت کن، آقای معلم با دانش‌آموزان پدرگونه برخورد کن تا احساس کند یک پدر دومی اینجا دارند، پدری که می‌خواهد برایشان دل بسوزاند و آن‌ها را به نتیجه برساند، یک روحانی آمده نه اینکه فقط بالای منبر برود و قال صادق و قال باقر بگوید، این روحانی در محیط بچرخد و کاری کند تا بفهمند که برای دلسوزی‌شان آمده است، با تمام برکاتی که جامعه اسلامی ما دارد، اما در این عرصه کمبود داریم و ان‌شاء‌الله بتوانیم با رعایت احکام دین و احساس مسئولیتی که دست‌اندرکاران مراکز فرهنگی‌مان دارند این را حل کنیم.

ایکنا: قوانین الهی و قوانینی که وضع می‌شوند برای این است که ما روابط اجتماعی بهتر و روان‌تری داشته باشیم، اما این دلیل نمی‌شود که به احسان، گذشت، عفو و برادری بی‌توجه باشیم و اگر این را رعایت کنیم قطعاً زندگی فردی و اجتماعی بهتری هم خواهیم داشت، اگر صحبت پایانی هست در خدمتتان هستیم.

ما خودمان را پیرو فردی می‌دانیم که بهترین انسان روی زمین است و برای تحقق رسالت ایشان از زمان آن حضرت تاکنون بهای زیادی پرداخته شده است، حضرات معصومین ما به شهادت رسیدند، علما، بزرگان و آزادگان بسیاری خونشان را دادند تا امروز بعد از هزار و چند صد سال بیش از یک میلیارد و هفتصد میلیون مسلمان در عالم داریم، اگر واقعاً به دنبال این هستیم که پیروی واقعی آن حضرت باشیم، تنها راه این است که به قرآن، پیامبر(ص) و اولاد معصومین او برگردیم، ان‌شاءالله با این توجه زمینه ظهور آخرین یادگار پیامبر گرامی اسلام را فراهم کنیم تا بیاید و این جهان را پر از عدل و داد کند.

علی فرج‌زاده

انتهای پیام
captcha