کد خبر: 1398282
تاریخ انتشار : ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۱
در جلسه درسگفتار نهم «اندیشه و عمل» مطرح شد؛

امام موسی صدر در برابر فروکاستن «تشیع» به «باطنی» ایستاد

گروه اندیشه: به گفته شریعتمداری، امام موسی صدر تنها کسی است که به صراحت در مقابل مشی هانری کربن، در فروکاهش تشیع به تشیع باطنی ایستاده و به صراحت در مقدمه‌ای که بر ترجمه عربی کتاب «تاریخ فلسفه اسلامی» هانری کربن دارد، این مطلب را بیان کرده‌ است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، حجت‌الاسلام و المسلمین حمیدرضا شریعتمداری، عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب در نشست «منابع تفکر دینی در اندیشه امام موسی صدر» که دیروز اول اردیبهشت‌ماه برگزار شد، به بیان نکاتی در باب منابع چهارگانه کتاب، سنت، عقل و اجماع و نسبت آن‌ها و نظرات امام موسی صدر در این موارد پرداخت. این نشست نهمین درسگفتار «اندیشه و عمل» بود که در موسسه امام موسی صدر برگزار شد.
بنا بر این گزارش، اولین نکته‌ای که شریعتمداری در این نشست به آن اشاره کرد، محدود بودن تعداد منابع تفکر دینی به کتاب، سنت، عقل و اجماع بود و بر این نکته تأکید کرد که ما در عرض این منابع، منابع دیگری همچون سخن علما یا اولیا یا شهود نداریم و گرچه این‌‌ها می‌توانند دستگیر ما در رسیدن به حقایق باشند و ما را از لحاظ معنوی راهبری کنیم، اما هیچ کدام حجت شرعی نیستند.
وی در مورد اولین ریشه‌های طرح این چهار منبع به عنوان منابع معرفت دینی، گفت: گویا اولین بار این مطلب را واصل بن عطاء در اوایل قرن دوم مطرح کرده است و دیگران هم این را کم و بیش پذیرفته‌اند. در امامیه هم مشهور این بوده که اولین بار ابن ادریس در قرن ششم در کتاب «سرائر» این چهار منبع را به عنوان تفکر دینی مطرح کرده است، ولی با ریشه‌یابی‌ای که کرده‌ایم یک قرن قبل از ابن ادریس، ابوالفتح کراجیکی در «کنز الفوائد» همین چهار منبع را مطرح کرده و حتی آثار سید مرتضی را هم که جمع‌بندی می‌کنیم می‌بینیم که در نزد ایشان هم همین چهار منبع است.
این محقق و پژوهشگر دینی افزود: روایت مرسلی(یعنی بدون سند) هم از امام موسی کاظم(ع) در کتاب‌های «احتجاج» و «تحف العقول» نقل شده است که تقریباً اگر عبارت ایشان آسان‌سازی شود و به ادبیات بعدی‌ها بیان شود، همین چهار منبع معروف مد نظر است.
نکته بعدی‌ مورد تأکید شریعتمداری این بود که متن و نص دینی طبعاً از بقیه منابع مهم‌تر است و متن همواره محور اصلی و اساسی در هر معرفت دینی‌ای است.
وی مباحث بعدی خود را ناظر به میزان وثاقت، حجیت و اعتبار هر کدام از منابع و این که هر کدام تا چه حد دلالت دارند و این که چه نسبتی بین این منابع وجود دارد، مطرح کرد.

یکی از نکاتی که در این بخش مورد اشاره قرار گرفت نسبت قرآن و حدیث بود و شریعتمداری در این باره گفت: در یک زمان، نظر غالب در میان امامیه این بوده است که هیچ حدیثی را بدون عرضه کردن بر قرآن نمی‌توانیم بپذیریم و به مفاد آن ملتزم باشیم. مجموعه احادیثی که از ائمه اهل بیت(ع) در آن‌ها بیان کرده‌اند که هر چه ما گفتیم آن را به قرآن عرضه کنید و هر کدام با قران نساخت آن را به دیوار بزنید، این بیان‌ها مقبول بوده است، اگر چه مانند شیخ مفید و شیخ صدوق از نظر مشی در مقابل هم بوده‌اند و یا کلینی که بینا بین این دو بوده است.
شریعتمداری با اشاره به مخالفت اخباری‌ها با این باور گفت: از نظر اخباری ها حجت اول و آخر حدیث است و آن هم حدیث اهل بیت و قرآن و احادیث نبوی که از طریق ائمه(ع) نرسیده باشد و با عبارت ائمه(ع) تأیید نشده باشد قابل استناد نیستند. این ها عقل و اجماع را هم به نوعی قبول نداشتند و نزد آن ها تنها منبع معتبر دینی عبارت بوده است از حدیث اهل بیت(ع) و آن هم با تسامح بسیار زیادی که این ها نسبت به حدیث داشته اند.
وی در ادامه به این مباحث از منظر امام موسی صدر پرداخت و البته بحث خود را محدود به نظریات امام صدر در مورد قرآن و جایگاه و میزان دلالت آن و نسبت آن با دیگر منابع کرد.
شریعتمداری در این جا سه بحث اصلی را در مورد قرآن مطرح دانست که باید به آراء امام موسی صدر عرضه شود تا سخنان و آراء او را در مورد هر یک ارزیابی کرد. این سه مبحث یکی این است که آیا اساساً قرآن کنونی معتبر است و حجت است یا نه و به تعبیر دیگر تحریف شده است یا تحریف نشده است؟ دو مبحث دیگر نیز یکی راجع به «حجیت ظواهر قرآن» و دیگری «مرجعیت قرآن» مطرح می‌شود.

مقوله تحریف در قرآن
به بیان شریعتمداری مبحث تحریف بسیار در منبع قلمداد شدن قرآن مؤثر است؛ هر چند کسانی که قائل به تحریف قرآن هستند با منبع بودن قرآن مشکلی ندارند و دلالت آن را می‌پذیرند؛ چرا که منبع آن ها عمدتاً حدیث است و در احادیث گفته شده است که به همین قرآن اکتفا و استناد می‌توانید بکنید؛ هر چند در یک نگاه کلی تحریف هم نمی تواند برای این اخباری گرایان چندان مشکل ساز باشد چرا که منبع اصلی آن ها حدیث است.
شریعتمداری در مورد مبحث حجیت ظواهر قرآن نیز گفت: برخی قائل به این شدند که ظواهر سخن هر گوینده‌ای قابل احتجاج و استناد است اما ظواهر قرآن قابل استناد نیست مگر این که روایتی به آن ضمیمه شود.
وی گفت: ایشان در چند اثر و نوشته خودشان، تأکید دارند که ما برای فهم مقصود هر سخنگویی باید دو کار انجام دهیم یکی این که به دلالت لفظی آن سخن پایبند باشیم و از لفظ فراتر نرویم و طبعاً به آن نگاه رمزآلود نداشته باشیم و دیگر این که سطح فرهنگ و درک متکلم و فرهنگ زمانه را در نظر بگیریم و آن گاه می‌توانیم با رعایت این دو اصل به فهمی که از یک سخن داریم اعتماد کنیم.
شریعتمداری ادامه داد: وقتی که به سراغ قرآن کریم می‌آییم، شرط اول به جای خود باقی است، اما شرط دوم در مورد قرآن صادق و جاری نیست، چون گوینده آن خدایی است که معرفتش بی‌نهایت و فراتر از زمان‌ها و مکان‌هاست. بنابراین ما در عین حالی که به محدودیت دلالت لفظی و شأن نزول آیات پایبند می‌مانیم، اما می‌توانیم از قرآن به حسب تعمق‌های بیشتر و به حسب تجربه‌های نوشونده‌ای که داریم، فهم‌هایی داشته باشیم عمیقتر و متفاوت با فهم‌های مخاطبان قرآن در دیگر زمان‌ها.
وی افزود: بر این اساس تفسیر قرآن محدود به اشخاص خاصی نیست و مشی تفسیری ایشان هم کاملاً نشان می‌دهد که هر کسی می‌تواند با پایبندی به دلالت لفظی و داشتن توانایی‌های علمی لازم از قرآن تفسیر داشته باشد.

به اعتقاد امام موسی صدر هیچ نوع تحریفی در قرآن راه نیافته است
شریعتمداری در مورد نظر امام موسی صدر در مورد تحریف قرآن بیان کرد: رأی ایشان در این مورد شاید رأی کم نظیری باشد و به گمان من شاید کمتر کسی با چنین صراحت و قاطعیت و شمول حکم کرده است. ایشان معتقدند که قرآن کریم با همین الفاظ، با همین معانی، با همین ترتیب سور، با همین ترتیب آیات نازل شده است و هیچ نوع تحریف و تغییری در قرآن صورت نگرفته است. این موضع به این صراحت در کمتر کسی می‌شود یافت.
وی با اشاره به این که کم و بیش در مورد ترتیب قرآن چنین اعتقادی وجود ندارد، عنوان کرد: در این جا اعتقاد بر این است که اگر در ترتیب جابه جایی صورت گرفته باشد مشکلی در تفسیر ایجاد نمی‌کند اما امام صدر قاطعانه می‌گویند که هیچ تغییری صورت نگرفته است و امکان بازی کردن با قرآن و دست بردن در آن وجود نداشته است.
دومین محوری که شریعتمداری به آن اشاره کرد بحث حجیت ظواهر قرآن بود و در مورد نگاه امام موسی صدر در این مسئله گفت: ایشان تصریح دارند که ما باید به دلالت ظاهری لفظ پایبند باشیم و از ضوابط تفاهم عرفی خارج نشویم. مقصود از پایبندی به ظاهر لفظ هم این نیست که دلالت یک لفظ بر معانی دیگر را انکار کنیم و یا معنای لفظ را صرفاً لغوی و یا در یک ظهور اولی در نظر بگیریم.
وی با اشاره به پذیرش قرینه عقلی در تعیین دلالت و تفسیر لفظ از سوی امام موسی صدر، چنین نگاهی را یکی از شاخصه‌های عقل‌گرایی دانست و گفت: یکی از مواضع تعیین‌کننده است این است که اگر شما تأویل را به مدد قرینه عقلی پذیرفتید از عقل‌گرایان هستید؛ که معتزله و اکثر امامیه این چنین هستند. این یعنی شما می‌پذیرید که وقتی خداوند سخن می‌گوید سخنانش با رعایت قواعد عقلی است و نه فقط با رعایت قواعد تخاطب.    
شریعتمداری افزود: این مقدمه این مطلب است که ما نباید و نمی‌توانیم تعابیر قرآن را رمزوار ببینیم و بفهمیم و بگوئیم این‌ها علائمی هستند برای حقایق و مفاهیمی که به هیچ وجه از ظاهر این الفاظ برداشت نمی‌شود؛ چیزی که در ادبیات عرفانی ما فراوان هست. از دلالت لفظ دست می‌کشیم و به سراغ معنایی می‌رویم که هر چه تمام توان و قوای علمی خود را بر آن می‌گذاریم نمی‌توانیم آن معنا را از این لفظ بیرون بکشیم.

موضع امام نسبت به غلات و تأویلات باطنی
شریعتمداری در بخشی از مطالب خود در این نشست نیز به مباحثی در باب غلاة و تأویلات باطنی، پرداخت و ضمن بررسی و ارزیابی رویکرد آن‌ها به قرآن، به موضع امام موسی صدر در این مورد اشاره کرد و گفت: ایشان تأکید دارند که جایگاه ائمه(ع) در تشیع عمدتاً همان جایگاه الگو و میزان بودن آن‌هاست. نکته‌ای هم هست که من از آیت‌الله مدرسی شنیده‌ام که می‌گفتند عترت لزوماً یک منبع معرفتی نیست، بلکه منبع معرفتی همان قرآن است و تبلور آن عترت است که این هم نکته ظریف و قابل استفاده‌ای است.
وی افزود: دیده می‌شود که امام موسی صدر هم چند جا بر این تأکید دارند که نقش اصلی ائمه(ع) این است که تحقق و تبلور ارزش‌هایی را نشان می‌دهند که قرآن بیان کرده است، نه این که منبع معرفتی مستقل و متمایزی را بخواهند در کنار قرآن کریم ارائه کنند؛ در عین حالی که نقش تفسیری آن‌ها و حفظ میراث نبوی به جای خود باقی است.
شریعتمداری با اشاره به فعالیت‌های محقق فرانسوی هانری کربن که تلاش‌هایی را در راستای شناساندن تشیع و فلسفه اسلامی به اروپا و غرب کرده است، جهت‌گیری این فعالیت‌ها را در راستای فروکاهش تشیع به تشیع باطنی دانست و بیان کرد: امام موسی صدر تنها کسی است که به صراحت در مقابل مشی و عملکرد شخصیت قابل احترام هانری کربن، در فروکاهش تشیع به تشیع باطنی ایستاده است. ایشان به صراحت در مقدمه‌ای که بر ترجمه عربی کتاب تاریخ فلسفه اسلامی هانری کربن دارند این مطلب را بیان کرده‌اند.
این دانش‌آموخته حوزه و دانشگاه بیان کرد: خدا را شکر زمانی شیعه گرفتار تشبیه بود و بزرگان ما ریشه تشبیه را زدند و زمانی متهم به جبر بود که هم در روایات و هم در آثار علما راه یافته بود و علمایی این را رفع کردند اما این غلو همچنان وجود دارد. امام موسی صدر به صراحت می‌گوید که ما حق نداریم چنین تأویلاتی را انجام بدهیم.
شریعتمداری با اشاره به اهتمام ویژه امام موسی صدر به قرآن در جای جای سخنان و تدریس‌های خودشان، گفت: ایشان جایی به صراحت به بحث نسبت قرآن و روایات نپرداخته است اما عملاً همواره آیات قرآن را در جاهای مختلف که تفسیر می‌کنند هیچ ضروری نمی‌بینند که حتماً روایتی را هم به آن ضمیمه کنند و گاهی موضعی که می‌گیرند کاملاً بر خلاف مشهور است؛ برای مثال در جایی که تفسیری از ملائکه و روح اعظم دارند. الزامی ندارند که حتماً به سراغ روایات بروند.
وی با بیان این که امام موسی صدر در چند جا تصریح دارند که ائمه(ع) ما شاگردان خود را تربیت می‌کردند که همواره به قرآن مراجعه کنند، افزود: ایشان عمده روایاتی را هم که در باب فضایل ائمه(ع) است و برای گشودن راه تأویل به آن‌ها تمسک می‌شود، از سنخ تطبیق می‌دانند و نه از سنخ تفسیر.
شریعتمداری مباحث دیگری را نیز در رابطه با موضوع این نشست قابل پیگیری دانست که عبارتند از تجددپذیری تفسیر و انحصاری نبودن آن، عدم محدودیت قرآن به فرهنگ و معلومات مخاطبان زمان نزول، نسبت قرآن و علم و تفسیر علمی و قرآن و عقل.

captcha