کد خبر: 1424415
تاریخ انتشار : ۱۰ تير ۱۳۹۳ - ۰۸:۲۳
آیت‌الله آقا مجتبی تهران:

رمضان؛ ماه نزول و صعود دو قرآن یکی وحی و دیگری دعای بنده

گروه جامعه: ماه رمضان، هم ماه نزول است و هم ماه صعود است؛ و اهل معرفت در هر دو به «قرآن» تعبیر می‎کنند. از یک طرف ماه نزولِ کلام الهی از مصدر وحی است که به آن «قرآن نازل» می‎گویند و از این طرف سخن عبد نسبت به ربّ است که با پروردگارش دعا و راز و نیاز می‎کند و از این به «قرآن صاعد» تعبیر می‎کنند.

مجموعه سخنرانی‌هایی از مرحوم آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی که طی ماه رمضان سال 1390 ایراد فرموده‌اند در دست است. با توجه به مطالب ارزشمند مطرح شده در این سخنرانی‌ها و موضوعیت این سخنرانی‌ها با ماه رمضان خالی از لطف ندیدیم که بر این سخنرانی‌ها مروری داشته باشیم.

مرحوم آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی در دومین جلسه سخنرانی خود مطرح فرمودند:
اعوذ بالله من الشیطان الرّجیم؛ بسم الله الرّحمن الرّحیم؛ و الحمد لله ربّ العالمین
و صلّی الله علی محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.

بسم الله الرّحمن الرّحیم؛ اللّهم صَلِّ عَلَی محَمّدٍ وَ آلِ محمَّدٍ و اسمَع نِدائی إذا نادَیتُک و اسمَع دُعائی إذا دَعَوتُک و أقبِل عَلَیَّ إذا ناجَیتُک فَقَد هَرَبتُ إلیکَ وَ وَقَفتُ بَینَ یَدَیک.

مروری بر مباحث گذشته
بحث ما راجع به دعا بود. عرض کردم ماه مبارک رمضان، هم ماه نزول و فرود است و هم ماه صعود است؛ و اهل معرفت در هر دو تعبیر به «قرآن» می‎کنند. از یک طرف ماه نزولِ کلام الهی از مصدر وحی است که به آن «قرآن نازل» می‎گویند و از این طرف سخن عبد نسبت به ربّ است که با پروردگارش دعا و راز و نیاز می‎کند و از این به «قرآن صاعد» تعبیر می‎کنند. هر دو قرآن است؛ در هر دو قرائت هست، امّا یکی قرائتی است که از مصدر وحی نازل می‎شود، یعنی از ناحیه ربّ است و دیگری کلامی است که از ناحیه عبد صادر می‎شود و به جهت عِلوی صعود می‎کند.
در یک تقسیم‎بندی دعا را به «مأثور و غیرمأثور» تقسیم کردم. دعاهای غیر مأثور یعنی آن درخواست‎هایی که عبد از ربّش می‎کند و عبد در قالب‌‏ریزی آن مختار است؛ یعنی مجاز است درخواستش را در هر قالبی که می‏ خواهد، بریزد. امّا قال ب‏ریزی دعاهای مأثور در دست عبد نیست؛ بلکه باید از ناحیه معصومین(صلوات‎الله‎علیهم‎اجمعین) در قالب‏ ریزی خاصِّ خودش به ما رسیده باشد. لذا انسان باید این قالب را رعایت کند.
دعاهای مأثور را هم یک تقسیم‎بندیِ ابتدایی به «موقّت و غیرموقّت» کردم. موقّت به این معنا است که دعایی در زمان خاصّی وارد شده است و انسان باید آن دعا را در آن زمان خاص بخواند؛ همان‎طور که نسبت به مکان هم چنین چیزی را داریم که وقتی در مکان خاصّی قرار گرفتی، باید دعای خاصّی را بخوانی. قوالبِ این دعا‏ها باید حفظ شود.
تفاوت تأثیر زمان خاص بر دعا با دعای مأثور موقّت
در سال گذشته بحث مفصّل و مستقلی راجع به اثرگذاری زمان و مکان بر روی دعا داشتم؛ مثلاً دعا کردن در روز عرفه یا در لیالی قدر که این زمان خاص بر روی دعاهایی که بنده می‎کند از سه جهت مؤثّر است. مکان‎ها هم همین‎طور هستند؛ مثلاً دعا کردن در مسجدالحرام، در صحرای عرفات یا نزد مزار پیغمبر اکرم، مسجد کوفه، مسجد سهله، حتی قبور ابَوین -‎پدر و مادر- بر روی دعا مؤثر است. سال گذشته به‏ طور مفصّل بحث کردم و گفتم زمان و مکان به سه نحو روی دعا اثر می‎گذارد؛ به نحو مقتضی، به نحو فعلیّت و به نحو سرعت در اجابت. زمان‎ها و مکان‎های خاص به یکی از این سه نحو در اجابت بر روی دعا اثر دارند.[1]
بحث سال گذشته بحث مستقلی است و با این موضوع که در زمان یا مکان خاص دعای خاصّی وارد شده، ارتباط ندارد و این دو با هم متفاوتند. در آنجا یک زمان خاص مثل لیالی قدر، چه دعا مأثور باشد و چه غیر مأثور، این زمان بر روی استجابت دعا اثر می‎گذارد؛ چه تو خودت دعا را قالب‎ریزی کنی، چه دعاهایی که از ائمه رسیده را بخوانی، فرقی نمی‎کند.
در باب مکان هم همین‎طور است. در مسجدالحرام که هستی، چه آن دعایی که در آنجا وارد شده است را بخوانی و چه خودت برای خودت دعا کنی، این مکان اثرگذار است، امّا بحثی که جلسه گذشته گفتم، این است که در این زمان خاص تو باید این را بگویی، در این مکان خاص تو باید این دعا را بخوانی. این با آن فرق می‎کند. اینها مسائل دقیقی است که من می‎گویم. چون دیده‏ ام که گاهی اینها را با هم خَلط می‎کنند؛ نخیر، اینها با هم فرق می‎کنند.
دعاها و نمازهای مخصوص ماه رمضان
بحث من در جلسات امسال، دعا در زمان خاص مأثور و دعا در مکان خاص مأثور است. این بحث هیچ منافاتی ندارد با اینکه دعا در این زمان خاص یا در این مکان خاص روی آن دعا مؤثّر باشد. من به عنوان نمونه دعاهایی که در ماه مبارک رمضان وارد شده را عرض می‎کنم.
مثلاً برای روز اوّل وارد شده است که این دعا را بخوانید: «اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ»؛ خدایا روزه من را «در امروز» از روزه روزه‏ داران قرار بده! «فیه» یعنی در امروز. «وَ قِیَامِی فِیهِ قِیَامَ الْقَائِمِینَ وَ نَبِّهْنِی فِیهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغَافِلِینَ وَ هَبْ لِی جُرْمِی یَا إِلَهَ الْعَالَمِینَ».[2] شما از آن دعای اوّل روز ماه رمضان بگیرید تا آن روز سی‎ام؛ در تمام آن‏ها «فیه» دارد، یعنی امروز. معلوم می‎شود این دعا برای این زمان خاص است. البته مضمون‎ها هم مضمون‎های بسیار خوبی است، امّا فعلاً کاری با مضامین نداریم.
بحث ما راجع به دعای موقّت، یعنی مخصوص به زمان خاص است. حتّی اگر سراغ نمازهایی که در شب‎های ماه مبارک رمضان، شب اوّل، دوم، سوم، تا آخر وارد شده است بروید، می‎بینید که اینها، هم از نظر عدد رکعات، هم از نظر سوره‎ای که بعد از حمد باید خوانده شود، و هم از نظر عدد سوره‎ها با هم تطبیق دارد. دلیل این زمان خاص و این دعای خاص یا این کار خاص چیست؟
وجود رابطه حقیقی بین زمان و دعا در دعای مأثور موقّت
بعضی از دعاهای مأثور دعاهایی هستند که ما از آنها تعبیر به «موقّت» می‎کنیم؛ یعنی زمان در آن مدخلیّت دارد. همان‎طور که در بعضی‎هایشان مکان مدخلیّت دارد. یک دسته دیگر از دعاهای مأثور غیر موقّت‎ها هستند و مکان خاص و زمان خاص هم در آنها مطرح نیست. این‏ها تقسیم‎بندی‎های متعدّدی دارد که حالا من وارد می‎شوم.
زمان خاص و مکان خاص و دعای خاص به جهت «تعبّد» است

این زمان خاص و مکان خاص و دعای خاص به جهت «تعبّد» است؛ یعنی مولا گفته است امروز این را بگو، امروز این را بخوان، اینجا این را بخوان! تعبّد هم یعنی بگو «چشم»! امّا یک‏وقت اشتباه نشود که این «تعبّد محض» است و رابطه‎ای بین این زمان و این دعا، یا بین این مکان و این دعا در کار نیست. نخیر، رابطه هست، رابطه کامل هم هست، امّا من و تو آن رابطه را نمی‎دانیم و مولا می‎داند.

captcha