کد خبر: 3311855
تاریخ انتشار : ۱۷ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۳
اصول امام(ره) در کلام امام/

از حق مشروع دانستن «آزادی» تا تخطئه «آزادی وارداتی»

گروه سیاسی: در مکتب سیاسی ـ اجتماعی امام(ره) اصل «آزادی» در عین اینکه حق مشروع ملت دانسته شده در عین حال حد و مرزهای آن با آزادی غربی یا به تعبیر خود امام(ره) آزادی وارداتی با صراحت و شفافیت تبیین شده است.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) مقام معظم رهبری در مراسم 14 خرداد امسال مسئله تحریف شخصیت امام(ره)  را محور بیانات خود قرار دادند و با اشاره به ضرورت مقابله با تحریف شخصیت امام، تأکید کردند: «بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است».
رهبر معظم انقلاب «مکتب فکری، سیاسی و اجتماعی» امام خمینی رحمةالله را «نقشه راه ملت ایران» برای دستیابی به اهداف بزرگی همچون عدالت و پیشرفت و اقتدار برشمردند و تأکید کردند: بدون «شناخت صحیح و تحریف‌نشده امام» امکان تداوم این نقشه‌ راه وجود نخواهد داشت.
یکی از اصول اساسی مکتب فکری امام(ره) که در شعارهای انقلاب اسلامی نیز بروز و ظهور عینی یافت مسئله «آزادی» است که لازم است بدون برداشت‌های ذهنی، شخصی و دلبخواهانه براساس بیانات امام(ره) مقوله آزادی، آزادی مثبت و منفی و حدود و ثغور آزادی در اسلام در اندیشه ایشان تبیین گردد.
در این راستا باید در ابتدا به بررسی آزادی در اسلام از نگاه امام شناخته شود.
امام(ره) در این رابطه می‌فرمایند: «...ما با این آزادی باید چه بکنیم؟ آیا حالا که آزاد هستیم دیگر تمام قید و بندها را کنار بگذاریم؟ به مجرد اینکه آزاد شدیم هرچه می‏‌خواهیم بگوییم؟ هرچه می‏‌خواهیم بنویسیم؟! هر کاری می‌‏خواهیم بکنیم؟ این است معنای آزادی که در جمهوری اسلامی است، که قیدها و بندها دیگر برداشته باید بشود؟ هرکس هرچه می‏‌خواهد بگوید؟ ولو ضد ملت باشد، ولو ضد اسلام باشد، ولو برخلاف قرآن مجید باشد؟ یا نه، آزادی که می‏‌خواهیم ما، آن آزادی که اسلام به ما داده است، حدود دارد آزادی».(23/3/1358)

امام(ره) در ادامه حدود آزادی در اسلام را این‌گونه بیان می‌کنند که: «آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که آزادی که هر ملتی دارد، در حدود قانون آزادی دارد. نمی‌‏تواند کسی به اسم آزادی قانون‌شکنی بکند. آزادی این نیست که مثلاً شما بایستید در کوچه به هرکس رد می‏شود یک ناسزایی بگویید خدای نخواسته؛ یا با چوب بزنید او را: «من آزادم!» آزادی این نیست که قلم را بردارید و هرچه دلتان می‏‌خواهد بنویسید، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد».(23/3/1358)

ایشان در ادامه به تفاوت آزادی در اسلام و غرب می‌پردازند ودر تشریح آزادی غربی می‌فرمایند: « ما آزادیم هروئین بفروشیم، آزادیم تریاک بفروشیم، آزادیم قمارخانه باز کنیم، آزادیم شرابخانه باز کنیم، شراب‏فروشی باز کنیم! همچو «آزادی» نیست. این آزادی‌ها یک آزادی‌های غربی است که اینطور چیزها را می‌‏آورد... همچو آزادی نیست که کسی بخواهد قمار کند، بگویند «آزاد است، خودش می‌‏داند»! بله، اگر چنانچه آزادی دمکراتیک بود و جمهوری، جمهوری دمکراتیک بود، آن آزادی‌ها به حسب قاعده‌‏اش هست. هرکس دلش می‏خواهد که دکان شراب‏فروشی باز کند، باز کند؛ اگر دلش می‏خواهد هم، قمارخانه باز بکند. مراکز فحشا هیچ مانعی با جمهوری دمکراتیک ندارد. اینها که جمهوری دمکراتیک می‏‌خواهند این را می‏‌خواهند. یک همچو آزادی را می‏‌خواهند. و ما که عرض می‏‌کنیم جمهوری اسلامی، این است که روی قواعد اسلام باید باشد. باید مراکز فحشا بسته بشود. جوانهای ما به مراکز فحشا وارد نشوند».(23/3/1358)

در واقع امام(ره) در اینجا به تفاوت دو رویکرد و نگاه به مسئله آزادی اشاره می‌کنند که یکی رویکرد لیبرالی است و دیگری رویکرد دینی و اسلامی.
امام(ره) در جایی دیگر با تخطئه روشنفکران غربزده آزادی مطلوب آنان را آزادی غربی می‌داند و می‌فرماید: «حفظ مملکت به آزادی که شما می‏‌گویید نیست. این آزادی مملکت را، بر باد می‏‌دهد. این آزادی که شما می‏‌خواهید آزادی دیکته شده است؛ برای اینکه مملکت را ببلعند و جوانی ما نداشته باشیم جواب بدهد. چنانچه دیدیم که عمل کردند و چه شد، چه مصیبت‌هایی به مملکت ما وارد شد... شما حدود آزادی را، برای آن چیزی قائل نیستید. شما بی‏‌بند و باری را «آزادی» می‏‌دانید. شما فساد اخلاق را آزادی می‏‌دانید. شما فحشا را آزادی می‏‌دانید. ما شما را آزاد گذاشتیم، و خودتان را به فحشا کشیدید؛ به بدتر از فحشا کشیدید، آبروی خودتان را بردید پیش ملت. ما شما را آزاد گذاشتیم، و قلم‌های مسموم شما توطئه‏‌گران مملکت ما را می‏‌خواست به باد بدهد؛ با اسم دمکراتی، با اسم آزادی‌خواهی، با اسم روشنفکری؛ با اسم‌های مختلف. خائنان در این مملکت با دست باز شروع کردند به فعالیت و توطئه‏‌چینی».(2/6/1358)

امام(ره) با تعبیر «آزادی وارداتی» به آزادی مورد علاقه غرب‌زدگان اشاره می‌گفتند و می‌فرمایند: «اکنون شما با اسم آزادی و آزادیخواهی و دمکراسی و کذا می‏‌خواهید این مردم را دوباره برگردانید به حال اول و آنها را تحقیرکنید. آزاد بگذارید تا اینها هر کاری می‌‏خواهند بکنند، بعد از یک نسل دیگر یک انسان متعهد پیدا نشود در مملکت. این آزادی را شما می‏خواهید. و این همان آزادی است که به شما الهام کرده‏‌اند و شما از خارج الهام گرفتید؛ و ما آزادی وارداتی را قبول نمی‏‌کنیم. ما باید این ملت را حفظ کنیم. ما باید این جوانان را حفظ کنیم. ما باید دست این جوان‌ها را از تباهی‌ها بکشیم؛ و قدرتمند کنیم». (2/6/1358)

براین مبنا می‌توان گفت که در اندیشه امام(ره) آزادی در حکومت اسلامی مانند سایر کشورها برمبنای قانون است با این تفاوت که اگر در غرب سکولاریسم و اومانیسم پایه و اساس قانون است و دین نقشی در قانونگذاری ندارد اما در حکومت اسلامی، آموزه‌ها و احکام اسلامی پایه قانونگذاری است و باید در این چارچوب عمل کرد. براین اساس است که آزادی غربی نمی‌تواند در این چارچوب بگنجد و آزادی مطلوب جامعه اسلامی دانسته نمی‌شود.

همچنین اصل دیگر اینکه حتی گروه‌های مخالف نیز در صورتی که به دنبال توطئه نباشند می‌توانند آزادانه به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی بپردازند و دیدگاه‌های خود را بدون توهین و افترا بیان کنند. 

نکته مهم دیگر اینکه عده‌ای «آزادی» را از اصول اساسی مکتب سیاسی ـ اجتماعی امام(ره) نمی‌دانند در حالی که امام(ره) همواره در کنار استقلال بر مسئله آزادی تأکید داشتند که نمونه آن سخن واضح و روشن ایشان در تاریخ 7 آبان 1357 در نوفل لوشاتو پاریس است که آزادی را «حق مشروع ملت» بیان کرده و می‌فرمایند: «حرف[ما]از اول، آن چیزی که ما از اول صحبتش را داریم و دنبالش را گرفته‌‏ایم، این است که ما برای ملت ایران دوتا مطلب می‏‌خواهیم، و این دوتا مطلب هم، دوتا مطلب مشروعی است که همۀ جوامع بشری که منحرف نشده‌‏اند از انسانیت، قبول دارند: یکی اینکه یک ملت سی میلیونی، سی و پنج میلیونی، در اختناق است. پنجاه سال این ملت سی میلیونی در حال اختناق و در حال
گرفتاری از همۀ جهات[است]؛ نه مطبوعاتشان آزاد است، نه رادیوشان یک رادیوی ملی است که دست مردم باشد اداره‌اش، و نه خطابه‌‏های خطیب‌های ما، نطق‌های گویندگان ما آزاد است. همۀ اینها در تحت زور پلیس و فشار پلیس دارد اداره می‏‌شود، و این ملت سی میلیونی که پنجاه سال است از حق مشروع خودش محروم بوده است، حالا قیام کرده است و این حق را طلب می‏‌کند، می‏‌گوید «ما می‌‏خواهیم آزاد باشیم»؛ این یک مطلبی است که همۀ جوامع بشر قبول دارند که یک مطلب صحیح است؛ یک مطلب نامشروعی نمی‏‌گویند».

در ادامه نیز امام(ره) خواست دوم ملت ایران را استقلال معرفی می‌کنند و می‌فرمایند: «مطلب دوم ملت ایران که ما داریم عرض می‏‌کنیم، این است که ما می‌‏خواهیم مستقل باشیم...».

لذا امام(ره) در عین اعتقاد به آزادی و حق مشروع دانستن آن، آزادی را در چارچوب قوانین اسلامی تعریف می‌کنند و به شدت با آزادی به سبک غربی مخالفت می‌کنند و آن را مخل رشد جامعه و تباه‌‌کننده نسل جوان می‌دانند.

بنابراین  از یک سو نه می‌توان امام(ره) را طرفدار آزادی با رویکرد لیبرالی دانست و از سوی دیگرنیز نمی‌توان با بیان اینکه امام(ره) قوانین اسلامی را چارچوب آزادی بیان‌ کرده‌اند ایشان را با جماعت متحجر فکری و سیاسی یکسان در نظر گرفت که سخنان و فتاوای امام(ره) درباره مطبوعات، سینما، شطرنج، موسیقی و ... گواهی بر نگاه مترقی رهبر کبیر انقلاب در تقابل با دیدگاه‌های متحجرانه است.  

captcha