به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) مقام معظم رهبری در مراسم 14 خرداد امسال مسئله تحریف شخصیت امام(ره) را محور بیانات خود قرار دادند و با اشاره به ضرورت مقابله با تحریف شخصیت امام، تأکید کردند: «بازخوانی اصول مستند مکتب امام، تنها راه مقابله با تحریف شخصیت آن بزرگوار است».
رهبر معظم انقلاب «مکتب فکری، سیاسی و اجتماعی» امام خمینی رحمةالله را «نقشه راه ملت ایران» برای دستیابی به اهداف بزرگی همچون عدالت و پیشرفت و اقتدار برشمردند و تأکید کردند: بدون «شناخت صحیح و تحریفنشده امام» امکان تداوم این نقشه راه وجود نخواهد داشت.
یکی از اصول اساسی مکتب فکری امام(ره) که در شعارهای انقلاب اسلامی نیز بروز و ظهور عینی یافت مسئله «آزادی» است که لازم است بدون برداشتهای ذهنی، شخصی و دلبخواهانه براساس بیانات امام(ره) مقوله آزادی، آزادی مثبت و منفی و حدود و ثغور آزادی در اسلام در اندیشه ایشان تبیین گردد.
در این راستا باید در ابتدا به بررسی آزادی در اسلام از نگاه امام شناخته شود.
امام(ره) در این رابطه میفرمایند: «...ما با این آزادی باید چه بکنیم؟ آیا حالا که آزاد هستیم دیگر تمام قید و بندها را کنار بگذاریم؟ به مجرد اینکه آزاد شدیم هرچه میخواهیم بگوییم؟ هرچه میخواهیم بنویسیم؟! هر کاری میخواهیم بکنیم؟ این است معنای آزادی که در جمهوری اسلامی است، که قیدها و بندها دیگر برداشته باید بشود؟ هرکس هرچه میخواهد بگوید؟ ولو ضد ملت باشد، ولو ضد اسلام باشد، ولو برخلاف قرآن مجید باشد؟ یا نه، آزادی که میخواهیم ما، آن آزادی که اسلام به ما داده است، حدود دارد آزادی».(23/3/1358)
امام(ره) در ادامه حدود آزادی در اسلام را اینگونه بیان میکنند که: «آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که آزادی که هر ملتی دارد، در حدود قانون آزادی دارد. نمیتواند کسی به اسم آزادی قانونشکنی بکند. آزادی این نیست که مثلاً شما بایستید در کوچه به هرکس رد میشود یک ناسزایی بگویید خدای نخواسته؛ یا با چوب بزنید او را: «من آزادم!» آزادی این نیست که قلم را بردارید و هرچه دلتان میخواهد بنویسید، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد».(23/3/1358)
ایشان در ادامه به تفاوت آزادی در اسلام و غرب میپردازند ودر تشریح آزادی غربی میفرمایند: « ما آزادیم هروئین بفروشیم، آزادیم تریاک بفروشیم، آزادیم قمارخانه باز کنیم، آزادیم شرابخانه باز کنیم، شرابفروشی باز کنیم! همچو «آزادی» نیست. این آزادیها یک آزادیهای غربی است که اینطور چیزها را میآورد... همچو آزادی نیست که کسی بخواهد قمار کند، بگویند «آزاد است، خودش میداند»! بله، اگر چنانچه آزادی دمکراتیک بود و جمهوری، جمهوری دمکراتیک بود، آن آزادیها به حسب قاعدهاش هست. هرکس دلش میخواهد که دکان شرابفروشی باز کند، باز کند؛ اگر دلش میخواهد هم، قمارخانه باز بکند. مراکز فحشا هیچ مانعی با جمهوری دمکراتیک ندارد. اینها که جمهوری دمکراتیک میخواهند این را میخواهند. یک همچو آزادی را میخواهند. و ما که عرض میکنیم جمهوری اسلامی، این است که روی قواعد اسلام باید باشد. باید مراکز فحشا بسته بشود. جوانهای ما به مراکز فحشا وارد نشوند».(23/3/1358)
در واقع امام(ره) در اینجا به تفاوت دو رویکرد و نگاه به مسئله آزادی اشاره میکنند که یکی رویکرد لیبرالی است و دیگری رویکرد دینی و اسلامی.
امام(ره) در جایی دیگر با تخطئه روشنفکران غربزده آزادی مطلوب آنان را آزادی غربی میداند و میفرماید: «حفظ مملکت به آزادی که شما میگویید نیست. این آزادی مملکت را، بر باد میدهد. این آزادی که شما میخواهید آزادی دیکته شده است؛ برای اینکه مملکت را ببلعند و جوانی ما نداشته باشیم جواب بدهد. چنانچه دیدیم که عمل کردند و چه شد، چه مصیبتهایی به مملکت ما وارد شد... شما حدود آزادی را، برای آن چیزی قائل نیستید. شما بیبند و باری را «آزادی» میدانید. شما فساد اخلاق را آزادی میدانید. شما فحشا را آزادی میدانید. ما شما را آزاد گذاشتیم، و خودتان را به فحشا کشیدید؛ به بدتر از فحشا کشیدید، آبروی خودتان را بردید پیش ملت. ما شما را آزاد گذاشتیم، و قلمهای مسموم شما توطئهگران مملکت ما را میخواست به باد بدهد؛ با اسم دمکراتی، با اسم آزادیخواهی، با اسم روشنفکری؛ با اسمهای مختلف. خائنان در این مملکت با دست باز شروع کردند به فعالیت و توطئهچینی».(2/6/1358)
امام(ره) با تعبیر «آزادی وارداتی» به آزادی مورد علاقه غربزدگان اشاره میگفتند و میفرمایند: «اکنون شما با اسم آزادی و آزادیخواهی و دمکراسی و کذا میخواهید این مردم را دوباره برگردانید به حال اول و آنها را تحقیرکنید. آزاد بگذارید تا اینها هر کاری میخواهند بکنند، بعد از یک نسل دیگر یک انسان متعهد پیدا نشود در مملکت. این آزادی را شما میخواهید. و این همان آزادی است که به شما الهام کردهاند و شما از خارج الهام گرفتید؛ و ما آزادی وارداتی را قبول نمیکنیم. ما باید این ملت را حفظ کنیم. ما باید این جوانان را حفظ کنیم. ما باید دست این جوانها را از تباهیها بکشیم؛ و قدرتمند کنیم». (2/6/1358)
براین مبنا میتوان گفت که در اندیشه امام(ره) آزادی در حکومت اسلامی مانند سایر کشورها برمبنای قانون است با این تفاوت که اگر در غرب سکولاریسم و اومانیسم پایه و اساس قانون است و دین نقشی در قانونگذاری ندارد اما در حکومت اسلامی، آموزهها و احکام اسلامی پایه قانونگذاری است و باید در این چارچوب عمل کرد. براین اساس است که آزادی غربی نمیتواند در این چارچوب بگنجد و آزادی مطلوب جامعه اسلامی دانسته نمیشود.
همچنین اصل دیگر اینکه حتی گروههای مخالف نیز در صورتی که به دنبال توطئه نباشند میتوانند آزادانه به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی بپردازند و دیدگاههای خود را بدون توهین و افترا بیان کنند.
نکته مهم دیگر اینکه عدهای «آزادی» را از اصول اساسی مکتب سیاسی ـ اجتماعی امام(ره) نمیدانند در حالی که امام(ره) همواره در کنار استقلال بر مسئله آزادی تأکید داشتند که نمونه آن سخن واضح و روشن ایشان در تاریخ 7 آبان 1357 در نوفل لوشاتو پاریس است که آزادی را «حق مشروع ملت» بیان کرده و میفرمایند: «حرف[ما]از اول، آن چیزی که ما از اول صحبتش را داریم و دنبالش را گرفتهایم، این است که ما برای ملت ایران دوتا مطلب میخواهیم، و این دوتا مطلب هم، دوتا مطلب مشروعی است که همۀ جوامع بشری که منحرف نشدهاند از انسانیت، قبول دارند: یکی اینکه یک ملت سی میلیونی، سی و پنج میلیونی، در اختناق است. پنجاه سال این ملت سی میلیونی در حال اختناق و در حال
گرفتاری از همۀ جهات[است]؛ نه مطبوعاتشان آزاد است، نه رادیوشان یک رادیوی ملی است که دست مردم باشد ادارهاش، و نه خطابههای خطیبهای ما، نطقهای گویندگان ما آزاد است. همۀ اینها در تحت زور پلیس و فشار پلیس دارد اداره میشود، و این ملت سی میلیونی که پنجاه سال است از حق مشروع خودش محروم بوده است، حالا قیام کرده است و این حق را طلب میکند، میگوید «ما میخواهیم آزاد باشیم»؛ این یک مطلبی است که همۀ جوامع بشر قبول دارند که یک مطلب صحیح است؛ یک مطلب نامشروعی نمیگویند».
در ادامه نیز امام(ره) خواست دوم ملت ایران را استقلال معرفی میکنند و میفرمایند: «مطلب دوم ملت ایران که ما داریم عرض میکنیم، این است که ما میخواهیم مستقل باشیم...».
لذا امام(ره) در عین اعتقاد به آزادی و حق مشروع دانستن آن، آزادی را در چارچوب قوانین اسلامی تعریف میکنند و به شدت با آزادی به سبک غربی مخالفت میکنند و آن را مخل رشد جامعه و تباهکننده نسل جوان میدانند.
بنابراین از یک سو نه میتوان امام(ره) را طرفدار آزادی با رویکرد لیبرالی دانست و از سوی دیگرنیز نمیتوان با بیان اینکه امام(ره) قوانین اسلامی را چارچوب آزادی بیان کردهاند ایشان را با جماعت متحجر فکری و سیاسی یکسان در نظر گرفت که سخنان و فتاوای امام(ره) درباره مطبوعات، سینما، شطرنج، موسیقی و ... گواهی بر نگاه مترقی رهبر کبیر انقلاب در تقابل با دیدگاههای متحجرانه است.