به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، پنجمین دوره مسابقات ملی مناظرههای دانشجویی با همکاری معاونت فرهنگی جهاددانشگاهی، شبکه چهارم سیما، معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، معاونت فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی، کمیسیون طرح و مشاوره دانشجویی شورای عالی انقلاب فرهنگی، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، معاونت فرهنگی و دانشجویی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، سازمان جهاد دانشگاهی تهران و اداره کل فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران برگزار میشود. این مناظرات که از تاریخ ۲۱ تا ۲۳ آذرماه سال جاری در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران برگزار میشود، شاهد حضور ۱۶ تیم از ۴۴۰ تیم است که به مرحله کشوری راه یافتهاند.
با توجه به اهمیت برگزاری این دوره از مسابقات در دانشگاه تهران در گفتوگویی با مجید سنگسری، معاون فرهنگی دانشگاه تهران به ظرفیتهای چنین رویدادی پرداختیم. سنگسری معتقد است ظرفیتهای مسابقات ملی مناظرههای دانشجویی چیزی فراتر از نام آن است و میتواند نه تنها در سطوح فرادانشگاهی بلکه در سطوح فراملی پیگیری شود.در ادامه متن گفتوگو با معاون فرهنگی دانشگاه تهران را میخوانید:
ـ نسبت بین مسابقات مناظره در مقایسه با دیگر مسابقات دانشجویی چیست؟ به نظر شما چه فرقی بین این مسابقات با بقیه مسابقات وجود دارد؟
در رابطه با مسابقات مناظره و سایر مسابقات دانشجویی شاید خیلی نتوان اینها را با هم قیاس کرد و گفت مثلاً این بهتر بود یا آن یکی بهتر بود. به نظر من هر برنامهای در دانشگاه، در حوزه مسابقات دانشجویی یک هدفی را دنبال میکند. وقتی ما مثلاً جشنواره تئاتر دانشجویی، جشنواره شعر دانشجویی، جشنواره ادبیات، جشنواره فیلم برگزار میکنیم، خوب هر کدام از اینها یک هدفی را دنبال میکنند. مجموعه این اهداف به یک شاهراه اصلی میرسد که از یک طرف دانشجوها بتوانند در دانشگاه فعالیت مثبت اجتماعی داشته باشند، اوقات فراغتشان به خوبی پر بشود و فرهنگشان ارتقا پیدا کند. یعنی ما اعتقاد داریم که دانشگاه فقط محلی برای آموزش و پژوهش نیست البته آموزش و پژوهش قطعاً از رسالتهای مهم دانشگاه است، اما همواره این اعتقاد وجود داشته که ارتقای فرهنگ دانشجوها و آماده کردن آنها برای رفتن به جامعه و ایفای نقش در جامعه از وظایف مهم دانشگاه است. بنابراین همه این جشنوارهها و مسابقات به نوعی دانشجویان را برای اینکه در آینده بتوانند نقشهای خودشان را در صحنه بزرگ اجتماعی ایفا کنند، آماده میکنند.
به نظر من یکی از ویژگیهای مهمی که مسابقات مناظره دانشجویی دارد، این است که دانشگاه محل گفتمان است؛ یعنی اگر ما بخواهیم چند مؤلفه را مشخص کنیم و بگوییم دانشگاه چه ویژگیهای مهمی دارد، مهمترین ویژگیاش همین است که دانشگاه محل تضارب آراء و گفتمان بین آدمهاست. در واقع میتواند یک الگویی برای دیگران ایجاد کند که بدانند، چگونه میتوان در عین حالی که آدمها سلیقههای متفاوتی با همدیگر دارند، بتوانند در یک بستر عقلانی و منطقی باهم گفتوگو کنند. این یکی از ویژگیهای مهم دانشگاه است. مناظرات دانشجویی از این نظر که تمرین گفتمان در دانشگاه است، تمرین طاقت داشتن در برابر حرف مخالف آدمی و تمرین اینکه آدم چگونه میتواند در یک فضایی بشیند،گفتوگویی با رقیب خودش و جناح مقابل خودش انجام دهد. فارغ از موضوعاتی که برای این مناظرات انتخاب میشود که البته به نظرم محتوای آنها هم خیلی مهم است (اینکه به چه مسائلی توجه میکنیم و چه مسائلی را به عنوان سوژه هر مناظره انتخاب میکنیم) اما به نظرم از اینها مهمتر این است که مسابقات نشان میدهد چگونه دانشجوها میتوانند برای جامعه یک گفتمان سالم و به دور از تشنج و چالش را الگوسازی کنند. یکی از مشکلات عمدهای که در جامعه داریم این است که حتی در سطوح بالا گاهی مسئولانی را میبینیم که نمیتوانند باهم گفتوگوی درست، داشته باشند. از طریق رسانهها با هم صحبت میکنند، یک نفر موضوعی را میگوید و دیگری در یک رسانه دیگر جواب میدهد، طعنه وکنایه میزنند. در صورتی که ما اعتقاد داریم در یک فضای سالم و در بستری که در نظام جمهوری اسلامی واقع شده آموزهها و ارزشهای انقلابی، دینی و ملی ما، اینگونه حکم میکند که ما باید بتوانیم ظرفیت شنیدن حرف مخالف را داشته باشیم و با همدیگر گفتوگو کنیم. این مناظرههای دانشجویی از این نظر این ویژگی را نسبت به سایر مسابقات دارند که در واقع اولاً به دانشجوها نشان میدهند که چطور میتوانند باهم گفتوگو کنند، و دوم اینکه امیدوارم، باهم الگویی برای خارج از دانشگاهها درست کنند. برای همین من فکر میکنم اگر این مسابقات وسعت بیشتری داشته باشد، مخاطب بیشتری نیز جذب میکند. حتی من فکر میکنم این مسابقات میتواند مخاطب غیر دانشجویی نیز داشته باشد. در واقع افرادی بیایند و ببینند گفتمان در دانشگاه چگونه صورت میگیرد. حتماً این مسئله در دراز مدت تأثیر مثبتی روی گفتمان فرهنگی و سیاسی داخل دانشگاه و گفتمانهای فرهنگی و سیاسی و اجتماعی خارج از دانشگاه میتواند داشته باشد.
ـ چه احساس نیازی صورت گرفت که دانشگاه تهران برای همکاری و کمک در مرحله کشوری مسابقات پیش قدم شد؟
دانشگاه تهران یک دانشگاه نیست. مظهری از آموزش عالی کشور هم در حوزه مسائل علمی و هم حوزه مسائل فرهنگی ـ اجتماعی است. بنابراین باید این ظرفیت را داشته باشد که بزرگترین و نابترین فعالیتهای دانشگاهی در آن برگزار شود. این اتفاق در حال رخ دادن است. برنامههایی که در دانشگاه تهران برگزار میشود، برنامههایی هستند که غیر از سطح دانشگاه، سطح ملی را هم شامل میشوند.
مسابقات ملی مناظره دانشجویان برنامه خوبی است. وقتی بحث میزبانی دور پنجم صورت گرفت استقبال کردیم که در دانشگاه تهران برگزار شود. فکر میکنیم وقتی برنامهای در دانشگاه تهران اتفاق میافتد پوشش رسانهای و اطلاعرسانی بیشتر است و توجههای بیشتری جلب میکند. وقتی حرکتی در دانشگاه تهران صورت میگیرد، نسبت به زمانی که در یک دانشگاه کوچک اتفاق میافتد، متفاوت است. ما رسالت فرا دانشگاهی برای خودمان قائل هستیم برای همین از برنامههایی که در سطح ملی و بینالمللی برگزار میشود، استقبال میکنیم. بخش کشوری مسابقات مناظره هم یکی از این برنامههاست. جهاد دانشگاهی در سال های اخیر برنامههای خوبی در حوزه مسائل فرهنگی آغاز کرده که یکی از آنها مسابقات مناظره دانشجویی است و دیگری بحث تندیس ایثار برای دانشجویان است که مواردی از این دست برنامههای خوبی هستند و همه ما وظیفه داریم در این زمینه کمک کنیم.
ما اعتقاد داشتیم هرکسی کار خوب فرهنگی انجام میدهد، ما باید کمک کنیم. مهم نیست که ما برنامه را برگزار میکنیم یا فرد دیگری. یکی از آفتهایی که در حوزه فرهنگی داریم همین بخشینگری است. من فکر میکنم همه کارهای حوزه فرهنگی باید در حوزه من اتفاق بیافتد و اگر دیگری کار میکند من نباید کمک کنم. به عقیده من حوزه فرهنگ حوزه مرزبندی نیست؛ به همین دلیل فکر میکنم دانشگاه تهران وظیفهاش بود کمک کند. خیلی خوشحال هستیم که جهاد دانشگاهی پذیرفت این کار صورت بگیرد. ضمن اینکه دلیل دیگری در این همکاری وجود داشت. ما به دنبال آن هستیم که مناظرات دانشجویی را در سطح بینالمللی برگزار کنیم. دانشگاه تهران این آمادگی را دارد که وارد یک مرحله بالاتر از این بشود. دوستان در جهاد، تجربه سطح ملی دارند. ما فکر میکنیم با این تجربه میشود یک قدم فراتر گذاشت، یعنی ما یک بخشی هم به عنوان بخش بینالملل اضافه کنیم. این موضوعی است که خیلی وقت بود در ذهن من بود و خیلی دوست داشتم این برنامه با همکاری جهاد دانشگاهی صورت بگیرد. صحبتهایی هم با دوستان جهاد دانشگاهی داشتیم که به تدریج این مسابقات را به سطح بینالمللی برسانیم. حالا شاید اول با کشورهای اتحادیه آسیا - اقیانوسیه که در حال حاضر، دانشگاه تهران ریاست این اتحادیه را به عهده دارد، شروع کنیم. یا از کشورهای اسلامی شروع کنیم. الان در سطح دنیا این اتفاق در حال رخ دادن است. در بعضی از دانشگاههای دنیا مسابقات مناظره برگزار میشود که از کشورهای مختلف با زبان انگلیسی شرکت میکنند. ما فکر کردیم اگر امسال میزبانی این برنامه را داشته باشیم تجربه خوبی میشود که از سالهای آینده با همکاری جهاد دانشگاهی در واقع بخش بینالملل را هم به این مسابقات اضافه کنیم.
ـ با دانشجویان که صحبت میکردیم، انگیزه خودشان را از حضور در این مسابقات اینگونه اعلام میکردند که میخواهند برای حل مشکلات کشور قدمی بردارند. از این انگیزهها چطور میشود استفاده کرد؟
فارغ از بحث اینکه این مناظرات ظرفیت گفتمان در جامعه را بالا میبرد، محتوای مناظرات هم مهم است. یکی از ایرادهایی که همیشه به دانشگاهها وارد بوده این مسئله است که دانشگاهها مثل برج عاجی هستند که توجهی به مسائل جامعه نمیکنند. ما مقاله علمی تولید میکنیم، پژوهش میکنیم اما در واقعیت چند درصد اینها معطوف به مشکلات واقعی جامعه هستند؟ این حجم از پایاننامه در طول سال تولید میشود چند درصد این پایاننامهها معطوف به مشکلات واقعی جامعه است؟ این مشکلات در صنعت وجود دارد، در فرهنگ، اقتصاد، مسائل نظامی، مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی و مسائل سیاست خارجی وجود دارد. این مناظرات ظرفیت خوبی است برای اینکه ما این مشکلات را شناسایی کنیم و این مشکلات در دایره بحث و گفتوگوی دانشجوها قرار بگیرد و راهحلهای جدیدی از آنها استخراج شود. برای همین من عرض میکنم لزوماً مخاطب این مناظرهها میتوانند فرا دانشگاهی هم باشند. مثلاً اگر مناظرهای در مورد محیط زیست، هوا، آب، خاک، صنعت و کشاورزی است، میتوان از افرادی که در این حوزه مسئولیت اجرایی دارند دعوت کرد تا نقطه نظرات دانشجوها را که مبتنی بر تحقیق، پژوهش و در واقع دانشمحوری است بشنوند. شاید اگر بگوییم تمام حرفهایی که گفته میشود قابلیت اجرایی شدن دارند حرف گزافی باشد اما من اعتقاد دارم بسیاری از این حرفها میتواند حالت عملیاتی پیدا کنند و در دستگاههایی که دنبال حل مشکلات کشور هستند استفاده شود. من فکر میکنم میتوان متنهای این مناظرهها را به صورت کتاب و یا در فضای مجازی و ... منتشر کرد.
به نظر من، این ایده خوبی است که مناظرهها ضبط شود، طبقهبندی شود و مثلاً بگوییم این ده تا مناظره در حوزه سیاسی، این ده تا مناظره در حوزه مسائل اقتصادی، این ده تا مناظره در حوزه مسائل اجتماعی و... و اینها منتشر شوند.
در دانشگاه تهران ما امکان پخش اینترنتی برنامهها را داریم. خیلیها شاید نتوانند در طول روز بیایند اینجا ولی میتوانند از فضای مجازی پیگیر باشند. من اعتقاد دارم ما کارهای خوبی انجام میدهیم. ولی در ترویج آنها سرمایهگذاری نمیکنیم. همیشه فکر میکنیم ترویج و تبلیغ کار رسانهای کار اضافهای است، در صورتی که من فکر میکنم اگر فیلمهای این مناظرهها در فضای مجازی باشد، دیویدی آن موجود باشد و متن مناظرات در دسترس قرار بگیرد، در این صورت سطح مخاطبین مناظرات گسترش پیدا میکند. البته ممکن است از هر 10 مناظره، سه ـ چهار مناظره قابلیت این کار را داشته باشد اما همین مقدار هم خوب است. ما الان خودمان دنبال یک شبکه تلویزیونی فرهنگی دانشگاه هستیم. این برنامهها میتواند خوراک این شبکه باشد. بنابراین پیشنهادم به برگزارکنندگان برنامه مناظره این است که بر روی انتشار مناظرههای خوب و جذاب از کانالهای مختلف سرمایهگذاری کنند و ما در دانشگاه این آمادگی را داریم که در این زمینه کمک کنیم.
ـ فایده مسابقات برای دانشجوها و فضای دانشگاه، از نظر فردی و اجتماعی چه چیزی میتواند باشد؟ توانایی ما در گفتوگو در سطح عام برای مردم و در سطح خاص برای دانشجوها کجا قرار گرفته است؟
ما در بحث گفتوگو ضعفهایی داریم. ما اساساً به لحاظ فرهنگی عادت کردیم که یک نفر از بالا صحبت کند و دیگران گوش دهند. ما به دیالوگ خیلی عادت نداریم، بیشتر مونولوگ است. حتی وقتی دیالوگ برقرار میکنیم بیشتر فضای کلی آن مونولوگ است. مثلاً در برنامه روز دانشجو هم این اتفاق افتاد. آقای رئیسجمهور یک ساعت و نیم به حرفهای ما گوش دادند اما وقتی ایشان شروع به صحبت میکنند ما بازهم میخواهیم صحبت کنیم. جاهای دیگر هم همینطور. فرهنگ ما متأسفانه مدتهای زیادی، فرهنگ مونولوگ بوده، در حالیکه دنیا سالهاست به این نتیجه رسیده که از مونولوگ چیزی درنمیآید. به عقیده من مونولوگ فقط در سطح وحی خوب است که خداوند به بندگانش چیزهایی را میگوید. شما وقتی پیغمبران را نگاه میکنید، متوجه میشوید شیوه آنها دیالوگ است. یعنی پیغمبر ما با آدمها صحبت میکنند، دلشان را بدست میآورند. قرآن میگوید: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ» بشارت بده به کسانی که اقوال متختلف را میشوند و از بهترینش تبعیت میکنند. اصلاً دین ما دین دیالوگ است. دین گفتوگوست. حضرت علی در اوج قدرت با مردم گفتوگو میکنند. اما در اوج قدرت هرکسی میتواند از حضرت علی خرده بگیرد. . یعنی آنچه که حضرت علی را در فرهنگ ما، نه فقط فرهنگ شیعی بلکه فرهنگ اسلامی، بلکه حتی فرهنگ بشری به عنوان شخصیت بارزی مطرح میکند، ظرفیت ایشان برای گفتوگو بوده است. ولی من به عنوان مدیر که اینجا نشستم، اگر یک دانشجو، کوچکترین انتقادی را از من داشته باشد، من تا او را به خاک سیاه نزنم، ولش نمیکنم. یک کاری میکنم که دفعه دیگر جرئت نکند از من انتقاد کند. حرف از انتقادپذیری میزنم، ولی در مقام عمل انجام نمیدهم. این برای من یک ضعف بزرگ فرهنگی است. شب عاشورا امام حسین(ع) میگویند من چراغ را خاموش میکنم هرکسی که دوست دارد برود، هر کسی دوست دارد بماند. خوب میتوانست همه را در رودربایستی قرار بدهد. وقتی ما به بزرگان دین نگاه میکنیم میبینم این آزادمنشی و این ظرفیت بزرگ بوده است که ایشان را تبدیل به اسطوره کرده است. چرا در فضای گفتمان سیاسی و اجتماعی امروز این ظرفیت وجود ندارد؟ چرا تا یک خبرنگار یک چیزی مینویسد ما به جای اینکه حرف او را گوش بدهیم و اگر حرفش درست است خودمان را اصلاح کنیم کاری میکنیم که از حیز انتفاع ساقط بشود؟ چرا اگر یک منتقد نقدی برای ما مینویسد ما مجلهاش را تعطیل میکنیم؟ این نشان میدهد که ما در بعضی از مواقع ظاهراً میگوییم آزاداندیشیم، ظاهراً میگوییم اهل دیالوگ هستیم اما عملاً فضای مونولوگ حاکم است. پیام این مسابقات همین است که دوران مونولوگ به سر رسیده. وقتی حضرت امام میگویند: ما جمهوری اسلامی میخواهیم نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر و تأکید دارند روی جمهوریت در کنار اسلامیت، یعنی اسلام دین دیالوگ است. یعنی شما نمیتوانید در دوران معاصر یک حکومت اسلامی داشته باشید و مبانی فکری این حکومت اسلامی با دیالوگ همراه نباشد. با چندصدایی همراه نباشد. بنابراین یکی از پیامهای مهم مسابقات مناظره گذشتن از دوران مونولوگ و اهمیت دادن به دیالوگ است. اما در همین دیالوگ هم ما باید یاد بگیریم چجوری دیالوگ برقرار کنیم. اما بستر این دیالوگ، بستر درستی نیست، دیالوگ سالم نیست. این مسابقات اولاً میتواند بگوید دیالوگ اهمیت دارد و بعد میتواند بگوید چطور باید دیالوگ را برقرار کرد و میتواند یک الگویی برای جامعه باشد.
از طرفی اعتماد به نفس دانشجوها را به لحاظ فردی تقویت میکند. دانشجو در کلاس درس مشکل دارد، ولی خجالت میکشد در حضور دیگران صحبت کند. این مناظرات باعث میشود دانشجویان اعتماد به نفس پیدا کنند تا بتوانند حرف بزنند. در اینجا تمرین کنند تا بعداً در جامعه حرف بزنند. گاهی اگر ظلمی صورت میگیرد درست است که تقصیر ظالم است، ولی مظلوم هم گناهکار است. برای اینکه حرفش را نمیزند. برای اینکه در مقابل حرف زور کوتاه میآید. برای اینکه بلد نیست چطور حرف بزند. بعضی از ما بلد نیستیم چطور حرف بزنیم. این مناظرهها یاد میدهد چطور حرف بزنیم، چطور منطق در گفتوگو مورد استفاده قرار میگیرد. ما بعضی وقتها حرف میزنیم ولی از حرفمان بوی تهمت و توهین درمیآید. چرا ما نباید یاد بگیریم میشود با احترام، جدیترین انتقادها را مطرح کرد. به نظرم ما باید این کار را انجام دهیم. چون ریشههای فرهنگی این کار در دین و ایرانیت ماست.
شما الان میبیند آمریکا خودش را مظهر تمدن میداند، مبدع گفتوگو و دیالوگ میداند. خودش را مرکز دموکراسی و مردمسالاری میداند، ولی در انتخابات چه اتفاقی میافتد؟ یعنی دو آدمی که قرار است یکیشان، رهبری کشوری که ادعای جهان رهبری دارد، نمیتوانند باهم درست دیالوگ کنند. به هم تهمت میزنند، توهین میکنند، کاری میکنند که آمریکا مورد تمسخر دنیا قرار بگیرد.
دموکراسی برای ما بوده، گفتوگو برای ما بوده، برای فرهنگ ما بوده. اما در یک دورهای متأسفانه ما این ارزشها را فراموش کردیم. دیگران آمدند این ارزشها را گرفتند، مثل این جنسهای تقلبی که مارکش را عوض میکنند، ارزشهای فرهنگی ما را در حوزه گفتوگو از ما گرفتند، زرق و برق آن را عوض کردند و نشان غربی به آن زدند و به خود ما فروختند و ما چه سادهانگارانه عمل کردیم و خریدیم و به به و چه چه کردیم. در صورتی که ریشههای فرهنگی اینها در کشور ما و تمدن ماست.
ما امروز فقط در مقابل کشور خودمان وظیفه نداریم، ما یک وظیفه جهانی هم داریم، بشر امروز باید با چهره واقعی گفتوگو چند صدایی روبرو شود و این وظیفه ماست این کار را انجام دهیم و بهترین مکانی که میتواند مروج این کار باشد دانشگاهها هستند.