کد خبر: 3590715
تاریخ انتشار : ۲۹ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۷

دیوار حاشای اشتباهات را تخریب و اعتماد را به مردم بازگردانید

گروه سلامت: وقتی اصول اخلاق حرفه‌ای در حرفه پزشکی زیر سوال می‌رود و برخورد قاطعی با آن نمی‌شود دیوار اعتماد ترک برداشته و با مرگ هر فردی افکار عمومی احتمال خطای پزشکی را در نظر می‌گیرد.

بار دیگر هنرمندی زندگی دنیوی را به مقصد آخرت ترک کرد، تا همچون مرگ دیگر هنرمندی که پیش از این فوت کرده بود در رابطه با مرگ او از احتمال خطای پزشکی سخن گفته شود.

این احتمال بلافاصله پس از مرگ این هنرمند توسط همسر او مطرح و بلافاصله این سخنان در فضای مجازی بازتاب یافت تا قدیمی ترین زخم «اخلاق پزشکی» بار دیگر سرباز کند و پزشکان ایرانی را در مظان اتهام قرار دهد.

این که خطای پزشکی در مرگ این هنرمند رخ داده باشه محل بحث ما نیست سؤالی که مطرح می‌شود این است که چه شده تا چنانچه فردی که اتفاقا معروف است از دنیا می‌رود بلافاصه اذهان به این سمت می‌روند که مرگ در اثر خطای رخ داده صورت گرفته است؛ پزشکان کار خود را به درستی انجام نداده‌اند یا اشتباهی را مرتکب شده‌اند. وقتی اذهان عمومی یا نزدیکان فرد متوفی بلافاصله به این سمت می‌رود تنها نشان از یک چیز دارد فروریختن دیوار اعتماد میان پزشکان و مردم.

این بی اعتمادی از زمانی شکل گرفت که برخی پزشکان به جای اینکه عالمان ابدان باشند خود را تاجرانی فرض کردند که می‌توانند از موقعیت‌ بیماری افراد استفاده کرده و جاهی و مالی را به هم سازند، این همان نقطه تاریکی است؛ که منجر به خدشه دار اعتماد مردم نسبت به پزشکان شد.

اما تنها این نبود؛ رفتار نامناسب با بیماران و یا بعضا رها کردن بیماران در وضعیت‌های نامناسب این وضعیت را تشدید کرد تا علی رغم خدماتی که سایر پزشکان به بیماران ارائه می‌دهند، خدمات این افراد نیز زیر سایه بدرفتاری آن گروه از پزشکان پنهان شده و در نظر مردم عالمان ابدان به تاجران ابدان، و حکیمان به بازرگانان جلوه کنند.

اگرچه وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی بارها با این وضعیت برخورد کردند، و تا حدودی این بدرفتاری‌ها و بی‌اخلاقی‌ها کاسته شد، اما آنچه که به نظر ضروری می‌رسد بازسازی اعتماد مردم و پایبند کردن تمامی جامعه پزشکی به اصول اخلاقی است که از سوی این نهادها با برپایی کنگره‌ها یا بعضا بخش‌نامه‌هایی در حال انجام است؛ اما سؤال این است که آیا این کنگره‌ها و بخش‌نامه‌ها توانسته است کاری کند که هم کرامت انسان‌ها در محیط‌های درمانی حفظ شود و هم اینکه جان‌ آنها در معرض تهدید ناشی خطاهای پزشکی قرار نگیرد؟

به نظر می‌رسد پاسخ این‌ سؤال منفی است چرا که اگر کنگره‌ها و وضع قوانین می‌توانست اثر بخش باشد می‌بایست کودکی در بیمارستان امام خمینی(ره) پایش به دلیل تزریق اشتباه عفونت نمی‌کرد تا به آن وضعیت دچار شود و به افکار عمومی شک وارد کند.

حال با این وضعیت چاره‌ کار را باید کجا جست؟ پاسخ را بسیاری از اساتید علوم پزشکی که اسطوره‌های این حرفه محسوب می‌شوند در کارکردن بر روی دانشجویان پزشکی از همان بدو تحصیل و گزینش اخلاقی آنان می‌دانند، چرا که باید مشخص شود فرد برای نجات جان انسان‌ها آمده یا آمده از این راه ارتزاق کند! از سوی دیگر باید وضعیت رفتاری و روانی هر دانشجوی علوم پزشکی در طول دوران تحصیل بارها مورد ارزیابی قرار گیرد و آنگاه به او مجوز طبابت داده شود.

اما این هم تنها چاره کار نیست یک پزشک ممکن است بسیار هم از لحاظ فردی پایبند اصول اخلاقی باشد اما نتواند آنچنان که باید به بیماران خدمات ارائه دهد این وضعیت به مراتب از فردی که پایبند اصول اخلاقی نبوده اما از لحاظ علمی به روز بوده و به بیماران خدمات درمانی بیشتری ارائه می‌دهد بدتر است چرا که مستقیما جان بیماران را در معرض خطر قرار دهد.

از سوی دیگر با توجه به اینکه بسیاری از بیمارستان‌‌های دولتی تبدیل به بیمارستان‌‌های آموزشی شده‌اند گاها دیده‌ شده که بسیاری از مردم به وسیله‌ انترن‌ها  ویزیت شده و به دلیل عدم تجربه کافی خطای پزشکی رخ می‌دهد اتفاقا این یکی از موارد بسیار پررنگی است که موجب سلب اعتماد مردم نسبت به تیم‌های درمانی شده است؛ آیا بهتر نیست دخالت انترن‌ها در درمان را منوط به حضور پزشک با تجربه یا استادی کرد که در بیمارستان حضور داشته سرپرست تیم پزشکی است؟ (که البته در مقررات حضور انترن و اکسترن به این مورد اشاره شده است)

 به فرض رعایت این موارد یکبار برای همیشه وزارت بهداشت یا سازمان نظام پزشکی باید دست از حمایت لجوجانه از افرادی که مرتکب خطا یا بی اخلاقی شده‌اند و یا گاه دیده شده که سعی در توجیه آن می‌کنند برداشته به صورت صریح به این اشتباهات اقرار کنند و آن را به دادگاه افکار عمومی واگذار کنند.

تمامی این مواردی که گفته شد تنها شامل پزشکان نمی‌شوند چرا که تیم‌های درمانی فقط شامل آنان نمی‌شود بلکه پرستاران‌، بهیاران و رادیولوژیست‌ها، فیزیوتراپ‌ها و روان‌شناس‌های نیز از اعضای این تیم‌ هستند که تمامی موارد بالا در رابطه با این افراد نیز صدق پیدا کرده خطا و اشتباه یک نفر کل آن مجموعه را زیر سؤال می‌برد.

وقتی بتوان جامعه پزشکی را با اصول ناب اخلاقی که از سوی دین اسلام، آیات قرآن و عترت اهل بیت(ع) ارائه شده آشنا کرده و آنان را مسلح به علم روز کرد و موارد گفه شده را لحاظ کرد؛ مطمئنا هم اعتماد مردم به جامعه پزشکی باز می‌گردد و هم اینکه بار دیگر بیمارستان‌ها محل‌های امنی برای مردم جلوه می‌کنند.

captcha