همسر شهید میثم کهندل در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، با بیان اینکه مأموریتهای فراوان همسرش، جزء لاینفک زندگی آنان بود، گفت: اوایل ازدواج به تهران آمدیم. به دلیل مأموریتهای فراوانی که همسرم میرفت و من همیشه تنها بودم، تصمیم گرفتم که به ورامین و نزد خانوادهام بروم و در آنجا مستقر شوم.
وی با اشاره به اینکه در مجموع 5 سال با شهید زندگی کرده است، افزود: طی این مدت زمان نیز به دلیل مشغلههای فراوانی که میثم داشت، مدت زیادی را کنار هم نبودیم. چند ماه آخر و پیش از شهادتش نیز به مدت دو ماه او را ندیدم. البته شده بود که چهار ماه یک بار هم او را نمیدیدم و تقریباً این موضوع برای من عادی شده بود.
این همسر شهید با بیان اینکه همسرم همیشه به صورت شوخی و جدی میگفت «برایم دعا کن شهید شوم»، اظهار کرد: به یاد دارم که یک روز از محل کارش به منزل آمد و گفت که برای اعزام به سوریه ثبتنام میکنند. من هم اسمم را داوطلبانه نوشتهام. به او گفتم، تو واقعاً فکر کردی من میگذارم که به سوریه بروی؟ گفت، اسمم را نوشتهام و هر وقت نوبت من بشود میروم.
وی با تأکید بر اینکه راه شهدا باید برای همه نسلهای جامعه ما زنده و محفوظ بماند، بیان کرد: مسئولان نهادها و سازمانها باید بکوشند تا هویت شهدا، سبک زندگی و آرمانهای اصلی آنها را برای نسل بعد تبیین کنند تا راه آنها ادامه یابد.