به گزارش ایکنا؛ چهارمین جلسه از شرح دعای چهلودوم صحیفه سجادیه، توسط سیدمجتبی حسینی، پژوهشگر برجسته حوزه دین، شب گذشته، هفتم بهمنماه، در دبیرستان صدیقین برگزار شد. در ادامه مشروح سخنان استاد حسینی در این جلسه از نظر میگذرد.
حسینی در ابتدای بحث خود بیان کرد: امام سجاد(ع) در یکی از فقرات این دعا میفرمایند که «اللَّهُمَّ فَإِذْ أَفَدْتَنَا الْمَعُونَةَ عَلَى تِلَاوَتِهِ، وَ سَهَّلْتَ جَوَاسِيَ أَلْسِنَتِنَا بِحُسْنِ عِبَارَتِهِ، فَاجْعَلْنَا مِمَّنْ يَرْعَاهُ حَقَّ رِعَايَتِهِ؛ الهی اکنون که ما را به تلاوت قرآن یاری دادی، و عقدههای زبانمان را به زیبایی عبارات آن گشودی، پس ما را از جمله کسانی قرار ده که حق این کتاب را چنان که سزاوار است رعایت کنند».
این پژوهشگر برجسته دینی در ادامه تصریح کرد: باید توجه داشت که تلاوت اخص از قرائت است. هر چیزی را که بخوانید میشود قرائت اما گویا تلاوت به هر چیزی نمیگویند. یعنی اگر الآن بنده در حال خواندن صحیفه سجادیه هستم، نمیتوانم بگویم که دارم آن را تلاوت میکنم و گویی تلاوت اختصاص به کتاب آسمانی دارد که برای عالم دیگری است. در هر صورت تلاوت برای مقام کتاب آسمانی است و اولین نفری که قرآن را تلاوت کرد نیز پیامبر(ص) بود چنانکه خداوند میفرماید «يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ»، همچنین با این تلاوت است که «يُزَكّيهِم وَ يُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ» نیز صورت گرفت. بنابراین تلاوت صرف یک خواندن معمولی نیست که باید بدان توجه داشت.
وی در ادامه به شرح این فقره از دعا که میفرماید «وَ سَهَّلْتَ جَوَاسِيَ أَلْسِنَتِنَا بِحُسْنِ عِبَارَتِهِ» پرداخت و گفت: امام اینچنین فرموده است خداوند زبان ما را برای تلاوت قرآن باز کرده اما گاهی اوقات نیز وجود دارد که زبان نمیگردد و اصل قضیه برای زمانی است که یک پای ما این دنیا و یک پای ما در آن دنیا است. آنجا زبان، گاهی در تصرف ما نیست. یک لحظه برای هر کسی پیش خواهد آمد که بد هم نیست و میتواند خوب هم باشد، اما لحظهای است که یک چشم شما در این دنیا و دیگر چشم شما در آن دنیا است.
وی بیان کرد: آن لحظه، هنگامی است که چیزهای این دنیایی و آن دنیایی را میبیند و گاهی اینها را منطبق میکند و آن موقع است که زبان باید باز باشد. البته باز بودن زبان نیز به تمرین کردن و ... هم نیست که بگوییم تمرین میکنیم تا آن زمان به مشکلی برنخوریم، بلکه به نوع زندگی است چنانکه گفتهاند «کما تعیش تموت؛ همانگونه که زندگی میکنید میمیرید».
حسینی تصریح کرد: بنابراین لازم نیست که زحمت زیادی بکشید و طوری تمرین کنید که آن زمان که لحظه خاصی است بتوانید خوب بخوانید، اصلا اینطور نیست بلکه مسئله از این قرار است که باز شدن زبان از خودت جوشش میکند. «جَوَاسِيَ أَلْسِنَتِنَا» یعنی قسمتهایی از زبان که باز نمیشود. اگر زندگی شما درست باشد، آن زمان نیز زحمتی ندارید. وسط دریا، خشکی یا هر جای دیگری که باشید، آنچیزی که باید بیاید میآید که در واقع برونریخت زندگی و اعتقادات و احساسات شما است.
این پژوهشگر برجسته دینی در ادامه بیان کرد: باید توجه کنیم که چیزی در ما حرام نمیشود و فکر نکنید که کسی حال خوب شما را ندید، لازم هم نیست کسی ببیند و از حال خوش شما مطلع شود. اینکه خودتان دیدید و در وجودتان تثبیت شد کفایت میکند و آنجا که باید اثر بگذارد اثر خودش را خواهد گذاشت. بنابراین فایدهای ندارد که دیگران حال خوش ما را ببینند.
حسینی با اشاره به دیگر لحظاتی که ممکن است گرفتگی زبان در خواندن قرآن به وجود آید تصریح کرد: «جَوَاسِيَ أَلْسِنَتِنَا» گاهی نیز مربوط به حالت احتضار است که حالت خاصی است. همچنین یک نکته جالب توجه نیز این است که گاهی آن چیزی که میخواهند به انسان بدهند به زبان این دنیایی بیان میکند، بدون اینکه حتی خودش هم بفهمد.
وی بیان کرد: این آقای شهید بابایی را خیلی دوست دارم که البته سرلشگر هم بود، اما مهمترین مسئله در زندگی ایشان نوکری امام حسین(ع) بوده است. کسی که با او در یک هواپیما بوده است میگوید وقتی که داشتند از عملیات بازمیگشتند بابایی پایین را نگاه کرد و گفت «چقدر منظره زیبایی است»، در حالی که آنجا همهاش کوه و دشت بوده است و در حقیقت این همان لحظه است. لذا در آداب محتضر خیلی حرف وجود دارد تا اینکه فرد اذیت نشود. مومن نزد خدا عزیز است و الآن هم که دارد میرود عزیز است، لذا یکسری آداب را میگویند که راحت باشد.
حسینی با بیان اینکه بخشی از لکنت زبان در تلاوت قرآن میتواند مربوط به زندگی الآن ما باشد تصریح کرد: الآن نیز ممکن شرایط برای ما طوری باشد که میتوانیم قرآن بخوانیم اما نمیخوانیم. پس ما نیز زبانمان بند آمده است. میتوان روزی یک آیه را خواند اما این اتفاق نیز رخ نمیدهد. این در حالی است که در زندگی اتلاف وقتهای بسیار زیادی را داریم. میگوییم قرآن بخوانید، میگوید وقت ندارم بعد معلوم میشود که کار خاصی هم ندارد اما قرآن نیز نمیخواند. پس ما نیز «جَوَاسِيَ أَلْسِنَتِنَا» داریم و زبان ما از خواندن قرآن بند میآید.
این پژوهشگر برجسته حوزه دین در ادامه بیان کرد: البته بسیار شاکر این نعمت هستیم که خداوند ما را جزء ارادتمندان اهل بیت(ع) قرار داده است، اما گاهی فکر میکنیم که اهل بیت(ع) جایگزین قرآن هستند اما اینطور نیست. رسول خدا(ص) فرمود «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي»، مادامی که به این دو یعنی قرآن و اهل بیت(ع) متمسک شدید هرگز گمراه نخواهید شد. ما نیاز به این داریم که میزان سرمایهگذاری وقت و لحظههای خود را داشته باشیم که چقدر فکر و زبان و زمان ما برای اهل بیت(ع) و چقدر برای قرآن اختصاص دارد. متاسفانه اینطور است که قرآن برای تامین برنامه است که اول برنامه بخوانند تا سخنران بیاید. بنابراین خودتان را به قرآن بچسبانید تا قرآن شما را حفظ کند.
حسینی در ادامه با اشاره به یکی دیگر از فرازهای این دعا که میفرماید «فَاجْعَلْنَا مِمَّنْ يَرْعَاهُ حَقَّ رِعَايَتِهِ» بیان کرد: در مسئله رعایت کردن قرآن اولین مورد همین ادب ظاهری است. به میزانی که این ادب ظاهری را رعایت کنید در دل شما اثر میگذارد، البته که این مسئله مثل قرص آنتیبیوتیک نیست که یک روزه اثر کند، اما به مرور اثر خود را خواهد گذاشت و شاهد این خواهیم بود که از زمانی که ادب ما بیشتر شده، نمیدانیم چرا، اما حالمان بهتر شده است. اینکه قرآن فرمود «وَ شِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ» یعنی قرآن شفاء است، یعنی نوع ارتباط تو با قرآن موجب شفا میشود. مریضیهایی که مربوط به قلب و روح است را باید با قرآن دوا کرد و ما که قرآن را داریم نباید اینقدر حالمان بد باشد.
این پژوهشگر برجسته حوزه دین تصریح کرد: انس با قرآن حال ما را خوب میکند. حداقل اگر نمیتوانیم قرآن بخوانم، حداقل به آن گوش دهیم. الآن هم امکانات زیادی برای این انس وجود دارد. ما همه اصوات را هم گوش میکنیم اما قرآن را هم گوش کنیم. آمار بگیرید که چقدر گوش شما صوت قرآن را میشنود و زبان شما قرآن میخواند. پس مسئله اول ادب ظاهری است.
وی در ادامه ضمن تبیین ادب باطنی قرآن تصریح کرد: ادب باطنی به معنای احترام به مطالبی است که در قرآن آمده است حتی اگر ما آنها را متوجه نشویم. ادب دیگری که باید رعایت کنیم ادب قرائت است که خوب قرآن را بخوانیم. این موارد رعایت قرآن است و قرآن باید برای ما مهم باشد. اما در اینجا سؤالی که مطرح میشود این است که نسبت ما با قرآن چیست؟ قرآن کجای وجود ما است؟ وقتی شما از قرآن محافظت کنید این مسئله موجب میشود که قرآن نیز شما را حفظ کند. اما ما حفظ را به این میدانیم که قرآن را در ماشین بگذاریم تا تصادف نکنیم، اما این قرآن باید خودمان را حفظ کند.
حسینی بیان کرد: وقتی که با قرآن انس گرفتیم نتیجهاش این میشود که «کن فی الناس و لا تکن معهم» یعنی در عین اینکه در میان مردم هستیم اما با آنها نیستیم. مانند قطره آبی که در آب است اما با یک تابش خورشید از بین نمیرود و با یک جریان نیز در حال رفتن است. قرآن به ما میگوید که «أَیْنَ تَذْهَبُونَ» به کجا میروید؟ اما ما این آیه را به انواع مدلهای مختلف فقط تلاوت میکنیم. مثل زمانی که یک استاد سؤال طرح کند و شاگرد نیز با روشهای مختلف مجدد صورت مسئله را بنویسد. لذا باید به این قبیل سؤالات پاسخ داد.
وی در ادامه افزود: برای اینکه بدانید چقدر فرق کردهاید، گاهی یک نگاه به قرآن و دوران گذشته خودتان بکنید که آن موقع به قرآن نزدیکتر بودید یا الآن؟ اگر الآن نزدی تر هستید خدا شکر کنید. روزی که میخواهید به آن دنیا بروید زمانهای شما یکی از چیزهایی است که با خود میبرید. هر یک ساعتی که با قرآن گذارندهاید نورش تا چند ساعت قبل و بعد را هم نورانی میکند. بنابراین اگر این آداب رعایت شود اثر آن نیز به مرور زمان در ما ایجاد میشود و ما آنها را خوهیم فهمید.
انتهای پیام