کد خبر: 3794002
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۶:۲۳

تقریری بر خطاب قرآنی و ملاک در خانه ماندن زنان

گروه اندیشه ــ یک پژوهشگر حوزه دین به بحث پیرامون آیه «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» پرداخت و نظرات مختلف پیرامون عموم یا خصوص بودن این خطاب و ملاک‌های آن را تحلیل کرد.

به گزارش ایکنا؛ حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش‌محلاتی، پژوهشگر حوزه دین به بحث پیرامون «فقه و مسئله پرده‌نشینی زنان» پرداخت که در ادامه مشروح آن از نظر می‌گذرد:
تکالیفی که در قرآن برای زنان بیان شده، از نظر مخاطب متفاوت هستند. به این صورت که مخاطب برخی از این تکالیف عام هستند، مانند آیه سوره نور که فرمود «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا» که خطاب به عموم زنان مسلمان است. نوع دوم از تکالیف، زنان مؤمن و همسران و دختران رسول اکرم(ص) را مخاطب قرار می‌دهد، مانند آیه «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ»، این دو دسته از آیات به لحاظ شمول حکم و تعیین قلمرو حکم، وضع معلومی دارد و در پاسخ به این سؤال که تکلیف به چه کسانی تعلق می‌گیرد باید گفت که اینها برای همه است.
اما دسته سومی نیز وجود دارد که این دسته به صورت مخصوص، همسران پیامبر(ص) را مخاطب قرار داده است. مانند آیات سوره احزاب که فرمود «يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ» و در ادامه نیز این آیات را داریم.
ضمن این آیات که مخاطب آن همسران پیامبر(ص) هستند، تکالیفی بیان شده که از این نظر که مختص زنان پیامبر(ص) است یا شامل همه می‌شود، قابل بحث است و یکی از آن تکالیف این است که فرمود «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ» که به معنای در خانه ماندن است.
در اینجا دو بحث مطرح است؛ یکی اینکه قرار در خانه چیست؟ و دوم اینکه این تکلیف همه را شامل می‌شود یا خیر. نسبت به بخش اول، چند احتمال وجود دارد؛ اول اینکه اصلاً از خانه بیرون نیایید، مانند کسی که در یک مکانی محبوس است و حق بیرون آمدن را ندارد. این حق نیز به لحاظ تشریع است. یعنی خداوند اجازه نداده و نمی‌دهد که از خانه بیرون آیید و هرگونه بیرون آمدن از خانه ممنوع است، مگر اینکه دلیل شرعی وجود داشته باشد.
البته این احتمال قابل اعتنا نیست و نمی‌شود به آن ملتزم شد و جهت آن نیز این است که زنان پیامبر(ص) نیز از خانه بیرون می‌آمدند و همراه پیامبر(ص) در سفر بودند، همچنین در جنگ نیز گاه حضور داشتند.
احتمال دوم این است که منع از خروج به معنای منع از فعالیت‌های اجتماعی باشد. مثلاً زنان می‌توانند به مسجد و حج و ... بروند، اما فعالیت اجتماعی و سیاسی را منع کرده است. البته احتمال دوم نیز از برخی مباحثی که مرحوم آیت‌الله فاضل داشته‌اند، استفاده می‌شود. مرحوم آقای فاضل این‌طور فرموده‌اند که معنای مطابقی مورد نظر نیست که بیرون رفتن از خانه حرام باشد یا اینکه زنان پیامبر(ص) نباید بیرون آیند، بلکه کنایه از این است که زن نباید فعالیت‌های اجتماعی بیرون از خانه داشته باشد.
احتمال سوم این است که آیه ناظر به فعالیت اجتماعی هم نیست و به صورت خاص برخی از فعالیت‌ها مورد نظر است و از نوع آن کاری است که بعد وفات پیامبر(ص) برخی از همسران در ماجرای جمل انجام دادند و در صحنه فعالیت آمدند و بر امام مسلمین خروج کردند. یک احتمال دیگر نیز هست و آن اینکه از خانه بیرون نیایید، یعنی خودنمایی نکنید که متناسب با جمله بعد نیز هست که فرمود «وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ».
مرحوم مطهری نیز در برخی از موارد احتمال سوم و در برخی نیز احتمال چهارم را مطرح کرده‌اند. در مجموعه آثار ایشان، جلد 19 صفحه 498، گفته‌اند که مقصود از این دستور، زندانی کردن زنان پیامبر(ص) در خانه نیست، زیرا تاریخ اسلام گواه است که پیامبر(ص)، زنان خود را به سفر می‌برد و آنان را از بیرون رفتن از خانه منع نمی‌کرد. بلکه مقصود این است که زن به منظور خودنمایی از خانه بیرون نرود، مخصوصاً زنان پیامبر(ص) که برای آنها سنگین‌تر و مؤکدتر است که این مورد احتمال چهارم است و به نظر من نیز قابل قبول نیست.
چون، اینکه زن برای خودنمایی بیرون نرود، در ادامه آیه به صراحت آمده است و تبرج یعنی خودنمایی و برج را نیز برای اینکه خود را نشان می‌دهد، برج می‌گویند که از فاصله زیاد نیز رؤیت می‌شود. همچنین عبارت «وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» نیز ادامه همین آیه است و وجهی وجود ندارد که یک مطلب با دو تعبیر تکرار شده باشد. در این‌صورت یا باید به آیه «وَ لَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» و یا به آیه «وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ» اکتفا شود، چون مطلب اضافه‌ای نداریم.
بنابراین احتمال اول منتفی است و ایشان نیز فرموده‌اند که در این‌صورت فقط احتمال دوم و سوم می‌ماند. یعنی مطلق فعالیت‌های اجتماعی یا یکسری از فعالیت‌های خاص ممنوع شده باشد. آنچه که در اینجا مهم است اینکه چه معنای دوم و یا سوم مراد باشد که بین آنها نیز تباین نیست، بلکه عام و خاص است، به هر حال مخاطبش همسران پیامبر(ص) هستند، یعنی زنان پیامبر(ص) نباید فعالیت‌های بیرون از خانه داشته باشند، اما آیا می‌شود این دستور را به بقیه زنان نیز تعمیم داد که بقیه نیز باید در خانه باشند یا خیر؟
مسئله روی عام بودن یا خاص بودن این تکلیف است. برای تعیین قلمرو تکلیف چند راه وجود دارد؛ راه اول این است که ببینیم مخاطب تکلیف کیست؟ از مخاطب، قلمرو مکلفین را روشن کنیم. هر کسی مخاطب است، تکلیف برای او است و هر کسی مخاطب نیست، دلیلی برای اینکه تکلیف متوجه او باشد، نداریم. از این راه اگر بخواهیم استفاده کنیم، نتیجه‌اش این است که چون صدر این آیه به همسران پیامبر(ص) خطاب می‌کند، وجهی ندارد که بتوانیم این تکلیف را تعمیم بدهیم.
راه دومی که وجود دارد، این است که ببیینیم ملاک حکم چیست، نه خطاب آن. این را در اصول و در برخی از مواضع فرموده‌اند که گاهی اوقات اثبات تکلیف با خطاب است و گاهی اوقات نیز با ملاک این اتفاق می‌افتد. یعنی کسانی را که شارع نتوانسته به آنها خطاب کند، اما می‌تواند از آنها تکلیف را بخواهد، چون ملاک حکم در مورد آنها نیز هست.
لذا باید دید ملاک آیه چیست و فرموده‌اند ملاک حکم، عبارت از حفظ عفاف برای زنان است و از این جهت بین این زنان پیامبر(ص) که مشمول آیه هستند با زنان دیگر فرقی وجود ندارد و همه باید عفافشان حفظ شود. شرع با اختلاط زن مشکل دارد که با مردان در جامعه مشارکت کنند و چون ملاک این است، فرقی بین زنان پیامبر(ص) و غیره نیست، البته نسبت به آنها تأکید بیشتری وجود دارد.
این تعمیم بر اساس ملاک است. اما اشکال این است که این ملاک یک ملاک قطعی است یا ظنی؟ و شما از کجا می‌گویید که ملاک آیه حفظ عفاف است؟ احتمال اینکه ملاک دیگری در مورد این آیه وجود داشته باشد هست و آن این است که زنان پیامبر(ص) به خصوص برای اینکه در دعواهای سیاسی مورد سوءاستفاده قرار نگیرند، آنها به صورت ویژه از ورود در این صحنه‌ها نهی شدند، برای اینکه احترام پیامبر(ص) حفظ شود. یعنی دو ملاک را می‌توان مطرح کرد، یک مورد عمومی است که جنبه جنسیتی دارد و یک ملاک نیز می‌تواند ملاک انتساب به پیامبر(ص) داشتن باشد که از این راه، آسیبی به شخصیت پیامبر(ص) نرسد.
با این توضیح که قرآن، زنان پیامبر(ص) را امهات‌المؤمنین معرفی می‌کند که احترام خاصی دارند. قهراً به همین دلیل، جناح‌های مختلف می‌خواهند از آنها استفاده کنند و آنها را به صحنه بیاورند و در جهت اهداف خود آنها را به فعالیت بگیرند و آیه شریفه جلوی این کار را گرفته است. لذا ملاک، انتساب به پیامبر(ص) بودن است، نه زن بودن.
ممکن است زن بودن، ملاک ممنوعیت از فعالیت‌های اجتماعی نباشد، اما برخی زنان روی ملاک دیگری ممنوع باشند. این احتمال در مورد این آیه شریفه جدی است و حوادثی که رخ داد نیز این را تأیید می‌کند که مسئله به شأن و جایگاهی است که برای رسول خدا(ص) وجود دارد. در این صورت از راه عام بودن ملاک، نمی‌توانیم عام بودن تکلیف را اثبات کنیم، چون ملاک عام نیست.
بنابراین خطابی به زنان پیامبر(ص) است و در مورد اینکه برای دیگران نیز این ملاک صادق باشد، شک داریم. لذا تکلیف تعمیم پیدا نمی‌کند. بله، اگر این مسئله عقلی بود و عقل می‌توانست ملاک آن را تشخیص دهد، در تعمیم دادن آن، تردیدی وجود نداشت. مثلاً در ذیل همین آیه است که فرمود از خدا و رسول او اطاعت کنید. این اطاعت بین زنان پیامبر(ص) و ... فرقی ندارد. یا اگر دستور دادند به برخی از افراد که رعایت امانت را بکنند، ما عقلاً می‌فهمیم که ملاکش عام است که اختصاص به زید و عمرو ندارد که مخاطب هستند و رعایت عدالت و دوری از ظلم مطلوب همه است.
لذا یکسری ملاک‌های برخی از تکالیف به لحاظ عقل یا شرع از جای دیگر روشن است و تردید در مورد آنها وجود ندارد، اما اینکه این ملاک در خصوص این مورد چیست تا بر اساس آن در قلمرو ملاک، بشود حکم را تعمیم داد، در این آیه روشن نیست. اگر در آیه اقامه و نماز و دادن زکات دارد و ملاک آن تکالیف عام است نیز دلیل نمی‌شود که ملاک این تکالیف نیز عام باشد.
همچنین این احتمال هست که مجموعه‌ای از دستورات برای همسران پیامبر(ص) باشد که برخی عمومی است که مورد تأکید قرار گرفته و برخی نیز خاص است. مرحوم آقای مطهری در همین کتاب مسئله حجاب که این موضوع را مطرح کردند، با نقد و اعتراض مواجه شدند و پیشینه این مطلب را باید توجه داشت. ایشان فرموده‌اند که اسلام عنایت خاصی دارد که زنان پیامبر(ص) در زمان حیات و ممات ایشان در خانه بمانند و در این جهت بیشتر مسئله اجتماعی در کار بوده است. اسلام می‌خواسته امهات المومنین که خواه ناخواه احترام زیادی بین مسلمانان داشتند، از احترام خود سو‌ءاستفاده نکنند و ابزار عناصر خودخواه در مسائل سیاسی واقع نشوند. این احتمال، احتمالی است که تاریخ نیز آن را تأیید می‌کند. البته این کتاب نیز مورد نقد و هجوم قرار گرفت و خیلی‌ها در حوزه و ... ایشان را به دلیل نوشتن این کتاب ملامت کردند.
بنابراین می‌توان گفت که پیرامون این آیه همچنان می‌توان به بحث و تبادل نظر پرداخت. من به تفسیر آیت‌الله جوادی نیز مراجعه کردم و دیدم که ایشان نیز بحثی نکرده‌اند و از آن عبور کرده‌اند. غرض این است که این بحث‌ها تمام نشده، بلکه اینها خلاهای علمی است که وجود دارد. البته بعد از پیروزی انقلاب به دلیل اینکه آقای مطهری و بهشتی را از دست دادیم و افراد دیگری آمدند، نتیجه‌اش این شد که آن طرز فکر در مورد زنان به حاشیه رانده شد و یک طرز فکر مقابل رسمیت پیدا کرد.

انتهای پیام

captcha