حکمت‌الاشراق سهروردی بر ذوق، کشف و شهود نور استوار است
کد خبر: 3831436
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۳۹۸ - ۱۲:۲۸
جمشیدنژاد اول:

حکمت‌الاشراق سهروردی بر ذوق، کشف و شهود نور استوار است

گروه اندیشه ــ استاد دانشگاه و پژوهشگر در حوزه تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی به ارائه توضیحاتی در زمینه کتاب حکمت‌الاشراق سهروردی پرداخت و بیان کرد: طبق آنچه که سهروردی آورده این کتاب همراه با ذوق و کشف بوده و در انتهای کتاب نیز متذکر شده که تمامی این مطالب را تجربه و شهود کرده است.

تقریری بر حکمت‌الاشراق شیخ اشراق

به گزارش ایکنا؛ همایش ملی «حکمت اشراقی در پرتو آراء و آثار شهاب‌الدین سهروردی»، شب گذشته، هشتم مردادماه، با حضور جمعی از اندیشمندان و علاقه‌مندان در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

غلامرضا جمشیدنژاد اول، استاد دانشگاه و پژوهشگر در حوزه تاریخ تمدن و فرهنگ اسلامی، در این همایش به ایراد سخن در زمینه «نور و ظلمت در حکمت‌الاشراق سهروردی با توجه به شرح قطب‌الدین شیرازی» پرداخت و بیان کرد: بحث بنده چیستی نور و ظلمت و اقسام آن و همچنین زنجیره انتقال حکمت‌الاشراق از هرمس تا سهروردی و منابع حکمت‌الاشراق در حکمت خسروانی ایرانیان و آثار صوفیان است و تا جایی که برسم به آن می‌پردازم.

وی در ادامه افزود: برای فهمیدن عقیده‌های بنیادین حکمت اشراقی بهترین منبع خود کتاب حکمت‌الاشراق و خود حکیم سهروردی است که افزون بر محتوای مسائل اساسی مکتب اشراق، یک کتاب ادبی برجسته در سطح جهان نیز به شمار می‌رود و او آن را در ظرف چند ماه نوشته و به گفته خود، الهام‌بخش آن روح‌القدس بوده است و در زمان قِران هفت‌سیاره در برج میزان تألیف یافته است.

نوشتن بر ذوق، کشف و شهود نور‌ها

جمشیدنژاد اول با اشاره به بخش‌هایی از سخنان سهروردی تصریح کرد: شیخ اشراق می‌گوید‌: «ای گروه یارانم، خدایتان به آنچه دوست دارد توفیقتان دهد، از من درخواست کردید که برایتان کتابی بنویسم که در آن چیز‌هایی را یاد کنم که برایم در خلوت‌گزینی‌ها و در سانحه‌ها و رخدادهایم و در هنگام پیوند یافتنم به جهان پروردگاری یا به برخی از عقل‌های ملکوتی فراهم آمده است و البته برای هر جانی، از روشنایی خدای عز و جل چه اندک یا بسیار موجود است و هر کوشنده‌ای، یعنی ریاضت‌کش کوشایی، چشیدنی دارد، حال چه ناقص و چه کامل باشد، زیرا علم بر یک گروه وقف نیست که پیش از ایشان دروازه‌های ملکوت بسته شود و فزون شدن از جهانیان باز ستانده گردد. بلکه بخشنده علم که در افق مبین می‌باشد بر غیب بخیل نیست».

وی در ادامه با اشاره به بخش دیگری از سخنان شیخ اشراق بیان کرد: او می‌نویسد: «بدترین سده‌ها آن دوره‌ای است که در آن، بساط اجتهاد برچیده گردد و سیر فکر‌ها در آن بریده شود و راه مشاهده بسته گردد و من برایتان پیش از این کتاب و در خلالش در هنگامی که موانع از نگارش آن بازمی‌داشتند، کتاب‌هایی را به روش مشائیان نوشته‌ام و در آن‌ها قاعده‌های ایشان را تلخیص کرده‌ام که از جمله آن‌ها مختصر موسوم به «التلویحات اللوحیة و العرضیة» است که قاعده‌های بسیاری را دربر دارد و البته قاعده‌ها را خلاصه کرده‌ام. همچنین لمحه و لمحات در حجم از تلویحات کمتر است و جز این دو را نیز تالیف کرده‌ام؛ مانند مطارحات و از آن جمله‌اند کتبی که در روزگاران کودکی نوشته‌ام».

سهروردی در قله ارتفاع‌سنجی می‌کند

جمشیدنژاد اول تصریح کرد: اینجاست که سهروردی تیر را به نشانه می‌زند و می‌گوید که این کتاب از گونه دیگری است، زیرا بر روی ذوق، کشف و شهود نور‌ها استوار است. پایان کتاب نیز می‌گوید: «همه این‌هایی که در کتاب گفته‌ام را دیده و تجربه کرده‌ام و اگر شما هم می‌خواهید بفهمید، بیایید و خلوت‌گزینی کنید و ریاضت‌کشی کنید تا تمام این انواع نور‌ها را ببینید. زیرا این کتاب بر خلاف آن‌ها است که بر سبک مشائیان بر پژوهش صرف استوار هستند و راهی نزدیک‌تر از آن راه دارد که منظم‌تر و قانون‌مندتر و در فراگیری کم‌رنج‌تر است و برای من نخست با اندیشه فراهم نیامده است و ننشسته‌ام که ترتیب قیاسات و ادله بدهم و به نتیجه برسم، بلکه فراهم آمدنش با چیزی دیگر است. یعنی با کشف و ذوق و کشف به خاطر ریاضت‌هایی که کشیده‌ام و تلاش‌هایی که کرده است حاصل شده است. سپس بعد از آنکه برایم با ذوق و کشف مطالب فراهم آمدند با اندیشیدن برای آن‌ها حجت یعنی برهان جستم».

وی با بیان اینکه سهروردی اول به قله رسیده و بعد آن دستگاه سنجش ارتفاع‌سنج را باز کرده است، گفت: وی می‌افزاید: «برهان جستنم تا جایی است که اگر از حجت صر‌ف‌نظری کنم، به شک‌اندازنده‌ای مرا در آن زمینه به شک نمی‌افکند، چون فراهم آمدن یقین به سبب معاینه بود. معاینه نیز بصیرت است نه بصری که خیلی بالاتر است». سهروردی همچنین می‌گوید: «در این مسیر همه کسانی مرا یاری می‌کنند که پیرو راه خداوند عزوجل هستند، از جمله حکیمان متأله و عارفان متنزه، زیرا هرگاه در ذوق‌ها آفتی نباشد با‌هم موافق هستند، پس برخی، برخی دیگر را تصدیق می‌کنند و آن همه یعنی همه چیز‌هایی که از علم انوار مذکور افتاد، ذوق افلاطون، امام حکمت و رئیس آن است که در کتب خود با آنچه از علم انوار مذکور شد موافق است».

شباهت حکمت یونان و ایران

جمشیدنژاد اول در انتهای سخنان خود تصریح کرد: این‌ها منابع فکری حضرت حکیم شیخ اشراق است، یعنی کتب افلاطون را خوانده است. جالب است که سهروردی معتقد بود که حکمت یونان و ایران یکی بوده و بنده نیز این مطلب را در کتاب «مختارالحکم» دیده‌ام که ذیل شرح‌حال اسکندر و اسکندرنامه‌هایی که یونانیان نوشته‌اند ذکر می‌کند که به این مطلب تصریح شده است. جالب است که نویسنده این کتاب شاگرد مبرز ابن هیثم بوده است.

انتهای پیام

captcha