به گزارش خبرنگار اعزامی ایکنای قم به کربلای معلی، شاید قدش خمیده است و دل شکسته، شاید مادر است و لبخند میزند با کلی آرزوهای خوب برای بچههایش. شاید هم جوانی است که آرزوی وصال در سر دارد و میداند که اگر به صلاحش باشد این عشق شیرینتر خواهد بود.
مادری طفل بیمار خود را به آغوش کشیده و رهسپار کفالعباس میشود به امید گوشه چشمی از علمدار کربلا؛ آن یکی با چشم دل و عصای راهنما به دست روانه قتلگاه حسین بن علی(ع) شد تا شفای چشم خویش را بگیرد. موج خروشانی از دلداگان حسین(ع) و ابوالفضلالعباس(ع) با پای برهنه و دستانی خالی بر دو راهی عشق و حماسه بوسه میزنند.
آری! اینجا بینالحرمین دوراهی عشق و حماسه است که درماندگان با دلی آکنده از امید پناه میبرند به آن تا از دریای بیکران مهربانیات جرعهای بنوشند.
مگر برای تو فرقی میکند؟ پیر و جوان، زن و مرد، سفید پوست و سیاه پوست..سفره خوان تو پهن است هرکدام از ما جیرهخواران این سفرهایم. از کودکی به من گفتهاند که از در خانه تو هیچکس ناامید برنخواهد گشت... و من همچنان لبریز از ایمانم به تو و خدایت!.
محدثه نعیمی
انتهای پیام