«ایثار» در دموکراسی لیبرال توجیه عقلانی ندارد/ تبدیل خودخواهی به دیگرخواهی در سایه دین
کد خبر: 3873292
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۴
آیت‌الله محسن اراکی بیان کرد:

«ایثار» در دموکراسی لیبرال توجیه عقلانی ندارد/ تبدیل خودخواهی به دیگرخواهی در سایه دین

گروه حوزه‌های علمیه ـ آیت‌الله محسن اراکی ضمن تأکید بر اینکه بر اساس نظام دموکراسی لیبرال توجیهی برای رعایت حقوق بشر وجود ندارد، تصریح کرد: اساساً ایثار در نظام لیبرال با عقل توجیه‌پذیر نیست، ولی در دین الهی همین حب ذات و همین خود‌خواهی‌ها به دیگرخواهی و ایثار تبدیل می‌شود.

به گزارش ایکنا؛ سی و ششمین جلسه درس خارج فقه نظام سیاسی در اسلام با ارائه آیت‌الله محسن اراکی، روز 30 دی‌ماه در مدرسه دارالشفا برگزار شد.

وی در این جلسه اظهار کرد: براساس نظام دموکراسی لیبرال، نه در عرصه عمل و نه در عرصه نظر، نمی‌توان حقوق بشر را توجیه و تأمین کرد و برای آن تضمینی یافت. در عرصه نظر توجیه‌پذیر نیست؛ به دلیل اینکه در نظام دموکراسی لیبرال برای حق هیچ معیار خاصی وجود ندارد و نمی‌تواند وجود داشته باشد. بر مبنای نظریه دموکراسی لیبرال حق فطری معنا ندارد، چون فطرت معنا ندارد. در نظام الهی قائل به این هستیم که خدای متعال که حکیم است، انسان را که آفریده او را بر فطرتی آفریده، فطرتی که مطابق با روش و دین اوست: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است» (روم/30).

وی ادامه داد: اگر خدا را کنار بگذاریم، «فطرت» دیگر چیزی جز خواست‌ها و هوا و هوس‌های بشری نخواهد بود؛ بلکه برجسته‌ترین تمایل بشر بلکه برجسته حب ذات و برتری‌طلبی او است و چیزی غیر از این نمی‌توان به عنوان فطرت بشر تعریف و توجیه کرد. بر این اساس‌ فرد، هر آنچه فطرت برتری‌طلبش اقتضا کند به همان سمت می‌رود در نتیجه تضاد بین افراد شکل می‌گیرد، و اگر گروه‌ها و حزب‌ها شکل بگیرد، تضاد بین گروه‌ها پیش می‌آید چون تضاد منافع وجود دارد. البته تضاد گروه‌ها نیز به همان تضاد افراد بر می‌گردد؛ زیرا تضاد اصلی بین افرادی که محوریت گروه‌ها را بر عهده دارند و آنها را تشکیل می‌دهند به وجود می‌آید. بنابراین هرچه منافع آن گروه را تامین کند می‌شود حق و حق آن است که لذت و منافع اشخاص و گروه‌ها را تامین کند، زیرا در نظریه دموکراسی لیبرال مبنایی برای حق وجود ندارد غیر از منافع اشخاص و گروه‌ها.

استاد حوزه علمیه تصریح کرد: اگر گفته شود مبنای «حق»، عقل است؛ عقلی که متعارف بین انسان‌هاست، می‌گوییم عقل هر انسانی در این سیستم و نظام می‌گوید در این زندگی دنیا تا می‌توانی باید لذت ببری و به آرزوهایت دست‌یابی و به دیگران کاری نداشته باشی و عقل بشری در این سیستم نمی‌گوید از لذت‌های خودت برای دیگران بگذر. اساسا ایثار در نظام لیبرال با عقل توجیه‌پذیر نیست. عقلی که در سایه دین فعال می‌شود، عقل دیگری است و یکی از کارهای دین همین است که دایره زندگی را توسعه می‌دهد و برای زندگی بشر، آخرتی ترسیم می‌کند‌. حیات بشر را یک حیات جاودانه تعریف می‌کند.

وی افزود: به قول استاد شهید صدر‌ در دین الهی همین حب ذات و همین خود‌خواهی‌ها به دیگرخواهی و ایثار تبدیل می‌شود و این هنر دین است که انسان از منفعت و خوشی زودگذر خود می‌گذرد؛ به دلیل یک منفعت و خوشی جاودانه. بهشت و جهنم هم مبتنی بر حس خودخواهی است، منتها خودخواهی متعالی، و هنر دین این است که این «خود» را تبدیل به خودی می‌کند که نه تنها تضادی با دیگران ندارد؛ بلکه خود تبدیل به ما می‌شود و انسان در نتیجه تعالیم دینی از لذت دیگری بیشتر از لذت خودش لذت می‌برد. انسان تربیت یافته در نظام دینی لذت می‌برد از اینکه خود گرسنه باشد، اما دیگری سیر شود: «وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ هر چند در خودشان احتياجى [مبرم] باشد آنها را بر خودشان مقدم مى‌دارند و هر كس از خست نفس خود مصون ماند ايشانند كه رستگارانند» (حشر/9).

محسن اراکی ادامه داد: بنابر آنچه در روایات آمده شبی شخصی خدمت رسول اکرم(ص) آمد و گرسنه بود و حضرت او را نزد همسران خود فرستاد، آنها گفتند: چیزی نداریم، و بعد نزد اصحاب فرستاد، آنها هم گفتند چیزی نداریم، و بعد حضرت علی(ع) فرمود: من این شخص را اطعام می‌کنم. ایشان به خانه آمد و به حضرت فاطمه(س) فرمود آیا چیزی داریم، حضرت پاسخ داد مقداری غذا هست که برای بچه‌هاست. امیرالمؤمنین(ع) فرمود: بچه‌ها را بخوابان تا غذا را به این فرد گرسنه بدهیم. خلاصه اینکه عقلی که در سیستم لائیک تربیت می‌شود با عقلی که در سایه دین تربیت می‌شود کاملاً متفاوت است.

وی در پایان گفت: در خصوص اجرای حقوق بشر در عرصه عمل باید بگویم که برفرض اینکه توجیهی در نظام دموکراسی برای حقوق انسان‌ها پیدا کردیم؛ چه تضمین عملی برای پایبندی به حق دیگران وجود دارد؟ چه تضمینی وجود دارد که انسان‌ها به این حقوق بشر عمل کنند؟ مگر سیستم‌های دموکراسی حاکم بر جهان را نمی‌بینیم؟ مگر همین سازمان ملل نبود که خانه‌های فلسطینی‌ها را گرفتند و در اختیار یهودی‌ها قرار دادند و آنها را به عنوان دولت به رسمیت شناختند؟ لذا در نظام دموکراسی لیبرال تضمینی برای اجرای این حقوق وجود ندارد.

انتهای پیام
captcha