محسن معینی، عضو هیئت علمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، اظهار کرد: در آیات مختلفی از قرآن به تدبر در قرآن اشاره شده که نمونه بارز آن آیه 24 سوره محمد است که میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آیا در قرآن نمیاندیشند [تاحقایق را بفهمند] یا بر دل هایشان قفلهایی قرار دارد؟». تدبر در اینجا به معنای اندیشیدن در ورای ظاهر آیه است.
وی افزود: تدبر به معنی پیدا کردن و دستیابی به عواقب آیات است. تدبر یعنی اینکه انسان نباید در ظاهر آیات متوقف شود، بلکه باید به منظور و مفهوم آیه دست پیدا کند. در ادامه آیه 24 سوره محمد آمده: «أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا» این نشان میدهد، تدبر بیشتر امر قلبی است و در آن یک نوع ژرفاندیشی نهفته است یعنی انسان از لحاظ قلبی باید به یک آیه نظر کند نه فقط به ظاهر آن توجه داشته باشد، اما در تفسیر، معنا و ظاهر کلمات، منظور و شأن نزول آیه مورد توجه قرار میگیرد. این یعنی اینکه آیات قرآن صرف ظاهر و خواندن آنها نیست، بلکه برای این است که انسان پی ببرد منظور خداوند چیست. مثلاً در قرآن به ذکر اشاره شده است، در اینجا امکان دارد یک نفر فقط ظاهر آیه را ببیند و فکر کند منظور بیان یکسری الفاظ مثل لا اله الله و ... است، اما وقتی در این مسئله تدبر کنیم، میبینیم که انسان باید همیشه در دل خود به یاد خدا باشد.
عضو هیئت علمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی بیان کرد: تفسیر یک کار علمی و تخصصی است و هرکسی بخواهد آیهای را تفسیر کند، باید در این زمینه تخصص داشته و به علوم مختلف آشنایی داشته باشد، اما تدبر مختص همه افراد است و تنها منحصر به عالمان نیست، یعنی هر کسی قرآن میخواند باید در آن تدبر کند. قرآن حتی به کافران نیز دستور داده که در آیات تدبر کنند. بنابراین تدبر نسبت به تفسیر عمومیت دارد و مختص همه اعم از مسلمان، منافق، مشرک، عارف، مفسر و ... است، اما نتیجه تدبر برای افراد مختلف، متفاوت است و این به سطح دانش و سواد بستگی دارد. قطعاً کسی که سواد بیشتری دارد و به تفاسیر اشراف داشته باشد، تدبر بیشتری برای او حاصل میشود.
وی در مورد قواعد و الزامات تدبر در قرآن گفت: قاعده اول این است که اگر کسی به زبان عربی مسلط نیست، باید قرآن را با ترجمه آن بخواند. دوم اینکه باید سراغ تفاسیر برود، اما اگر بخواهد گام بیشتری بردارد، باید به تفاسیر مختلف رجوع کند و صرفاً به یک تفسیر بسنده نکند، زیرا اگر فقط یک تفسیر خوانده شود، برداشت میشود این آیه، همین تفسیر را دارد. قرآن دریای عمیقی است که میشود از دل آن دُر و جواهر زیادی کسب کرد. بنابراین باید به تفاسیر مختلف رجوع کرد تا دریچههای بیشتری به سوی انسان گشوده شود. در این زمینه باید به تفاسیر اهلبیت(ع) از آیات قرآن بیشتر توجه شود، زیرا این تفاسیر انسان را بیشتر به سمت تدبر در قرآن سوق میدهد.
وی در خصوص وجه تمایز تفسیر و تدبر در قرآن بیان کرد: کسی که میخواهد قرآن را تفسیر کند، باید به علوم مختلف آشنایی داشته و به قواعد مختلف نظیر صرف نحو، بلاغت اسباب نزول و ... اشراف داشته باشد. اگر کسی بخواهد تدبر تخصصی و ریشهای در قرآن داشته باشد، باز این نوع تدبر یک کار تخصصی است، اما تدبری که در قرآن به آن اشاره شده به معنای نگاه عمیقتر به آیات داشتن است و اگر کسی بخواهد تدبر بیشتر و تخصصی داشته باشد باید به تفاسیر رجوع کند.
این قرآنپژوه درباره نسبت مسئله تأویل با تدبر و تفسیر در قرآن و اینکه آیا در در بحث تدبر در قرآن، تأویل موضوعیت پیدا میکند؟ گفت: تأویل در درجه اول به تعبیر قرآن، مختص راسخون در علم است. یعنی شاید جز اهل بیت(ع) کس دیگری تأویل اصلی آیات را نداند، اما برخی تأویلها که قابل قبول باشد، مختص مفسران است. یعنی اگر انسان بخواهد آیهای را با موضوع خاصی تأویل کند، این نیاز به تخصص دارد. همه مفسران هم نمیتوانند به تأویل برسند، به نظر میرسد مفسرانی که به احادیث اهلبیت(ع) تخصص و اشراف بیشتری داشته باشند، مربوط میشود.
وی ادامه داد: انسان نباید آیهای را تفسیر به رأی کند، یعنی نباید از روی هوای نفس و براساس نظر خود، آیهای را تفسیر کند و در احادیث مختلف نیز از این کار نهی شده است، اما اگر انسان براساس داشتههای خود و بر اساس مراجعه به علم و تجربههای پیشینی، برداشتهای تفسیری از قرآن داشته باشد که مخالف با کلیت قرآن و احادیث اهلبیت(ع) نباشد، این تفسیر، تفسیر به رأی نیست، حتی اگر چنین تفسیری را قبلاً کسی ارائه نداده باشد. در واقع تفسیر نیازمند یک تخصص و مستلزم آشنایی و تأمل دقیق و همهجانبه است.
انتهای پیام