
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمد عابدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در یادداشتی اختصاصی به ایکنا به مناسبت شهادت امام باقر(ع) آورده است:
یکی از کارکردهای نظام امامت، مرجعیت علمی آن در جامعه اسلامی و شأن تبیینی و تعلیم آنان نسبت به متن مقدس قرآن کریم است؛ کتابی که مبنای تمام نظامهای حیاتی مسلمانان از جمله نظام سیاسی اوست و حیات سیاسی وی باید بر مدار این کتاب سامان یابد. از این رو لازم است به چهره امام باقر(ع) از این حیث نیز نگریسته شود و خدمات ایشان برای جامعه علمی تبیین شود. برای توضیح بیشتر بهتر است به این گزارش کوتاه توجه کنیم:
ابوحمزه گويد: سعد بن عبدالله كه از اولاد عبدالعزيز بن مروان بود و امام او را سعد الخير مىناميد، محضر امام باقر (ع) آمد، و مانند زنان رقيقالقلب اشك مىريخت. امام فرمود: يا سعد! چرا گريه مىكنى؟! عرض كرد چرا گريه نكنم حال آنكه از خانواده بنى اميه هستم و خدا آنها را در قرآن شجره ملعونه ناميده است. امام فرمود: تو از آنها نيستى، تو اموى هستى از ما اهل بيت. آيا نشنيدهاى قول خدا را كه از ابراهيم (ع) نقل مىكند، فرمود: «فمن تَبعنى فانه منّى» (ابراهيم. 36)( اختصاص،ص 59).
در این گزارش چند نکته مهم وجود دارد که مهمترین آنها «نقش تعلیمی امام باقر(ع) در مورد چگونگی استفاده از قرآن» است؛ اینکه امام برای رفع ابهامی که از ناحیه توجه به یک آیه ایجاد شده، از آیه دیگری استفاده میکند. سعد که از خاندان بنی مروان است، در مقابل آیه مربوط به شجره ملعونه قرار گرفته است. آیه چنین است: «وَإِذْ قُلْنَا لَک إِنَّ رَبَّک أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤیا الَّتِی أَرَینَاک إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا یزِیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیانًا کبِیرًا»؛ (اسراء، ۶۰) و آنگاه که تو را گفتیم: پروردگارت بر همه مردم احاطه دارد و آنچه در خواب به تو نشان دادیم و داستان درخت ملعون که در قرآن آمده است، چیزی جز آزمایش مردم نبود ما مردم را میترسانیم ولی تنها به کفر و سرکشیشان افزوده میشود».
از یک طرف آیه مطابق روایت پیامبر بر لعنت بنی امیه توجه دارد. از طرف دوم سعد خودش از بنی امیه است. برداشت نهایی این میشود که سعد نیز جز لعنتشدگان است. در مقابل امام روشی برای برداشت از قرآن به وی آموزش میدهد که تفسیر آیه به آیه دیگر است. حضرت با قرائت بخشی از آیه آیه 36 سوره ابراهیم «فَمَنْ تَبِعَنِي فَإِنَّهُ مِنِّي» ملاک تفسیر آیه شجره ملعونه را در اختیار وی میگذارد؛ به این صورت که آیه اول از لعنت یک گروه خاص خبر میدهد؛ آیه دوم ملاک لعنت شدن را در اختیار میگذارد که نشان میدهد طبق آن برخی افراد آن گروه از تحت حکم آیه خارج بودهاند. ملاک موجود در آیه دوم این است که «میزان مشمول لعنت الهی شدن تبعیت(امر اختیاری) است نه؛ پیوند نسبی و خانوادگی بنی امیه(امری غیر اختیاری)»، زیرا تحلیل ماهیت تبعیت که در آیه دوم آمده، گویای این تفاوت و تمایز است.
در تبیین فلسفه این مطلب قابل ذکر است که حضور در نسب و عضو یک خانواده بودن اجباری است، ولی تبعیت اختیاری است و این اختیار داشتن است که موجب تعلق تکلیف به انسان میشود و گرنه کسی که اختیار ندارد، تکلیفی هم ندارد و عقاب او و عذابش قبیح و زشت است و خدا هم کار قبیح نمیکند. از این رو وقتی قرار است به کسی تکلیفی بشود و به خاطر سرپیچی از آن کسی عقاب و عذاب شود و از رحمت خدا برود و گرفتار لعنت الهی شود، چنین فردی باید اختیار داشته باشد تا به میل خود در این گروه یا آن گروه قرار بگیرد و تبعیت یا عصیان کند. چنین حقیقتی مانع از این میشود که آیه شجره ملعونه به ظاهرش شامل همه افراد موجود در شجره بنی امیه گردد.
آیات قرآن نیز چون از خدای حکیم صادر شده، نمیتواند مخالف چنین مبنایی باشد که خود خاستگاه قرآنی دارد. بر این اساس، در برداشتهای سیاسی همچون نسبت دادن افراد به گروههای سیاسی، اجتماعی و... باید به این ملاک مهم یعنی تبعیت و عنصر اختیار توجه داشت. البته این آموزه تفسیری بروندادهای متعدد فقهی و حقوقی نیز دارد که خارج از حوصله این یادداشت است.
انتهای پیام