ایجاد تحول متناسب با نیازهای زمانه از ضروریات هر نهاد آموزشی، پژوهشی، اجتماعی، سیاسی و ... است؛ حوزه علمیه هم از این قاعده مستثنا نیست و چه بسا ضرورت تحول در این نهاد علمی و دینی بیش از دیگر مراکز احساس میشود. اگرچه مدتی است که طرح تحول در حوزه علمیه پیگیری میشود، وجود برخی موانع این طرح را با تأخیر روبهرو کرده است.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی حوزههای علمیه بیان کردند: «یکی از نیازهای مهم حوزه علمیه در شرایط کنونی، «تدوین طرح تحول» در حوزه و برنامهریزی بلندمدت، دقیق و زمانبندیشده براساس این طرح تحول و اهداف مورد نظر است.»
امروز در زمینههای گوناگون هم در سطح نظام اسلامی و هم در سطح جهانی نیاز وجود دارد که حوزههای علمیه میتوانند در آن نقشآفرین باشند؛ تبیین معرفتشناسی اسلام، تفکر اقتصادی و سیاسی اسلام، نظام تعلیم و تربیت، مفاهیم اخلاقی و معنوی، و ... از جمله این وظایف است که باید دقیق، علمی، قانعکننده و ناظر به اندیشههای رایج جهان باشد که این کار فقط با اجتهاد عملی امکانپذیر است. به باور رهبر معظم، اگر این کار را نکنیم، به دست خودمان به حذف دین از صحنه زندگی بشر و انزوای روحانیت کمک کردهایم. خبرگزاری ایکنا در راستای بررسی راهکارها و موانع تحول در حوزه علمیه با حجتالاسلام والمسلمین عباس هاشمی همدانی، استاد سطح عالی حوزه، به گفتوگو نشسته است که مشروح آن در ادامه از نظر میگذرد؛
در این باره بیشتر بخوانید:
این استاد حوزه علمیه در ابتدا با اشاره به موانع تحول در حوزه علمیه، بیان کرد: با وجود تمام پیشرفتهای حوزه و تحولات خوبی که در یکی دو دهه اخیر رخ داده و تألیفات گرانقدری که تدوین شده است، ولی به نظرم مهمترین کار پذیرش خود تحول و یا ایجاد فرهنگ تحولپذیری است؛ یکی از مشکلات تربیتی حوزه این است که تحول را برنمیتابد و عمدتاً بر مدار جمود و سیر ممتد کنونی حرکت میکند.
وی افزود: مهمترین دروسی که الان در حوزه تدریس میشود مکاسب، رسائل، کفایه و ... است و مکاسب قریب به 180 سال در حوزه تدریس میشود؛ این مسئله مهمی است که این همه دنیا عوض شده و تحولات زیادی را سراغ داریم آیا وقت آن نیست که در کنار این متون، متون جدید هم قرار دهیم؟ یا ادبیات این متون بهروز شود، گرچه تا دست بزنید صدای همه بلند خواهد شد.
هاشمی در پاسخ به این پرسش که آیا زیرساخت لازم و متون جایگزین وجود دارد؟ گفت: با توجه به نیازسنجیهای امروز جامعه، هم ادبیات و هم محتوای این متون باید اصلاح شود. برخی موضوعات باید حذف و برخی اضافه شود و قطعاً این ظرفیت علمی در بین استادان حوزه وجود دارد و کارهایی هم انجام و عرضه شده است. البته منظور بنده این مثال بود که باید فرهنگ تحولپذیری را ایجاد کنیم.
این استاد حوزه در پاسخ به این پرسش که متولیان حوزه تأکید زیادی بر حفظ سنتهای حوزوی و اصلاح متون بر پایه متون گذشته دارند، دیدگاه شما چیست؟ تصریح کرد: مراد از سنتها، متن خاص و محتوای خاص نیست؛ امام فرمودند که فقه جواهری باید در حوزه حاکم باشد، ولی منظور ایشان موضوعات مطرح شده در کتاب فقه جواهر و صرفاً متن آن نیست، بلکه منظور روشی است که جواهر در ورود و خروج و نتیجهگیری از بحث، مراد است. به هر حال عنایت به تحولپذیری در حوزه کم است.
استاد سطح عالی حوزه در پاسخ به اینکه اگر زمینه تحول از همین امروز فراهم و اجازه لازم داده شود آیا شما متن فاخری مانند متون نامبرده دارید که بتوان جایگزین کرد؟ اظهار کرد: الان متونی در حوزه وجود دارد و هم ظرفیت ایجاد آن هست و چند استاد میتوانند متون قوی به ادبیات امروز بنویسند. البته تأکید کردم که قرار نیست مکاسب، رسائل و .. را حذف کنیم، ولی چرا وقتی این همه مسئله جدید رخ داده است، در متون ما تحولی ایجاد نشده و غالباً هم میگویند که دست نزنید.
هاشمی با بیان اینکه البته این فرهنگ تحولناخواهی آسیب ملی است، ولی حوزه در این زمینه بیشتر مبتلاست، ادامه داد: اکنون رویکرد حوزه جهانی نیست، رویکرد مکتبی، مذهبی و درونی است؛ با این رویکرد نمیتوانیم در عرصه بینالمللی، مسائل روز فلسفی و الهیاتی حرفی برای گفتن داشته باشیم؛ حضور ما عمدتاً فرستادن نمایندهای در گفتوگوهای بینادیانی است، در حالی که مدعی هستیم معارف شیعه نجات بشر را تضمین میکند که چنین هم هست؛ عقاید شیعه میتواند سبب آرامش و صلح جهانی شود، ولی چقدر این معارف در دنیا به گفتمان تبدیل شده است؟
هاشمی همدانی تصریح کرد: در تفسیر، کلام، حقوق و ... چقدر منبع داریم که اندیشمندان جهانی خود را نیازمند رجوع به آن بدانند؛ آیا فقه و حتی اصول ما طوری نوشته شده که بتوانیم به اشتراک با دنیا بگذاریم؛ شیخ طوسی، علامه و اردبیلی و ... عمر خود را روی اصول گذاشتهاند تا به دست ما رسیده، اصول مهمترین فن استنباط و بسیار مترقی است و تقریباً میتوان گفت که قریب به اتفاق قواعد اصولی عقلی است یا از بنای عقلا گرفته شده است. با این دانش حتی یهودی هم میتواند قواعد حقوقی و اجتماعی خود را استنباط کند، ولی نتوانستهایم به دنیا عرضه کنیم.
استاد حوزه علمیه در پاسخ به اینکه چرا موفق نیستیم جهانی کنیم و مشخصاً چه کاری را باید انجام دهیم؟ اظهار کرد: برنامه جهانی نداریم تا خروجی آن تولیدات و اندیشه جهانی باشد، باید آموزش و پژوهش ما جهانی باشد؛ جهانی کردن، کار یک مدیر و نهاد نیست، بلکه باید به وسیله متن حوزه ایجاد شود؛ یعنی ما صد هزار طلبه و 1000 استاد داریم که باید با آموزش تحولی آنان را تربیت کنیم؛ لذا ابتدا باید تاریخ علم و تحولات جهانی در متون آموزشی حوزه گنجانده شود؛ طلبه 52 باب فقهی میخواند، ولی چیزی از تاریخ تحولات علم و تحولات روز نمیداند و کسی که از تحولات جهانی خبر ندارد، نمیتواند برای آن برنامه داشته باشد.
استاد سطح عالی حوزه علمیه گفت: مسئله دیگر اینکه دانشمندان غربی عمدتاً سراغ منابع اهل سنت و به خصوص منابع جدید کلامی و تفسیری و ... میروند؛ البته بعد از انقلاب افکار شیعه کمی شناخته شده است، ولی تفسیر، کلام و منابع ما عمدتاً بر پایه روایات بنیان نهاده شده که شاید در سند نیمی از این روایات (تفسیری و کلامی) حرف و حدیث هست و جای تأمل داشته باشد.
هاشمی همدانی ادامه داد: الان تفسیری نداریم که براساس فلسفه دین و یا با رویکرد فلسفه اخلاق نوشته شده باشد، تفسیر مقارن نداریم که آرای مهم مسلمین را کنار هم بگذارد و بدون سوگیری، مخاطب را به حقیقت رهنمون کند؛ باید به فلسفه دین و اخلاق در حوزه فضا بدهیم؛ باید برخی متون را حذف و کم کنیم و به برخی متون بهای بیشتری بدهیم.
هاشمی همدانی با تأکید بر اینکه صرفاً فراگیری یک زبان مانند انگلیسی طلبه را بینالمللی نمیکند، اظهار کرد: باید رویکرد تربیتی و پژوهشی و آموزشی ما جهانی شود و لازمه این کار اصلاح فقه است؛ دگرگونی در استنباط، رویکردهای کلامی و تفسیری و حتی مسئله حکومت در زمینه فقه حکومت هم کار کمی به خصوص در عرصه جهانی صورت گرفته است.
انتهای پیام