کتاب «ذبیح لرستان» مروری بر زندگی و شهادت شهید چاغروند
کد خبر: 3926087
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۷

کتاب «ذبیح لرستان» مروری بر زندگی و شهادت شهید چاغروند

کتاب زندگینامه و خاطرات شهید خلبان غلامرضا چاغروند با عنوان «ذبیح لرستان» نوشته شده که دوازدهم مهر، هم‌زمان با چهلمین سالگرد شهادت این شهید والامقام رونمایی می‌شود.

کتاب «ذبیح لرستان» مروری بر زندگی و شهادت خلبان شهید غلامرضا چاغروندبه گزارش ایکنا از لرستان، کتاب زندگینامه و خاطرات شهید خلبان امیر سرلشکر غلامرضا چاغروند که در راه ولایت شهید شده، با عنوان «ذبیح لرستان» نوشته شده است که دوازدهم مهرماه جاری، هم‌زمان با  چهلمین سالگرد شهادت این شهید والامقام در خرم‎آباد رونمایی می‌شود.

بنابر این گزارش، شهید غلامرضا چاغروند در دوازدهم بهمن‌ماه سال 1331 ه‍.ش در شهرستان خرم‌آباد دیده به جهان گشود. پس‌از سپری کردن دوران طفولیت در کانون گرم خانواده در دبستان ثبت‌نام کرد و با پشت سر گذاشتن دوره ابتدایی و راهنمایی در دبیرستان امیرکبیر خرم‌آباد واقع در خیابان فرهنگ این شهرستان دوره متوسطه را با موفقیت سپری کرد و موفق به اخذ دیپلم شد.

وی در سال 1353به استخدام هوانیروز درآمد و پس‌از گذراندن آموزش زبان انگلیسی و دوره‌های مختلف نظامی در تهران و مرکز آموزش هوانیروز اصفهان با درجه ستوان سومی ترخیص شد.در سال 1355 به‌علت درگیری با رئیس وقت شهربانی اصفهان مدت یک ماه در بازداشتگاه ارتش محبوس شد.

در سال 57 که عطر انقلاب اسلامی در همه‌ جای کشور پیچید غلامرضا همراه با انقلابیون در تمام راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. پس از پیروزی انقلاب در سال 58 هم‌زمان با شورش گروهک‌های معاند در کردستان به پایگاه هوانیروز کرمانشاه منتقل شد و در عملیات‌های مختلفی به مبارزه و درگیری با آن‌ها پرداخت.

او در سال 58 ازدواج کرد و تا سی‎ام شهریورماه سال 59 در کردستان خدمت کرد. پس‌از آن با حمله عراق به خاک جمهوری اسلامی به جبهه ایلام اعزام شده و در آن‌جا مشغول خدمت شد. تا این‌که آخرین مأموریت چاغروند در بعدازظهر 12مهرماه 59 انجام گرفت در آن روز خلبان چاغروند و کمک خلبان وی ستوانیار مصری و گروهبان یکم عادل موسوی عازم مأموریت به منطقه دهلران شدند و کسی هیچ اطلاعی از هلی‌کوپتر و دیگر سرنشینانش نداشت. تا این‌که خبر مصاحبه چند نفر از سرنشینان بالگرد از رادیو عراق دهن به دهن پخش شد و اقوام خلبان چاغروند به کمیته هلال‌احمر مراجعه کردند. ولی به هر دری زدند بسته بود و مسئولان از نبودن نام او در آمار اسرا خبر می‌دادند.

در نهایت پس از شش ماه از طریق خانواده گروهبان یکم عادل موسوی نامه‌ای به دست خانواده خلبان چاغروند رسید که متن آن این چنین بود «ما در ظهر دوازدهم مهر  59 در مرز دهلران اسیر شدیم خلبان چاغروند شهید شد و خلبان حسین مصری را که تیر خورده بود به بیمارستان منتقل کردند. لطفاً به خانواده‌های آن‌ها اطلاع دهید».

چگونگی شهادت شهید

پسر پیرمرد دفن‌کننده پیکر شهید غلامرضا چاغروند به‌نام «دیوان جالیزی» در این خصوص می‌گوید: «در بعدازظهر دوازدهم مهرماه 59 یک بالگرد در منطقه دهلران در حال پرواز بود. منطقه چند ساعت قبل به‌علت عقب‌نشینی نیروهای ایرانی در اشغال نیروهای بعثی بود. نیروهای دشمن به‌محض دیدن بالگرد آن‌را مورد هدف گلوله‌های خود قرار دادند بالگرد به‌سمت کوه‌های اطراف پرواز کرد و به‌علت اصابت گلوله به هلی‌کوپتر و زخمی شدن کمک خلبان در یک کیلومتری جالیز بر زمین نشست.

بلافاصله نیروهای مهاجم هلی‌کوپتر را به محاصره درآوردند و سرنشینانش را به اسارت درآوردند فرمانده بعثی‌ها از خلبان می‌خواهد به امام امت توهین کند که با مقاومت چاغروند روبه‌رو می‌شود. این ایستادگی و مقاومت ایشان تا جایی ادامه دارد که یکی از افسران عراقی با سرنیزه به‌سمت او حمله می‌کند و وی را به شهادت می‌رساند.

پیکر وی در تاریخ 12 اسفندماه سال 62 در روستای جلیز با یک متر خاک‌برداری و در حالی‌که تنها استخوان‌های او در داخل لباس خلبانی‎اش مانده بود پیدا شد، این در حالی‌است که او خلبان هلیکوپتر امدادی بود نه جنگی و برای امدادرسانی به طرف مناطق جنگی جنوب اعزام شده بود.

انتهای پیام
captcha