انسان در قرآن به «حیوان ناطق حامد» تعریف شده است
کد خبر: 3926218
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۷
آیت‌الله عباسی خراسانی بیان کرد:

انسان در قرآن به «حیوان ناطق حامد» تعریف شده است

آیت‌الله عباسی خراسانی ضمن اشاره به اینکه آیه دوم سوره حمد بیانگر تعریف انسان از نظر قرآن است، تصریح کرد: بر اساس دعای اول صحیفه‌ امام سجاد(ع)، حامدیت فصل مقوم انسان از نظر قرآن است.

به گزارش ایکنا؛ جلسه درس تفسیر تربیتی قرآن کریم آیت‌الله هادی عباسی خراسانی، سه‌شنبه، 8 مهرماه در حوزه علمیه قم برگزار شد.

این استاد حوزه در این جلسه به تبیین و توضیح درباره آیه «الحمد لله رب العالمین» پرداخت و اظهار کرد: در بیان کریمه «الحمد لله رب العالمین» دو نکته مهم دیگر را محضرتان تقدیم کنیم. در مبانی تفسیری و قرآنی‌، به این نتیجه رسیدیم که قرآن، برهان و عرفان از همدیگر جدایی ندارند و هر یک از اینها پیش‌نیاز دیگری است؛ یعنی عرفان پیش‌نیاز قرآن است و قرآن پیش‌نیاز برهان است. طبق این مبنا، در آیه کریمه «بسم الله الرحمن الرحیم» برهان، عرفان و قرآن را در این جهت متحد می‌دانیم که حامدیت و محمودیت باری تعالی حصر در ذات باری تعالی است و این امر به خاطر الوهیت و ربوبیت است.

وی افزود: اگر قرار باشد تفسیر آیه به روایات داشته باشیم، یک مبنای دیگری که داریم، این است خداوند آیات نازل می‌کند و آیات تحویل می‌گیرد؛ یعنی حضرت حق در نزول آیات الهی که قرآن باشد، در سیر نزولی که با خصوصیات زمانی و مکانی است، آیات را برای سیر و سلوک و معرفت انسان به او بدهد. انسان هم باید آیات را تحویل بدهد. می‌شود این حرف را زد که قرآن نازل، آیات الهی است و قرآن ساعد ادعیه انسانی و الهی است. تحویل آیات یعنی ادعیه. بهترین ادعیه ادعیه‌ای است که از لسان حضرات معصومین(ع) صادر شده است.

استاد سطح عالی حوزه علمیه ادامه داد: ما گفتیم برهان و قرآن و عرفان از هم جدایی ندارند، بنابراین بالاترین متن عرفان اسلامی را صحیفه سجادیه می‌دانیم. بنابراین دعای اول صحیفه سجادیه که زبور آل محمد است که به کلمه «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ کانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ یکونُ بَعْدَهُ» مزین شده است و بیشترین تکرار کلمه حمد در این دعای حضرت است و تعبیرات عجیبی در آن آمده است. با این توضیح، اگر بخواهیم انسانیت را تعریف کنیم، تعریف قرآن از انسان در همین اولین آیه سوره مبارکه حمد نهفته است. وقتی در برهان انسان را معرفی می‌کنیم، می‌گوییم انسان حیوان ناطق است؛ یا ناطق به گویایی یا ناطق به اراده علمی و اینکه اهل علم و تفکر است. این تعریف انسان در برهان است. در عصاره عرفان، وقتی انسان را تعریف می‌کنند، می‌‌گویند انسان حیوان ناطق متأله است؛ یعنی الجای او به خدا است و ربط به حضرت حق دارد. این به لحاظ عرفان قابل توجه است.

وی یادآور شد: به تعبیر آیه شریفه سوره مبارکه حمد، یک فضای دیگری از تعریف انسان باز می‌شود که آن را امام سجاد(ع) در دعای اول صحیفه سجادیه‌شان بیان می‌فرمایند و تعبیرشان این است که: «فَلَمْ یحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِی رِزْقِهِ فَلَمْ یشْکرُوهُ. وَ لَوْ کانُوا کذَلِک لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِیةِ إِلَی حَدِّ الْبَهِیمِیةِ فَکانُوا کمَا وَصَفَ فِی مُحْکمِ کتَابِهِ: «إِنْ هُمْ إِلَّا کالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا». برداشت امام سجاد(ع) از تفسیر آیه «الحمد الله رب العالمین» این است که اگر انسان‌ها حمد نداشته باشند، از حدود انسانیت خارج می‌شوند. می‌شود بگوییم در لسان قرآن و با توجه به این آیه شریفه، تفسیر انسان این می‌شود که انسان حیوان ناطق حامد است و مرز انسانیت قرآنی و انسان‌نماها تفاوت در حمد است.

وی افزود: حضرت می‌فرمایند اگر انسان حمد نداشته باشند، از حدود انسانیت خارج می‌شوند و بهیمه می‌شوند. حامد بودن فصل مقوم قرآنی انسان است، چنانچه متأله بودن فصل مقوم عرفانی انسان است و چنانچه ناطقیت فصل مقوم برهانی انسان است. برای همین برای توضیح «الرحمن الرحیم» در آیه بعدی می‌گوییم این هم تفسیر «الحمد لله» است یعنی رحمانی که نشأت گرفته از رب العالمین است و رحیمی که نشأت گرفته از رب العالمین است.

انتهای پیام
captcha